حسینعلی گودرز بروجردی؛ مجید ملایوسفی؛ روح اله آدینه
چکیده
شاکله و بافت وجودی انسان بر اساس شاخص شخصیتی و مزاجی پدر و مادر تکوین می یابد و بسیاری از خصوصیات خَلقی و خُلقی وی از ماده وراثتی ایشان شکل می گیرد. این مساله به عنوان یکی از مهمترین مسائل علم النفس ، در آموزه های دینی و علمی اصلی مبرهن و مقبول است و انسان بر اساس ماده ژنتیک و مزاج طبیعی والدین خود مجبول است و تکوین می یابد. اما آیا انسان ...
بیشتر
شاکله و بافت وجودی انسان بر اساس شاخص شخصیتی و مزاجی پدر و مادر تکوین می یابد و بسیاری از خصوصیات خَلقی و خُلقی وی از ماده وراثتی ایشان شکل می گیرد. این مساله به عنوان یکی از مهمترین مسائل علم النفس ، در آموزه های دینی و علمی اصلی مبرهن و مقبول است و انسان بر اساس ماده ژنتیک و مزاج طبیعی والدین خود مجبول است و تکوین می یابد. اما آیا انسان در مقابل این اصل دینی – علمی مجبور است و هیچ اختیاری از خود ندارد؟ آیا احکام تفاعل نفس و بدن و شدت این تأثیر و تأثر از انسان، آزادی را سلب کرده است ؟ در پاسخ به این سؤال قرائت های مختلفی در بطن مناقشه ژنتیک و عملکرد ژن ها صورت گرفته است که یکی از آنها تئوری افسانه ژن با دو چهره کاملا متمایز است . چهره نخست با فرض و تصور کردن این امر که تأثیرات ژنتیکی تغییر ناپذیرند، معتقد به جبرگرایی ژنتیک و نافی آزادی و اختیار انسان است. چهره دوم با تکیه بر مطالعات ژنتیکی و توسعه فناوری های مناسب ، جبرگرایی پرومته ای و تصرف در آینده را فریاد می زند که می تواند با تغییر در مکانیزم حیات ، قدرت مرگ و زندگی را بر نوع بشریت اعمال کند. در مقاله حاضر سعی شده است تا ضمن بررسی و نقد تئوری افسانه ژن و با اثبات امکان تغییر مزاج، آزادی و اختیار شخصی بشر در کنار اصل تأثیرگذاری مزاج و مسئله ژن محوری تبیین گردد.
مجید معارف؛ حسین رضایی؛ زهرا خیراللهی
چکیده
یکى از روشهای مقابله با اسلام که امروزه توسط دشمنان شدت گرفته، ترویج شبهات است. در همین زمینه اخیراً کتابی با عنوان «نقد قرآن» نوشته شخصی به نام سها، منتشر گردیده که تلاش نویسنده در آن، اثبات وجود خطا و ضعف در قرآن کریم میباشد. نویسنده در بخش شبهات علمی، به نقد آیات مربوط به خلقت کوهها پرداخته و آن را برگرفته از اشعار جاهلی ...
بیشتر
یکى از روشهای مقابله با اسلام که امروزه توسط دشمنان شدت گرفته، ترویج شبهات است. در همین زمینه اخیراً کتابی با عنوان «نقد قرآن» نوشته شخصی به نام سها، منتشر گردیده که تلاش نویسنده در آن، اثبات وجود خطا و ضعف در قرآن کریم میباشد. نویسنده در بخش شبهات علمی، به نقد آیات مربوط به خلقت کوهها پرداخته و آن را برگرفته از اشعار جاهلی عرب و اشتباه علمی دانستهاست. این شبهات با برخی از خطبههای نهج البلاغه (1، 91، 171 و 211) نیز در ارتباط است. با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر که باگرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده، به نقد و بررسی ادعای مطرح شده با دو روش حلی و نقضی میپردازد. حاصل پژوهش این که اشتباه ناقد قرآن، ترجمه ناصحیح آیات و عدم آگاهی از مباحث علمی مربوطه بوده و آنچه در آیات قرآن کریم و خطبههای نهجالبلاغه در رابطه با خلقت کوهها آمده مطابق با یافتههای علمی است و میتوان آن را از جلوههای اعجاز علمی قرآن کریم برشمرد. همچنین بررسی سندی منقولات و روایات مورد استناد دکتر سها در خصوص ادعای تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی، نشان میدهد که این روایات موضوع و از حیث اعتبار ساقطاند.
سید جابر موسوی راد
چکیده
سرمدیت خداوند به دو صورت زمانمند و بیزمان مطرح شده است. مطابق سرمدیت زمانمند، خداوند درون زمان قرار دارد و درون زمان، همیشه بوده، هست و خواهد بود. اما مطابق سرمدیت بیزمان، خداوند خارج از زمان قرار دارد. بسیاری از فیلسوفان دین معاصر از نظریهی سرمدیت زمانمند دفاع نمودهاند. از جمله ویلیام کریگ و استیون دیویس، تلاش نمودهاند ضمن ...
بیشتر
سرمدیت خداوند به دو صورت زمانمند و بیزمان مطرح شده است. مطابق سرمدیت زمانمند، خداوند درون زمان قرار دارد و درون زمان، همیشه بوده، هست و خواهد بود. اما مطابق سرمدیت بیزمان، خداوند خارج از زمان قرار دارد. بسیاری از فیلسوفان دین معاصر از نظریهی سرمدیت زمانمند دفاع نمودهاند. از جمله ویلیام کریگ و استیون دیویس، تلاش نمودهاند ضمن به چالش کشیدن ادلّهی سرمدیت بیزمان بر مبنای این ادله وجود خدای زمانمند را اثبات نمایند: وجود شخصی خداوند مستلزم زمانمندی است؛ افعال زمانمند الهی نشان میدهد که ذات الهی زمانمند است؛ نسبت دادن زمان به ذات خداوند حاکی از زمامندی ذات الهی است؛ علم خداوند به امور زمانی بدون زمانمندی ذات خداوند ممکن نیست. در این مقاله با محور قراردادن ادلهی ویلیام کریگ و استیون دیویس، به تحلیل و نقد این ادلّه پرداخته خواهد شد و اثبات خواهد گردید که به لحاظ عقلی، نظریهی سرمدیت بیزمان که دیدگاه رایج در کلام و فلسفهی اسلامی است، با هیچ چالشی مواجه نیست.
