مهدی گلشنی
چکیده
چکیده :در علم قدیم فلسفه بر علوم تجربی حاکمیت داشت و جهان بینی عالمان را فراهم می کرد،اما با حاکمیت پوزیتیویسم در محیط های علمی ،در نیمۀ دوم قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم، دین و فلسفه به صورت رسمی کنار گذاشته شد و جواب هر سؤالی را از علم طلبیدند.اما با روشن شدن محدودیتهای علم تجربی در توجیه ارزشهای اخلاقی و عدم توانائی آن در ...
بیشتر
چکیده :در علم قدیم فلسفه بر علوم تجربی حاکمیت داشت و جهان بینی عالمان را فراهم می کرد،اما با حاکمیت پوزیتیویسم در محیط های علمی ،در نیمۀ دوم قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم، دین و فلسفه به صورت رسمی کنار گذاشته شد و جواب هر سؤالی را از علم طلبیدند.اما با روشن شدن محدودیتهای علم تجربی در توجیه ارزشهای اخلاقی و عدم توانائی آن در دادن پاسخ به بعضی سؤالات مطرح در علم و سؤالات بنیادی بشرو پربار بودن آن از مفروضات متافیزیکی، برخی از سرآمدان علم روز به فلسفه (خصوصً متافیزیک) برگشته اند و حاکم کردن یک یک چتر فلسفی جامع نگر بر علم روز را توصیه کرده اند، و حتی برخی از آنها بر آن شده اند که جهان بینی دینی چنین چتری را فراهم می کند.
زهرا کلهر؛ علی رضا فارسی نژاد؛ کامبیز کلهر
چکیده
در طول تاریخ ِجوامع دینی، سرنوشت علوم به ویژه علوم عقلی همواره به به دست آموزههای إلاهیاتی آن جامعه بوده است از این نظر بررسی نحوه تعامل علوم به ویژه علوم عقلی با دین به معنای آموزههای إلاهیاتی دارای اهمیت است؛ اثر پیش رو که پژوهشی با رویکرد تاریخی است ضمن توصیف و تحلیل آراء مورخان درباره چگونگی تعامل علم و دین در دوره ماقبل تاریخ، ...
بیشتر
در طول تاریخ ِجوامع دینی، سرنوشت علوم به ویژه علوم عقلی همواره به به دست آموزههای إلاهیاتی آن جامعه بوده است از این نظر بررسی نحوه تعامل علوم به ویژه علوم عقلی با دین به معنای آموزههای إلاهیاتی دارای اهمیت است؛ اثر پیش رو که پژوهشی با رویکرد تاریخی است ضمن توصیف و تحلیل آراء مورخان درباره چگونگی تعامل علم و دین در دوره ماقبل تاریخ، یونان باستان و قرون وسطی در جهان مسیحیت و اسلام به این نتیجه میرسد که علم و دین در طول تاریخ همواره نسبتهای پویا، دو طرفه و گوناگونی با یکدیگر داشتهاند با این همه از زمان شکل گیری علوم، چه در یونان باستان و چه در قرون وسطی در عالم اسلام و مسیحیت همواره بین بخشی از آموزههای علوم به ویژه علوم عقلی با مواضع إلاهیاتی برخی از مذاهب دینی نوعی ناسازگاری وجود داشته است؛ با اینکه مسیحیت و اسلام هر دو در ابتدای ظهورشان سبب رشد علوم بودند و علوم- علوم عقلی- نیز روش لازم را برای تبیین تعالیم دینی در اختیار إلاهیدانان میگذاشت اما همواره نوعی ناسازگاری بین ساختار ذهنی - روانی مفسران آموزههای دینی و یافته-های علوم عقلی وجود داشته است.
هادی فنائی نعمت سرا
چکیده
محل نزاع در مسأله علم و دین، میدان بحث دادههای وحیانی با یافتههای انسانی است. هیچیک از علوم و معرفتهای دینی را نمیتوان در زمره علوم قطعی و یقینی قرار داد بهگونهای که صادق و جهانشمول باشد. همانگونه که معرفت دینی نیز در تمام موارد، فهم قطعی و یقینی از دین نیست بهگونهای که عقلانیت حداکثری دینپژوهان را بهدنبال داشته ...