البرز محقق گرفمی؛ جواد ایروانی
چکیده
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عدهای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزههای دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از ...
بیشتر
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عدهای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزههای دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانهای، برآن است تا در گام اول، رابطه میان علم ودین را براساس تعریف برگزیده از گستره آنها بازشناسد. و پس از آن به دیدگاه الهیات شیعی پیرامون بیماریهای همه گیر و راهکارهای برون رفت ومحدودیت آن بپردازد. بر اساس یافته این نوشتار، تنگاره تعارض تنها میان معرفت دینی و معرفت علمی متصور خواهد بود نه ذات دین و علم. هم چنین بر اساس الهیات شیعی، نظام وقوع رخدادهای هستی بر قوانین ثابتی بنا نهاده شده که توسط اسباب مادی و معنوی به ثمر می نشینند. ازینرو روشهای مواجهه با پدیدهها از منظر آموزههای شیعی، به دو رده توصیههای خرد محور و راهکارهای معنوی افراز می گردد. نتیجه اینکه، مجموعه این روشها، بر نقش هم افزایی معرفت دینی با شناخت تجربی در بهبود زیست آدمی رهنمون هستند.
ابراهیم نوئی
چکیده
شماری از مستشرقان و تعدادی از اندیشمندان مسلمان مُصرّانه بر این باورند که میراث حکمی و کلامی ابن رشد در جهان اسلام و از جمله ایران، وارد نشد و حکیمان و متکلمان مسلمان، التفاتی به نوشته های او نکردند. توجیهاتی مانند نبود نسخه های آثار ابن رشد یا نداشتن شاگردان وفاداری به وی نیز بر این باور ارائه شده است. نوشتار حاضر می کوشد هم گزارشی ...
بیشتر
شماری از مستشرقان و تعدادی از اندیشمندان مسلمان مُصرّانه بر این باورند که میراث حکمی و کلامی ابن رشد در جهان اسلام و از جمله ایران، وارد نشد و حکیمان و متکلمان مسلمان، التفاتی به نوشته های او نکردند. توجیهاتی مانند نبود نسخه های آثار ابن رشد یا نداشتن شاگردان وفاداری به وی نیز بر این باور ارائه شده است. نوشتار حاضر می کوشد هم گزارشی از جبهه مقابل با این باور ارائه دهد و هم نادرستی پندار بی توجهی اندیشمندان جهان اسلام و به ویژه ایرانیان به میراث ابن رشد را نشان دهد. برای نیل به این منظور به نوشته های متعددی از حکیمان و متکلمان شرق عالم اسلام تمسک می شود که در آنها صریحاً از ابن رشد و یا نوشته های او نام می برند و گاه به نقد می نشینند. همچنین در این نوشتار به بسیاری از مسایلی اشاره می شود که متکلمان و فیلسوفان مسلمان در نوشته های ابن رشد دنبال کردند. سرانجام نیز محتمل ترین وجه برای کم توجهی حکیمان مسلمان به نوشته های ابن رشد ذکر خواهد شد.
عبدالرفیع رحیمی
چکیده
آموزههای تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریهپردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشههای گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزههای آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه ...
بیشتر
آموزههای تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریهپردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشههای گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزههای آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه گلدزیهر از ریشهها و بن مایه های منابع اصیل تاریخی و مذهبی تراوش کرده یا محور دیدگاه وی یهودیگری وتوراتانگاری یا حداقل غرق شدن در منابع و مصادر غیرشیعی است؟ فرضیه نگارنده بر آن است که اگرچه تلاش شده مبانی تحقیقاتی گلدزیهر بر اساس روش علمی عنوان گردد، لکن تأثیرپذیری وی از محیط و منابع یهودی و لااقل غیرشیعی نیز خالی از گفتگو نیست. یافته پژوهش نشان میدهد که انشعابپذیری دنیای اسلام و گرایش به مباحث ویژه چون: امامت و مهدویت تا حدی دامن زدن به طرح شبهات فرقهها و نحلههای متعدد است با این همه باید اذعان نمود در پارهای جزئیات نگاه ایشان بدین نتیجه میرسیم که دستکم مبنای وجود مباحث موردنظر گلدزیهر چون تقریب آیین وتفکر شیعی با دیگر فرقهها وگروهها مانند تأثیر ایرانیگری و خاصه معتزله واجد حقیقت است.
ابراهیم نوئی؛ عباس ایزدپناه؛ شریعت آقاجری
چکیده
علم کلام از دانشهایی دینی است که سرگذشت یکنواختی نداشته است. اگر شماری به وجوب فراگیری و اشتغال به آن رأی داده اند، کسانی هم در تحریم پرداختن به آن از هیچ تلاشی دریغ نکردند. اهل حدیث علاوه بر تمسک به دلایل متعدد بر این تحریم، پیامدهایی را برای نادرستی اشتغال به این علم ذکر کرده اند، که درباره هر دانش دیگری هم مطرح شود، باید از پرداختن ...
بیشتر
علم کلام از دانشهایی دینی است که سرگذشت یکنواختی نداشته است. اگر شماری به وجوب فراگیری و اشتغال به آن رأی داده اند، کسانی هم در تحریم پرداختن به آن از هیچ تلاشی دریغ نکردند. اهل حدیث علاوه بر تمسک به دلایل متعدد بر این تحریم، پیامدهایی را برای نادرستی اشتغال به این علم ذکر کرده اند، که درباره هر دانش دیگری هم مطرح شود، باید از پرداختن به آن خودداری کرد. پرسش نوشتار حاضر آن است که اهل حدیث با تمسک به چه پیامدها و لوازم معرفت شناختی و روش شناختی با اشتغال به علم کلام مخالفت کرده اند؟ تا چه مقدار می توان با لازمه بودن امور مزبور همراه شد و تمسک به این قبیل امور چگونه می تواند وجهی برای مخالفت با علم کلام فراهم آورد؟ دستاورد نوشتار حاضر آن است که تلاش مخالفان علم کلام در تمسک به این پیامدها متکلمان را متوجه هشدارهایی می سازد که اگر مسیر پرداختن به این علم را به درستی سپری نکنند، چه تهدیداتی در کمین آنها خواهد بود. البته این پیامدها نه متوجه ذات علم کلامند و نه هیچ اختصاصی به علم کلام دارند. اندیشمندان هر علمی اگر به این قبیل پیامدها التفات نداشته باشند و یا به شیوه درست اشتغال به یک علم ملتزم نباشند در معرض چنین پیامدهایی هستند.
محمد نجاتی؛ فرید معین پور؛ فاطمه سادات محسنی شهری
چکیده
فیزیک معاصر معتقد است جاذبه و دافعه بین زیر اتم ها باعث حرکت ارتعاشی و جنبشی دائمی در اجسام می شود و این جنبش را حتی در نقطه صفر انرژی نیز توقف ناپذیر و به نوعی لازمه وجود جسم می داند. از این منظر توقف جنبش ذاتی صرفا در صورت متلاشی شدن جسم قابل تصور خواهد بود. ملاصدرا بر اساس مبنای اصالت وجود، حرکت را در وجود موجودات دارای تشکیک تسری داده ...
بیشتر
فیزیک معاصر معتقد است جاذبه و دافعه بین زیر اتم ها باعث حرکت ارتعاشی و جنبشی دائمی در اجسام می شود و این جنبش را حتی در نقطه صفر انرژی نیز توقف ناپذیر و به نوعی لازمه وجود جسم می داند. از این منظر توقف جنبش ذاتی صرفا در صورت متلاشی شدن جسم قابل تصور خواهد بود. ملاصدرا بر اساس مبنای اصالت وجود، حرکت را در وجود موجودات دارای تشکیک تسری داده و حرکت جوهری و اشتدادی را جزو لوازم غیر قابل انفکاک موجودات واجد حرکت لحاظ می کند. از نظر وی حرکت و اشتداد موجودات دائمی بوده و حتی پس از مرگ و حشر نیز متوقف نخواهد شد. این دو مبنا از جهاتی چند قابل مقایسه هستند: هر دو مبنا به جهت ناکارآمدی نظام های پیشین مطرح شده اند. هر دو مبنا وجود حرکت را لازمه وجود موجودات واجد حرکت و جنبش می دانند. فیزیک معاصر اما جنبش ذاتی را در عالم مادی و اجسام جاری می داند اما در رویکرد نهایی صدرا، حرکت و اشتداد علاوه بر عالم مادی در تمام موجودات متافیزیکی غیر از واجب تعالی نیز تسری می یابد.
رضا رفیعی؛ داود معماری
چکیده
چکیدهرویکرد اضطراری به تفسیر علمی قرآن که ناشی از برخورد منفعلانه در مقابل پیشرفت های جهان غرب از یک سو و عقب ماندگی تمدنی جهان اسلام از سوی دیگر بود، اغلب تطبیق قرآن برفرضیات ، تئوری ها و نظریات ثابت نشده علمی را در پی داشته، که خود از لغزش گاه های تفسیری محسوب می شود و گاه نظریه استخراج همه علوم از قرآن را به جامعه القاء کرده، که این ...
بیشتر
چکیدهرویکرد اضطراری به تفسیر علمی قرآن که ناشی از برخورد منفعلانه در مقابل پیشرفت های جهان غرب از یک سو و عقب ماندگی تمدنی جهان اسلام از سوی دیگر بود، اغلب تطبیق قرآن برفرضیات ، تئوری ها و نظریات ثابت نشده علمی را در پی داشته، که خود از لغزش گاه های تفسیری محسوب می شود و گاه نظریه استخراج همه علوم از قرآن را به جامعه القاء کرده، که این نیز پنداری ناسنجیده وغلط است. آنچه مهم وصحیح به نظر می رسد، استفاده از دستاورد های قطعی و مسلم علوم تجربی در فهم صحیح آیات قرآن کریم و معرفت و هدایت انسان و نیل به سعادت ابدی و هماهنگ دانستن آیات تکوینی و تشریعی الهی در نظام خلقت است، که این امر البته تنها در رویکرد ضرورت محور و فعال به تفسیر علمی حاصل خواهد شد. تفسیر علمی مطلوب و آرمانی، تنها با همکاری گروهی متخصصان خدا باور علوم تجربی در شاخه های گوناگون آن با مفسران و آشنایان با زبان و منطق وحی سامان می یابد و کارساز می شود و گرنه تا زمانی که مفسران اغلب نا آشنا با ظرائف علوم تجربی و دانشمندان علوم طبیعی بیگانه از دقائق معارف الهی، هریک جداگانه و اغلب از روی اضطرار ومنفعلانه ، به تفسیر ظاهرا علمی قرآن بپردازند، این رویکرد تفسیری نه چندان کارآمد باقی خواهد ماند.
محمد مهدی نادری قمی
چکیده
امکان و چگونگی علوم انسانی اسلامی، از جمله مسائل و موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و متفکران مسلمان قرار گرفته است. یکی از راههایی که میتواند به پیشرقت این حوزه مطالعاتی و حل مسائل آن کمک کند مطالعه تطبیقی آرا و نظریات شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار این عرصه است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد با روش ...
بیشتر
امکان و چگونگی علوم انسانی اسلامی، از جمله مسائل و موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و متفکران مسلمان قرار گرفته است. یکی از راههایی که میتواند به پیشرقت این حوزه مطالعاتی و حل مسائل آن کمک کند مطالعه تطبیقی آرا و نظریات شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار این عرصه است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهمترین مشابهتها و تمایزات دیدگاههای علامه مصباح یزدی و سید محمد نقیب العطاس در این زمینه را به اجمال بررسی نماید. از جمله مشابهتها میتوان به مواردی همچون: امکان و لزوم تدوین علوم انسانی اسلامی، ابتنای علوم انسانی اسلامی بر مبانی خاص خود، نفی حصر روششناختی تجربی، نقد سکولاریزم به عنوان یکی از مبانی مهم و اساسی علوم انسانی غربی و ... اشاره کرد. در مورد تقاوتها نیز مواردی همچون: تعریف علم، دین و علم دینی، معیار صدق و کذب گزارهها، جایگاه شهود در ابزارها و منابع شناخت، هستیشناسی و تأثیر آن در علوم انسانی اسلامی و ... قابل ذکر و اشاره است.