بیشتر
محل نزاع در مسأله علم و دین، میدان بحث دادههای وحیانی با یافتههای انسانی است. هیچیک از علوم و معرفتهای دینی را نمیتوان در زمره علوم قطعی و یقینی قرار داد بهگونهای که صادق و جهانشمول باشد. همانگونه که معرفت دینی نیز در تمام موارد، فهم قطعی و یقینی از دین نیست بهگونهای که عقلانیت حداکثری دینپژوهان را بهدنبال داشته باشد. محل نزاع میان دو فهم بشر، یکی در ساحت علومی است که حاصل اندیشه بشر در مواجهه با جهان است که شامل تمام دستآوردهای بشری اعم از علوم تجربی، انسانی، اجتماعی و...میشود و دیگری نیز مربوطبه فهم عالمان دینی (معرفت دینی) در مواجهه با دین و متن دین است. بهبیان دیگر محل نزاع میان فهمها و معرفتهایی است که دانشمندان علوم و عالمان دینی دارند. از اینرو نباید همه آنچه به نام علم است، علم پنداشت همچنانکه هر فهمی از دین را نیز نباید صددرصد با دین برابر دانست. چنانچه این مرزها بهروشنی تبیین نشود، ممکن است گمان شود علم و دین ناسازگارند. در این مقاله تلاش بر این است که محل نزاع از ساحت علم و دین به ساحت فهمها و معرفتها تحویل شود تا راهحلهای پیشنهادیِ گونههای مختلفِ ترابط علم و دین قابل ارزیابی باشد.
سید هدایت سجادی
چکیده
عمده نظریههای علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزههای دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گستردهتر "تحققپذیری علم دینی" قرار دارد و در ...
بیشتر
عمده نظریههای علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزههای دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گستردهتر "تحققپذیری علم دینی" قرار دارد و در راستای تحلیل و بررسی دقیقتر مسئله، در آغاز سه تز(پیشنهاد) طرح میشوند: نخست، آموزش علم دینی یک آرمان بیمعنی و امکانناپذیر است؛ دوم، به جای آموزش علم دینی باید از آموزش دینی علم سخن راند؛ و سوم، آموزش دینی علم هم خود یک متناقضنما(پارادوکس)است. این پیشنهادها با روشی تحلیلی و با اتکا به نظریههای علم دینی و نیز شناختی که درباره ماهیت، ساختار و اهداف آموزش علوم وجود دارد بررسی میشوند. این پژوهش نشان میدهد که آموزش علم دینی در وضعیت کنونی و با توجه به فقدان مدل دینی برای علوم، اگرچه علیالاصول بیمعنا و امکانناپذیر نیست، اما یک آرمان(نه به مفهوم دستنیافتنی) است.در عوض، آموزش دینی علم در وضعیت کنونی ممکن و تحققپذیر است؛ با این وصف، باتوجه به اهداف کنونی آموزش علوم در صورت جانبداری جزمگرایانه از دین، آموزش دینی علم میتواند واقعیتی متناقضنما(پاردوکسیکال) باشد. با توجه به این شرایط، مسئله کاربست علمدینی در آموزشعلوم نه تنها با چندین مسئله دیگر گره خورده است، بلکه میتواند به آنها هم تقلیلپذیر باشد و پاسخ دقیقتر مسئله هم مبتنی بر پاسخ آن مسائل وابسته است.
احمدرضا کیخای فرزانه؛ حمیرضا اکبری؛ محمد زارعی
چکیده
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف ...
بیشتر
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گرانقدر مطرح میشود.ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری میداند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعینحال راه عقل را بهشرط آنکه حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمیکند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیلۀ شناخت «تعریف الهی» است.ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدودۀ صورتهای ذهنی تلاش میکند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن بهحق است که سرچشمۀ حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است.واژههای کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.
علی رضا فارسی نژاد؛ امید ارجمند
چکیده
مطهری با بهره گیری از میراث قرآنی، فلسفی، عرفانی و علوم و فلسفههای جدید کاملترین تقریر از نظریه فطرت را ارائه میدهد. وی در ابتدا سه مرتبه طبیعت، غریزه و فطرت را برای انسان در نظر میگیرد. مرتبه فطرت را به دو بخش فطرت شناخت و فطرت گرایش تقسیم میکند و برای فظرت گرایش، گرایشهای پنج گانهای را ذکر میکند. یونگ تحت تاثیر دیگر روانشناسان ...