مهدی مشکی
چکیده
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متأثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تأثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین ...
بیشتر
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متأثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تأثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین طبیعت را کشف می کند چگونه پیش فرض و جهان بینی در کشف قانون تأثیر می گذارد؟ و اگر کارکرد دین تفسیر و تبیین طبیعت نیست، چگونه می تواند در تفسیر و شناخت طبیعت دخالت کند و در نتیجه علم متصف به دینی شود؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می کند تا معنای علم طبیعی دینی را بیان کرده، و تحقق آنرا اثبات نماید. از نظر این مقاله یکی از مهمترین ویژگی های دین "غایت شناسی طبیعت" است است و همین ویژگی علوم طبیعی را وابسته به دین می کند.
یاسر سالاری؛ محمد نجاتی
چکیده
چکیدهملاصدرا در تفسیر واقعه قیامت اعتقاد دارد هر دو نوع قیامت صغری و کبری از جهت ذات و فی نفسه تحقق یافته اند و در تفسیر قرآن خویش، آیات مرتبط با تحقق قیامت و نفخین را به صورت ماضی تفسیر نموده است. دکتر سروش در مدعایی غریب، این رویکرد تفسیری ملاصدرا را، موید اذعان و پذیرش مبنای رویا انگاری وحی دانسته و از همرایی صدالمتالهین با خویش سخن ...
بیشتر
چکیدهملاصدرا در تفسیر واقعه قیامت اعتقاد دارد هر دو نوع قیامت صغری و کبری از جهت ذات و فی نفسه تحقق یافته اند و در تفسیر قرآن خویش، آیات مرتبط با تحقق قیامت و نفخین را به صورت ماضی تفسیر نموده است. دکتر سروش در مدعایی غریب، این رویکرد تفسیری ملاصدرا را، موید اذعان و پذیرش مبنای رویا انگاری وحی دانسته و از همرایی صدالمتالهین با خویش سخن می گوید. در بررسی و نقد این مدعا ، که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، دو مساله اصلی به ذهن خطور می کند: اول اینکه بر خلاف مدعای سروش، اعتقاد ملاصدرا به تحقق قیامتین، مبتنی بر مبانی فکری و فلسفی وی در حکمت متعالیه است و ارتباطی به مبنای رویا انگاری وحی ندارد. مساله دوم اینکه فهم صحیح دیدگاه ملاصدرا در قبال بحث قیامت، موید وجه خطابی قرآن خواهد بود؛ زیرا از نظر صدرا، فارغ از عالم رویا و خواب پیامبر، هر دو قسم قیامت صغری و کبری به صورت عینی تحقق یافته و قیام آن نسبت به افراد مختلف به جهت تفاوت های وجودی آنها می تواند متقدم یا متاخر باشد..
علی مؤیدی؛ علی اکبر عبدل آبادی؛ مریم خوشدل روحانی
چکیده
کشف ِارتباط علم تجربی و جهانبینی́́ کشف ارتباط دو قلمرو جداگانه از معرفت انسانی است. جهانبینی غالباً به مسائل مابعدالطّبیعی مربوط است و علم تجربی به قلمرو مسائل طبیعی. امّا پس از کشفِ ارتباط آنها میتوان دریافت که آیا کشفهای جدید علمی میتوانند به جهانبینیهای جدید بینجامند یا نه و آیا جهانبینیهای جدید میتوانند ...
بیشتر
کشف ِارتباط علم تجربی و جهانبینی́́ کشف ارتباط دو قلمرو جداگانه از معرفت انسانی است. جهانبینی غالباً به مسائل مابعدالطّبیعی مربوط است و علم تجربی به قلمرو مسائل طبیعی. امّا پس از کشفِ ارتباط آنها میتوان دریافت که آیا کشفهای جدید علمی میتوانند به جهانبینیهای جدید بینجامند یا نه و آیا جهانبینیهای جدید میتوانند علوم تجربی را دگرگون سازند یا نه. ما در این مقاله برای بررسی این امر به سراغ آرای عبدالکریم سروش رفتهایم. سروش معتقد است که علوم گونهگون ارتباطهای گوناگونی با یکدیگر دارند. وی با تفکیک دو مقامِ «اثبات» و «ثبوت» و نیز دو مرحلة «گردآوری» و «داوری» نشان میدهد که ارتباط علوم با یکدیگر فقط در مقامِ «اثبات» و مرحلۀ «گردآوری» است و در این مقام و این مرحله جهانبینی بر علم تجربی و علم تجربی بر جهانبینی میتواند تأثیر نهد.
حمید خدابخشیان خوانساری
چکیده
علم دینی، دانشی متأثر از دین است. دیدگاههای مطرح در علم دینی معیارهایی برای تولید علم دینی مطرح کردهاند که به وجود ویژگیهایی در دین همچون منبع معتبر دینی، محتوای معرفتی قابل شناخت و جامعیت و کمال دین، وابسته است. این ویژگیها را مبانی دینشناختی علم دینی نامیدهاند. خدشه در این مبانی به خدشه در امکان علم دینی خواهد انجامید. هرچند ...
بیشتر
علم دینی، دانشی متأثر از دین است. دیدگاههای مطرح در علم دینی معیارهایی برای تولید علم دینی مطرح کردهاند که به وجود ویژگیهایی در دین همچون منبع معتبر دینی، محتوای معرفتی قابل شناخت و جامعیت و کمال دین، وابسته است. این ویژگیها را مبانی دینشناختی علم دینی نامیدهاند. خدشه در این مبانی به خدشه در امکان علم دینی خواهد انجامید. هرچند نظریه تجربه دینی با انگیزه دفاع از اعتقاد دینی و به نفع وجود خدا مطرح شد، تعارض با برخی مبانی دینی را در خود داشت. تجربهگرایان دینی با تمرکز بر بُعد گرایشی انسان نسبت به دین، گوهر دین را نوعی احساس و تجربه دینی میدانند. ایشان وحی را تجربه دینی پیامبر انگاشته، و ابلاغ پیامبر را تفسیری شخصی از آن تجربه و متأثر از ویژگیهای انسانی بهشمار میآورند. این مواضع با مبانی دینشناختی علم دینی ناسازگار مینماید و پیامد آن بسنده کردن به نوعی حداقلی از علم دینی است. تبیین نسبت نظریه تجربه دینی با مبانی دینشناختی علم دینی و به تبع آن با امکان علم دینی، مسئله این پژوهش است که با روش تحلیلی و مقایسهای صورت پذیرفته است.
سجاد سربلوکی
چکیده
رویکرد مثبتِ احزاب چپگرا به نظریۀ تکامل داروین از ابتدای عصر پهلوی با فعالیتهای متفکران مارکسیست به شکل تأثیرگذاری آغاز گردید. پس از گذشت سه دهه از آغاز فعالیتهای علمی چپها در ایران، نقاط ضعف ماتریالیست دیالکتیک مارکسیستی در تبیین و توجیه نظریههای جدید علمی (کوانتوم، نسبیت، عدم قطعیت) هویدا شد، از طرفی عدم تحقق اشعار عدالت ...
بیشتر
رویکرد مثبتِ احزاب چپگرا به نظریۀ تکامل داروین از ابتدای عصر پهلوی با فعالیتهای متفکران مارکسیست به شکل تأثیرگذاری آغاز گردید. پس از گذشت سه دهه از آغاز فعالیتهای علمی چپها در ایران، نقاط ضعف ماتریالیست دیالکتیک مارکسیستی در تبیین و توجیه نظریههای جدید علمی (کوانتوم، نسبیت، عدم قطعیت) هویدا شد، از طرفی عدم تحقق اشعار عدالت محور در کشورهای کمونیستی غیرقابلانکار بود. از سوی دیگر در دهه چهارم قرن ۱۴ هجری شمسی بود که مواجهه متفاوتی از محققین مسلمان با نظریه تکامل داروین، خیز جدیدی برداشته و اتفاقاً مورد استقبال اکثریت جامعة مسلمان ایرانی قرار گرفت. مجموع این مسائل باعث شد، تعدادی از متفکران چپگرای ایرانی که هنوز راه سعادت را در جامعه سوسیالیستی مییافتند، سعی بر آشتی دادن و سازگار نمودن افکار سوسیالیستی با اصول خداپرستی و مبانی اسلام نمایند. البته این گروهها بیشتر رویکرد عملگرایانهی حزبی داشتند و ازلحاظ نظری آنچنان نظریه زیستشناسی تکامل داروین را با نظریه تکامل اجتماعی مارکس درهمآمیخته بودند که گاهی تفکیک و تشخیص این دو نظریه را در نوشتههایشان کار آسانی نیست. در این نوشتار قصد داریم نشان دهیم که این گروه چه نوع نگرش فلسفی یا مذهبی را جایگزین اصول ماتریالیست دیالکتیک مارکسیستی نمودهاند؟
رضا غلامی؛ سمیه اسمعلی زاده
چکیده
در سالهای اخیر، علمسنجی نقش مهمی در سنجش و ارزیابی عملکرد پژوهشی داشته است. این علم، رشد و تکامل پژوهش را در طول زمان با مراجعه به دادههای استانداردشده پژوهشهای دانشگاهی بهویژه اطلاعات کتابشناختی، تجزیهوتحلیل میکند. در واقع، علمسنجی یا همان دانش سنجش علم با ارزیابی و رتبهبندی اصولی پژوهشگران، دانشگاهها و مراکز ...
بیشتر
در سالهای اخیر، علمسنجی نقش مهمی در سنجش و ارزیابی عملکرد پژوهشی داشته است. این علم، رشد و تکامل پژوهش را در طول زمان با مراجعه به دادههای استانداردشده پژوهشهای دانشگاهی بهویژه اطلاعات کتابشناختی، تجزیهوتحلیل میکند. در واقع، علمسنجی یا همان دانش سنجش علم با ارزیابی و رتبهبندی اصولی پژوهشگران، دانشگاهها و مراکز پژوهشی به ارتقای آنها کمک کرده و منجر به شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف آنها میشود و نقش مهمی در سیاستگذاری عمومی و حکمرانی علمی بر عهده دارد. در این میان، جدای از مبنامندی علمسنجی و به تبع آن، امکان بومیسازی علمسنجی که در جای خود جزو مباحث مناقشه برانگیز جامعه علمی به شمار می رود، اینکه آیا علمسنجی در همه علوم از مبانی و منطق واحدی تبعیت میکند و یا باید برای علمسنجی علوم انسانی به دنبال منطق متفاوتی بود، یکی از دغدغهمندی های اصحاب علوم انسانی محسوب میشود. این مقاله، با در نظر گرفتن مفهومی عام از فلسفه و مبانی علوم و با الهام از نظریه لاکلا و موفه، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده نموده تا از این طریق ضمن توجیه علمی لزوم استقلال نسبی علمسنجی علوم انسانی از مطلق علمسنجی، امکان شکلگیری مکتب علمسنجی علوم انسانی را مورد بررسی قرار دهد. از آنجا که شکلگیری مکتب علمسنجی علوم انسانی نیازمند ارائه تصویری عملی از آن نیز میباشد، شش سئوال کاربردی نیز در این مقاله بر اساس روش تحقیق کیفی مطرح و پاسخ های اولیهای به این پرسشها ارائه شده است.