بیشتر
مطهری با بهره گیری از میراث قرآنی، فلسفی، عرفانی و علوم و فلسفههای جدید کاملترین تقریر از نظریه فطرت را ارائه میدهد. وی در ابتدا سه مرتبه طبیعت، غریزه و فطرت را برای انسان در نظر میگیرد. مرتبه فطرت را به دو بخش فطرت شناخت و فطرت گرایش تقسیم میکند و برای فظرت گرایش، گرایشهای پنج گانهای را ذکر میکند. یونگ تحت تاثیر دیگر روانشناسان و سنتهای فلسفی و عرفانی، نظریه ناهشیار را مطرح مینماید. او در ابتدا روان انسان را به دو بخش روان خودآگاه و روان ناخودآگاه تقسیم میکند. سپس روان ناخودآگاه را به دو قسم ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تقسیم میکند و برای ناخودآگاه جمعی کهن الگوهای مختلفی ذکر میکند. هدف این پژوهش بررسی و تطبیق چارچوب کلی این دو نظریه میباشد که به روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی این هدف دنبال شده است. انسان شناسانه بودن هر دو نظریه، تناظر فطرت شناخت با خودآگاه، و فطرت گرایش با ناخودآگاه، همسنگی فطرت فردی با ناخودآگاه فردی و فطرت عمومی با ناخودآگاه جمعی، شباهت گرایشهای پنج گانه فطری با کهن الگوها، محمل قرار گرفتن هر دو نظریه برای تبیین پدیدههای دینی از شباهتهای این دو نظریه است. اختصاص نظریه فطرت به جنبههای مثبت و متعالی و پرداختن نظریه ناهشیار به جنبههای مثبت و منفیِ نفس از تفاوتهای این دو نظریه میباشد.
فرهاد زیویار؛ سیدیاسر جبرائیلی؛ امیر اعتمادی بزرگ
چکیده
پل کارل فایرابند با نمایش نواقص و کاستیهای علم، مطلق بودن آن را زیر سوال میبرد و خواستار جدایی جامعه از علم میشود، به همان سان که در دورهای به مدد خود علم، جامعه از کلیسا جدا شد. فایرابند خواهان استقرار آزادی و پلورالیسم در جامعه است و پلورالیسم مورد نظر خود را از جان استوارت میل الهام گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد نشان دهد پلورالیسم ...
بیشتر
پل کارل فایرابند با نمایش نواقص و کاستیهای علم، مطلق بودن آن را زیر سوال میبرد و خواستار جدایی جامعه از علم میشود، به همان سان که در دورهای به مدد خود علم، جامعه از کلیسا جدا شد. فایرابند خواهان استقرار آزادی و پلورالیسم در جامعه است و پلورالیسم مورد نظر خود را از جان استوارت میل الهام گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد نشان دهد پلورالیسم مورد نظر میل با پلورالیسم آرمانی فایرابند یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه پلورالیسم برای میل یک ابزار برای کشف حقیقت است، اما برای فایرابند یک غایت است که در آن توقف میکند و جامعه آرمانی خود-جامعه آزاد- را بر اساس آن بنا میکند. همچنین نشان می دهیم فایرابند که با هر گونه معیار جهانشمول مخالف است و این امر را مبنای نقد علم قرار میدهد، هنگامی که میخواهد درباره بایدها و نبایدها و جهت حرکت جامعه آرمانی خود سخن گوید، یک اسطوره جدید به نام «رای اکثریت» می آفریند.
محمد سمیعی؛ فاطمه سمیعی
چکیده
در نیمقرن گذشته، بهویژه پس از انقلاب اسلامی، اسلامیسازی علوم و بهویژه علوم انسانی از مسائل فلسفی مهمی بوده که به آن بسیار پرداخته شده و هنوز نیز مطالب زیادی دربارة آن منتشر میشود. این مقاله تلاش دارد با تعیین دقیق محل نزاع، نشان دهد که اگرچه علم آبجکتیو تلاش دارد که از هرگونه پیرایه دور باشد، اما حتی طبق نظر رئالیستها که به ...