مینا کوهی؛ سارا کشکر؛ غلامرضا ذکیانی؛ غلامرضا شعبانی بهار
چکیده
دین نقش اساسی در زندگی افراد در جوامع امروزی دارد، اما کارکرد آن اصلاً محدود به افراد نیست. دین بر روابط افراد، جوامع و حتی دولتها تأثیر میگذارد؛ لذا در همه عرصههای زیست بشر کارآمد است. میزان دینداری افراد نیز با یکدیگر متفاوت است، اما هر سطحی از دینداری تأثیر مستقیمی بر رفتار، نگرش، احساسات و افکار افراد دارد. مشارکت زنان در ورزش ...
بیشتر
دین نقش اساسی در زندگی افراد در جوامع امروزی دارد، اما کارکرد آن اصلاً محدود به افراد نیست. دین بر روابط افراد، جوامع و حتی دولتها تأثیر میگذارد؛ لذا در همه عرصههای زیست بشر کارآمد است. میزان دینداری افراد نیز با یکدیگر متفاوت است، اما هر سطحی از دینداری تأثیر مستقیمی بر رفتار، نگرش، احساسات و افکار افراد دارد. مشارکت زنان در ورزش یکی دیگر از موضوعاتی است که جامعهشناسان و محققان ورزشی در چند دهه اخیر بر آن تمرکز کردهاند. تلاش برای شناسایی هر نوع رابطه بین دینداری و مشارکت زنان در ورزش در کشورهای جهان اهمیت اساسی دارد. جستار حاضر با علم به این موضوع، با روش توصیفی-تحلیلی به فعالیّت بدنی زنان در دو مذهب ابراهیمی یعنی مسیحیّت و یهودیّت اختصاص دارد. مطابق یافتههای تحقیق، هر دو مذهب مذکور برای جسم انسان ارزشی وافر قائلاند و برای مراقبت و محافظت از این موهبت الهی احکام و فرامینی را اختصاص دادهاند؛ هرچند در زمینه برابری زن و مرد در فعالیّت جسمانی و ورزش به ویژه در دوره معاصر رویکرد متفاوتی دارند. آمار زنان مسیحی و یهودی شرکتکننده در بازیهای المپیک خود گواهی بر تفاوت دیدگاه در برابری جنسیتی این دو مذهب در ورزش و فعالیّتهای بدنی است.
سعید گودرزی؛ منوچهر رشادی
چکیده
چکیدهدر این پژوهش با توجه به انواع رابطة علم و دین (تعارض، تمایز، تلاقی و سازگاری)، به بررسی آرای تعدادی از جامعهشناسان پرداخته شده است. نظریهپردازانی مثل کنت، مارکس، دورکیم، وبر و... دارای دیدگاه تعارض هستند و معتقدند باگذر جوامع از سنتی به مدرن و چیرگی علم تجربی و شیوة تفکر مدرن، جایگاه دین در دوران مدرن تضعیف شده و علم جای آن را ...
بیشتر
چکیدهدر این پژوهش با توجه به انواع رابطة علم و دین (تعارض، تمایز، تلاقی و سازگاری)، به بررسی آرای تعدادی از جامعهشناسان پرداخته شده است. نظریهپردازانی مثل کنت، مارکس، دورکیم، وبر و... دارای دیدگاه تعارض هستند و معتقدند باگذر جوامع از سنتی به مدرن و چیرگی علم تجربی و شیوة تفکر مدرن، جایگاه دین در دوران مدرن تضعیف شده و علم جای آن را میگیرد. برخی دیگر از جامعه شناسان مانند اسپنسر اعتقاد به تعامل و برخی دیگر مانند زیمل معتقد به جدایی (استقلال) بین علم و دین هستند. راهبرد هابرماس تعامل علم و دین است و زندگی اجتماعی جوامع مدرن در غیاب دین و اخلاق دینی را غیرممکن میداند. گیدنز نیز مخالف کاهش نفوذ دین با پیشرفت مدرنیته در دنیای مدرن است، اما بازاندیشی دینی را مطرح میکند. یافتهها بازگوی آن است که دیدگاه یکتایی در جامعهشناسی وجود ندارد که بتواند به طور کافی، همة پیچیدگىهای مرتبط با رابطة علم و دین را پوشش دهد. اما میتوان گفت تغییر دیدگاههای جامعهشناسان کلاسیک مبتنی بر تعارض، به سوی دیدگاههای مبتنی بر تعامل علم و دین در نظریههای متأخر جامعهشناسی است که به نوعی هم زیستی مسالمت آمیز میان مدرنیته و علم از سویی و دین از سویی دیگر است.
علیرضا منجمی؛ غلامحسین مقدم حیدری
چکیده
ارزیابی پژوهشهای حوزۀ علوم انسانی یکی از مباحث مناقشهآمیز است. تأمل در این مناقشه نشان میدهد که مباحث مطرح شده، بیشتر جدلی و خطابی است و چارچوبهای نظری و معرفتی آن نامشخص و آشفته است. تلاش ما در این مقاله آن است که این مناقشه جدلی را به سطح یک مسئلۀ معرفتی در حوزۀ فلسفه علم ارتقاء دهیم تا از رهگذر آن بتوانیم آن را درست صورتبندی ...
بیشتر
ارزیابی پژوهشهای حوزۀ علوم انسانی یکی از مباحث مناقشهآمیز است. تأمل در این مناقشه نشان میدهد که مباحث مطرح شده، بیشتر جدلی و خطابی است و چارچوبهای نظری و معرفتی آن نامشخص و آشفته است. تلاش ما در این مقاله آن است که این مناقشه جدلی را به سطح یک مسئلۀ معرفتی در حوزۀ فلسفه علم ارتقاء دهیم تا از رهگذر آن بتوانیم آن را درست صورتبندی و فهم کنیم. در بخش اول نشان میدهیم با قطع ارتباط با خاستگاههای فلسفه علمی و غلبۀ نگاه پوزیتیویستی، بحران علم سنجی رخ داد. سپس نشان داده خواهد شد که فهم این بحران درگرو بازگشت به فلسفه علم با رویکرد غیرپوزیتویستی است. نقد علمسنجی رایج و برجسته کردن بحران آن بدان معنا نیست که ارزیابی پژوهشهای علوم انسانی، ناممکن و دست نایافتنی است، بلکه باید پژوهشورزی در جوامع علوم انسانی در کانون توجه قرار گیرد تا پژوهشورزی و ارزشهای جامعه علمی برجسته شود. بنابراین ارزیابی روا و دقیق پژوهشهای علوم انسانی نمیتواند صرفاً با کمیسازی صرف محصولات پژوهشی محقق شود بلکه این مهم درگرو تعامل مطالعات فلسفه علم، انسانشناسی علم و جامعهشناسی علم و تاریخ علم با علمسنجی است.