بیشتر
در نیمقرن گذشته، بهویژه پس از انقلاب اسلامی، اسلامیسازی علوم و بهویژه علوم انسانی از مسائل فلسفی مهمی بوده که به آن بسیار پرداخته شده و هنوز نیز مطالب زیادی دربارة آن منتشر میشود. این مقاله تلاش دارد با تعیین دقیق محل نزاع، نشان دهد که اگرچه علم آبجکتیو تلاش دارد که از هرگونه پیرایه دور باشد، اما حتی طبق نظر رئالیستها که به صدق مطابقی علم اهمیت میدهند، چون هیچگاه علم از جهانبینی عالمان رهایی نمییابد، تأثیر جهانبینیهای مختلف همواره در تئوریهای آبجکتیوی که ارائه میدهند، میتواند باقی بماند. جهانبینی اسلامی نیز استثنا نیست و همانطور که علم در دورههای مختلف تاریخی رنگ جهانبینی غالب بر هر دوره را گرفته است، میتواند اسلامی شود. در ادامة مقاله، نظریّة ممتنع بودن علم اسلامی با ذکر یک نمونه از روانشناسی که بر دوگانهانگاری ذهن و مغز مبتنی است، رد میشود. اما اسلامیشدن علم به صورت طبیعی و خودبهخودی با اسلامیسازی آن بهصورت دستوری و تصنّعی متفاوت است. علم را نمیتوان با ممیّزی و سانسور اسلامی کرد، همانطور که نمیتوان با اضافه کردن و اختلاط با گزارههای موجود در متون مقدس به علم اسلامی رسید. در پایان نتیجهگیری میشود که بهرغم امکان اسلامیشدن علم، ولی اسلامیسازی آن نتیجهبخش نیست.
داود معماری؛ میثم اکبرزاده
چکیده
گوناگونی وتنوع آدمیان در دینورزی واقعیتی انکارناپذیر است؛ اما تعلیل وتوجیه آن در نزد عالمان دینی، عارفان، فیلسوفان، روانشناسان و جامعهشناسان دین، معرکه آراء بوده است. برخی آن پدیده را یکسره معلل به عوامل غیرمعرفتی و برخی نیز آن را مدلل به عوامل معرفتی دانستهاند. لازمه کلامی اولی، پلورالیسم و لازمه کلامی دومی، انحصارگرایی ...
بیشتر
گوناگونی وتنوع آدمیان در دینورزی واقعیتی انکارناپذیر است؛ اما تعلیل وتوجیه آن در نزد عالمان دینی، عارفان، فیلسوفان، روانشناسان و جامعهشناسان دین، معرکه آراء بوده است. برخی آن پدیده را یکسره معلل به عوامل غیرمعرفتی و برخی نیز آن را مدلل به عوامل معرفتی دانستهاند. لازمه کلامی اولی، پلورالیسم و لازمه کلامی دومی، انحصارگرایی است. این نوشتار با عرضه گونه شناسیهای قرآنی و روایی و تعلیل های فلسفی، کلامی، عرفانی و فقهی عالمان مسلمان از دین ورزی وتعلیل آنها به نظریه پیشنهادی و مختار خویش یعنی «اختیار در محدوده شاکله» میرسد که لازمه کلامی آن، نه پلورالیسم و نه انحصارگرایی، بلکه شمولگرایی خواهد بود. تامل در گونه شناسیهای ارائه شده نشان میدهد که نگاه مذهبی در دستهبندی انسانها خنثی نیست، بلکه ارزشی، جهتدار و در یک الگوی سهوجهی مبتنی بر ادراک، ایمان و اخلاق قابل تبیین است.
عبدالکریم کشوری؛ جهانگیر مسعودی؛ جعفر مروارید
چکیده
تأویل پذیربودن یانبودن متون مقدس و کتب آسمانی از جمله مسائل مطرح میان اندیشمندان مسلمان وغیرمسلمان بوده است.به گونه ای که در دستگاه سنتی تفسیرکتاب مقدس،از تعابیری چون «بطن»،«معنای ناپیدا»،«معنای آشکار»،و«عالمانبهتاویل» در مبحث تاویل استفاده شده است.ودر این باب اینکهچهکسانیصلاحیتتاویلمتشابهات ...