سید محمد تقی موحد ابطحی
چکیده
در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است که تا سال 1444 ایران به کشور پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی تبدیل خواهد شد. در دهههای گذشته بحثهای گستردهای در ارتباط با معنا، امکان، ضرورت و چگونگی دستیابی به علوم انسانی اسلامی انجام گرفته و مراکز متعدد فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و سیاستگذاری تأسیس گردیده تا این هدف را محقق سازند. ...
بیشتر
در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است که تا سال 1444 ایران به کشور پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی تبدیل خواهد شد. در دهههای گذشته بحثهای گستردهای در ارتباط با معنا، امکان، ضرورت و چگونگی دستیابی به علوم انسانی اسلامی انجام گرفته و مراکز متعدد فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و سیاستگذاری تأسیس گردیده تا این هدف را محقق سازند. با وجود این، تا کنون تحقیقی در ارتباط با آینده این ایده به انجام نرسیده است. پرسش محوری این مقاله آن است که آیا پیشتازی ایران در تولید علوم انسانی اسلامی تا سال 1444 ممکن است؟ در این راستا پس از نقد پیشبینیهای بیآینده بودن ایده علوم انسانی اسلامی به دو شیوه پیشینی و مستقل از شواهد تاریخی و پسینی و مبتنی بر شواهد تاریخی، با بهره-گیری از روش تحلیل روند، نشان داده میشود که ایده علوم انسانی اسلامی، ایدهای رو به رشد و در نتیجه آینده دار است؛ هر چند اگر این فرایند مطابق با روند دهههای گذشته پیش برود، دستیابی به افق تصریح شده در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در سال 1444 دور از انتظار است. در پایان با بهرهگیری از نظر نخبگان این حوزه، برخی از عواملی که می-تواند در سرعت بخشیدن به این روند تأثیرگذار باشد، معرفی شده است.
حسن میانداری
چکیده
نظریة تکامل دو جزء اصلی دارد: نیای مشترک و انتخاب طبیعی. «سازش» صفت معلول انتخاب طبیعی است. «محصول فرعی» صفت همبسته با سازش است. صاحبنظرانی در رشتههای مختلف از نظریة تکامل برای تبیین دین استفاده کردهاند. چهار رویکرد تکاملی برای تبیین دین وجود دارد: روانشناسی تکاملی، تکامل فرهنگی، ساختن کنام و بوم-شناسی رفتاری. روانشناسان ...
بیشتر
نظریة تکامل دو جزء اصلی دارد: نیای مشترک و انتخاب طبیعی. «سازش» صفت معلول انتخاب طبیعی است. «محصول فرعی» صفت همبسته با سازش است. صاحبنظرانی در رشتههای مختلف از نظریة تکامل برای تبیین دین استفاده کردهاند. چهار رویکرد تکاملی برای تبیین دین وجود دارد: روانشناسی تکاملی، تکامل فرهنگی، ساختن کنام و بوم-شناسی رفتاری. روانشناسان تکاملی معمولاً دین را محصول فرعی سازوکارهای روانی میدانند که پیشتر برای اهداف معمولی تکاملی سازش یافته بودند و بعد مورد استفادة دین قرار گرفتهاند. تکاملیون فرهنگی معمولاً دین را سازشی فرهنگی برای همکاری بین غریبهها و لذا بزرگتر شدن جامعه میدانند. دو رویکرد ساختن کنام و بومشناسی رفتاری کمتر برای تبیین دین مورد استفاده قرار گرفتهاند. ما از هر یک، یک نظریه را آوردهایم: ساختن کنام فرهمند و علامتدهی تکاملی. صاحبنظرانی استدلال کردهاند که این رویکردها با وجود اختلاف بسیار، مکمل یکدیگرند. و نظریاتی که ما در این مقاله آورده-ایم هم با وجود اختلاف بسیار، مکمل یکدیگرند.
صائمه هادی زاده
چکیده
هدف از این نوشــتار، نگاهی دوباره به طراحــی بیـمارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی می باشـد؛ چرا که ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به او ارزانی دارد و تا سالیان سال با ارزش باقی بماند یک مبحث اساسی در فضای معماری است.در این مطالعه نخـست به معماری، جایـگاه هنر اسلامی و زیبایی، شخصیت ...
بیشتر
هدف از این نوشــتار، نگاهی دوباره به طراحــی بیـمارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی می باشـد؛ چرا که ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به او ارزانی دارد و تا سالیان سال با ارزش باقی بماند یک مبحث اساسی در فضای معماری است.در این مطالعه نخـست به معماری، جایـگاه هنر اسلامی و زیبایی، شخصیت انسان و نیاز او به راز و نیاز، پرداخته شد. با در نظر داشتن اینکه معماری سعی دارد به شکل نمادین جایگاه حقیقی انسان را در هستی به او یادآوری کند، به صورت میدانی فضاهای مراکز درمانی و تاثیر بصری رنگ و نگاره ها، بر آرامش بیمار و پزشک، مورد بررسی قرار گرفت و در قدم بعد، طراحی ِ همراه با تصویر، نقوش و خطوطی که در معماری اسلامی بهره گرفته شده اند، پیشنهاد گردید و به صورت پرسشنامه تصویری در اختیار افراد قرار گرفت. نتایج در قسمت کیفی و کمی پژوهش نشان داد که افراد استفاده از فرهنگ و معماری اسلامی در بیمارستان و مراکز درمانی کودکان را مفید می دانند، همچنین طرح های مناسب تر و بهتر را نسبت به آنچه به صورت اتود اولیه در پرسشنامه ارائه شد، پیشنهاد می کنند.