بیشتر
تأویل پذیربودن یانبودن متون مقدس و کتب آسمانی از جمله مسائل مطرح میان اندیشمندان مسلمان وغیرمسلمان بوده است.به گونه ای که در دستگاه سنتی تفسیرکتاب مقدس،از تعابیری چون «بطن»،«معنای ناپیدا»،«معنای آشکار»،و«عالمانبهتاویل» در مبحث تاویل استفاده شده است.ودر این باب اینکهچهکسانیصلاحیتتاویلمتشابهات رادارند؟ازجمله مسائل موردمناقشه بین پژوهشگران،بوده است . وجودچنین تعارضی مارابرآن داشت که پژوهشی انجام داده ونظرات فخررازی وملاصدراراموردمقایسه قراردهیم.برخی ازاندیشمندان تاویل متشابهات راصرفا"مخصوص خداونددانسته اند.وبرخی دیگرآنرامنحصربرای خداوندنمی دانند .ملاصدرا ((تاویل))راازمحدودبودن به حوزه زبان بیرون آورده ومعتقداست که هرپدیده ای تاویل وتفسیری دارد .نظرملاصدرادرباب آیات متشابه براصول ومبانی عقلانی-شهودی ابتناء داردوازسنخ ((وجودشناختی))است. ملاصدرامیان فهم آیات متشابه وفهم جهان هستی هماهنگی خاصی راقائل بوده ومصداق کامل راسخان درعلم راعلاوه برمعصومین،عالمان غیرمعصوم نیزمی دانددرمقابل فخررازی معتقداست تنهاخدای متعال به تاویل متشابهات آگاه است.ازدیدگاه ایشان عدم علم به تاویل متشبهات به معنای انکاروجودخداوندنیست بلکه آنهابانگ برمی آورندکه "آمنابه کل من عندربنا" یعنی ماعلاوه برآیات محکم،به آیات متشابه هم ایمان داریماگرچه علم به آیات متشابه نداشته باشیم.
محمد علی مبینی
چکیده
یکی از مسائل مطرح در بحث رابطۀ میان علم و دین، امکان و ماهیت علم دینی است. یکی از نظریات مطرح در این زمینه که تا کنون مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است، نظریۀ علم دینی آیت الله جوادی آملی است. در مقالۀ حاضر میان دو رویکرد در مباحث آیت الله جوادی آملی دربارۀ علم دینی تفکیک و از آنها با عنوان رویکرد منبعمحور و رویکرد موضوعمحور یاد ...
بیشتر
یکی از مسائل مطرح در بحث رابطۀ میان علم و دین، امکان و ماهیت علم دینی است. یکی از نظریات مطرح در این زمینه که تا کنون مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است، نظریۀ علم دینی آیت الله جوادی آملی است. در مقالۀ حاضر میان دو رویکرد در مباحث آیت الله جوادی آملی دربارۀ علم دینی تفکیک و از آنها با عنوان رویکرد منبعمحور و رویکرد موضوعمحور یاد شده است. رویکرد منبعمحور مخصوص دیدگاه ایشان نیست و در میان طرفداران علم دینی کم و بیش رواج دارد. رویکرد خاص ایشان همان رویکرد موضوعمحور است که در این مقاله از طریق تأملات مفهومشناختی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتیجۀ به دست-آمده آن شد که این رویکرد به جهت فاصلهگیری از مفاهیم رایج و تعمیمهای مفهومی دربارۀ «دین»، «علم» و «علم الهی»، نمیتواند پاسخگوی مسئلۀ رایج در بحث علم دینی باشد.
حسین شهبازی
چکیده
خاستگاه اندیشه گنوسی و سیر تحول آن از موضوعات مورد اختلاف است. در این تحقیق، با بررسی انتقادی فرقههای گنوسی و تحلیل آراء صاحب نظران، به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد: الف: مولفه های اندیشۀ گنوسی چیست؟ ب: سرچشمههای اندیشه گنوسی کدامند؟ ج: آیا پیش از میلاد فرقه ای به گنوسی موسوم بوده اند؟ این تحقیق نشان می دهد که غالب شناخت ما از گنوسی ...