سیمین اسفندیاری؛ سمیه ملکی
چکیده
موضوع متافیزیک شلر، انسان و به عبارتی فرا انسانشناسی است. در این نوع انسان-شناسی با تأمل در ماهیت انسان و ارائه تصویری جامع از آن، که شامل وجوه مختلف اعم از طبیعی، عقلانی و عاطفی است، بر عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزشها تأکید میشود، درواقع عواطف به عنوان راهی برای درک ارزشها شناخته میشوند. از دیدگاه شلر ارزشها ...
بیشتر
موضوع متافیزیک شلر، انسان و به عبارتی فرا انسانشناسی است. در این نوع انسان-شناسی با تأمل در ماهیت انسان و ارائه تصویری جامع از آن، که شامل وجوه مختلف اعم از طبیعی، عقلانی و عاطفی است، بر عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزشها تأکید میشود، درواقع عواطف به عنوان راهی برای درک ارزشها شناخته میشوند. از دیدگاه شلر ارزشها پسینی نیستند؛ یعنی از تجربههای خارجی گرفته نمیشوند؛ بلکه به عنوان عناصر پیشینی عاطفه شناخته میشوند، بنابراین از دیدگاه وی ما معرفتهایی با ویژگی پیشینی داریم که مربوط به حوزۀ عواطف هستند. میتوان گفت با این دیدگاه، شلر در مقابل فلاسفه ایی چون کانت قرار میگیرد؛ زیرا نزد کانت عواطف انسان نمیتوانند دارای عناصر پیشینی باشند؛ در این مقاله بعد از تبیین معرفت متافیزیکی به عنوان یکی از سه قسم معرفت از دیدگاه شلر، به تبیین ماهیت انسان و نقش معرفتی عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزشها پرداخته میشود. در این پژوهش از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به طرح و بررسی دیدگاه شلر پیرامون ارزشهای اخلاقی و نسبت آن با عواطف میپردازیم. مدعای ما این است که براساس دیدگاه شلر اخلاق نه بر پایه ارزشهایی صرفاً صوری و عقلانی بلکه بر اساس عواطف و احساسات شکل میگیرد.
علیرضا محمدی فرد؛ هادی موسوی؛ سیدحمیدرضا حسنی
چکیده
بهرهمندی از متون دینی، بهعنوان منابع معرفتی، برای استنباط نظریههای علوم انسانی، از فرایندی روشمند برخوردار است. این روشمندی، گرچه از ویژگیهای خاص مطالعه در این منابع تبعیت میکند، اما در سطحی کلان، همراستا با جریان عام نظریهپردازی در علوم انسانی است. در این مقاله این مسئله مورد توجّه قرار میگیرد که با یک نگاه فراتحلیلی، پژوهشهای ...
بیشتر
بهرهمندی از متون دینی، بهعنوان منابع معرفتی، برای استنباط نظریههای علوم انسانی، از فرایندی روشمند برخوردار است. این روشمندی، گرچه از ویژگیهای خاص مطالعه در این منابع تبعیت میکند، اما در سطحی کلان، همراستا با جریان عام نظریهپردازی در علوم انسانی است. در این مقاله این مسئله مورد توجّه قرار میگیرد که با یک نگاه فراتحلیلی، پژوهشهای حوزه علوم انسانی، چه در مطلق علوم انسانی و چه در علوم انسانی دینی، از قلمروهایی برخوردارند. ویژگی این قلمروهای چهارگانه، معیارهایی را برای نظریهپردازی دینی در علوم انسانی در اختیار محققان میگذارد، که آگاهی از آنها برای ورود به این سنخ مطالعات دینی ضروری بوده، عدم توجه به آنها یکی از آسیبهای فلسفه علمی و روششناختی در این عرصه را رقم زده است. حاصلاین معیارها، در دو بخش معیارهای مختص هریک از قلمروهای تحقیق، و معیارهای مشترک میان همه قلمروها، دستهبندی میشود. روش تحقیق در این پژوهش در ساحت مطالعات دینی، اجتهادی و در عرصه علوم انسانی، تحلیل قیاسی است.
محمدکاظم شاه آبادی؛ سرباز روح الله رضوی؛ سید حسن اسلامی اردکانی
چکیده
با انتشار نظریه تکاملی داروین (فرگشت)، ابتدا در دنیای مسیحیت سپس در جهان اسلام چالش بزرگی میان علم و دین به وجود آمد و در نتیجه اندیشمندان مسلمان ناگزیر از بیان رویکرد خود در این موضوع شدند. در این مقاله سعی شده است مهمترین موضعگیری های علمای مسلمان از اولین رویکرد ها که هم عصر داروین بوده تا نظرات معاصرین را جمع آوری نماید. به صورت کلی ...
بیشتر
با انتشار نظریه تکاملی داروین (فرگشت)، ابتدا در دنیای مسیحیت سپس در جهان اسلام چالش بزرگی میان علم و دین به وجود آمد و در نتیجه اندیشمندان مسلمان ناگزیر از بیان رویکرد خود در این موضوع شدند. در این مقاله سعی شده است مهمترین موضعگیری های علمای مسلمان از اولین رویکرد ها که هم عصر داروین بوده تا نظرات معاصرین را جمع آوری نماید. به صورت کلی می توان این رویکردها را به سه دسته تقسیم نمود: الف) گروهی که نظریه تکامل را کاملا رد کرده اند، ب) گروهی که هر چند آن را به صورت مطلق نپذیرفته اند و نقدهای جدی به آن دارند اما راهی برای قبول آن باز نموده و یا برای آن استثناء قائل شده اند و ج) گروهی که آن را کاملا تأیید نموده اند. بررسی این آرا نشان می دهد که اولا موضع و بحث بر سر نظریه داروین کماکان جریان داشته و کنکاش علمی در این باره هنوز مسدود نگشته و ثانیا از میان سه دسته نظرات فوق الذکر، اندیشمندان مسلمان بیشتری رجحان به سوی دیدگاه دوم داشته اند و تلاش کردهاند راهی برای قبول این نظریه در کنار باورمندی به نصوص و باورهای دینی باز بگذارند و البته از پذیرش قطعی این نظریه اجتناب کنند.