بیشتر
خاستگاه اندیشه گنوسی و سیر تحول آن از موضوعات مورد اختلاف است. در این تحقیق، با بررسی انتقادی فرقههای گنوسی و تحلیل آراء صاحب نظران، به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد: الف: مولفه های اندیشۀ گنوسی چیست؟ ب: سرچشمههای اندیشه گنوسی کدامند؟ ج: آیا پیش از میلاد فرقه ای به گنوسی موسوم بوده اند؟ این تحقیق نشان می دهد که غالب شناخت ما از گنوسی بر آثار جدلیِ مسیحی و بر اسناد قُمران و بحرالمیّت استوار است. براساس اسناد مذکور هیچ گروه و فرقه ای، پیش از میلاد، گنوسی نامیده نشدهاند. هرچند سابقۀ پاره ای از مولفه های اندیشۀ گنوسی مانند اصالت معرفت و غربت روح به پیش از میلاد و زمان افلاطون می رسد اما برخی دیگر از مؤلفه ها مانند ثنویت و تمایز میان خدای مسیحی و یهودی(خدای متعال و خدای خالق)، اعتقاد به کثرت مسیح ازلی، تقدم معرفت بر ایمان و... محصول دورۀ شکل گیری آیین های گنوسی و مجادلۀ آنها با آبای کلیسا در سده های نخستین میلادی است.
وحید گرامی؛ محسن جاهد؛ حسن فتح زاده
چکیده
تحلیل و بررسی رابطه علم و دین همواره یکی از مهمترین دغدغههای فلسفی و کلامی بوده است. از جمله کسانی که به طور مفصَّل به این مسئله پرداخته مایکل روس است. مدعای وی آن است که ماهیت علم ذاتاً استعاری است و از آنجا که استعاره محدود است، علم نیز محدود بوده و اساساً برخی مسائل، برای دانشمند مسئله نیست تا در صدد پاسخ به آنها برآید. وی فهرستی ...
بیشتر
تحلیل و بررسی رابطه علم و دین همواره یکی از مهمترین دغدغههای فلسفی و کلامی بوده است. از جمله کسانی که به طور مفصَّل به این مسئله پرداخته مایکل روس است. مدعای وی آن است که ماهیت علم ذاتاً استعاری است و از آنجا که استعاره محدود است، علم نیز محدود بوده و اساساً برخی مسائل، برای دانشمند مسئله نیست تا در صدد پاسخ به آنها برآید. وی فهرستی از اینگونه مسائل به شرح زیر ارائه میدهد: منشأ موجودات، مبانی اخلاق، ماهیت آگاهی و معنای جهان؛ لذا موقعیتی برای دیگر حوزهها از جمله دین فراهم میشود تا به آن سؤالات پاسخ دهند. بنابراین، روس خود را از حامیان دیدگاه استقلال میداند. نقطه ضعف دیدگاه روس آن است که وی ادعا میکند شاید مسائلی که امروزه در قلمرو دیناند، در آینده ذیل علم قرار گیرند، حال آنکه نگارندگان بر این باورند که اولاً، غالب مسائل چهارگانهای که در فهرست فوق وجود دارند، به دلیل ویژگیهایی مانند: مسئلهمحور بودن علم، غیرارزشی بودن و حاکمیت استعاره ماشین در علم، هرگز نمیتوانند ذیل علم قرار گیرند، لذا همواره ذیل دین باقی میمانند. ثانیاً، با توجه به استعاری بودن زبان علم باید در رابطه علم و دین به دیدگاه مکمّل باور داشت، نه دیدگاه استقلال.
امرالله قلی زاده
چکیده
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده ...
بیشتر
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده و ناشی از خلط میان تکامل زیستی و تکامل فرهنگی است. ناسازواری، فقدان دلیل، سوگیری شناختی، عدم تمایز میان گزاره های دین، عدم مشابهت میان ژن و مم از جمله اشکالات وی به دو فرضیه مزبور است. مسأله تحقیق پیشرو آن است که تقابل این دو رویکرد را به تصویر کشد و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانهای – اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جستهایم. دستاورد تحقیق نشان میدهد که اگر چه در مجموع، اشکالات مکگراث، مفید و اثر بخش است؛ اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی وی صورت نپذیرفته است.
مهدی زندیه
چکیده
اسناد و مدارک موجود، نقشهای تصویر شده بر بدنه غارها و نحوه ساخت خانههای اولیه گویای آن است که رابطه مستقیمی بین اعتقادات انسانهای اولیه، نحوه زندگی و محل اسکان بشر و شکل و فرم معماری خانهها وجود داشته است. با این فرض با ورود اعراب به ایران و به ارمغان آوردن اسلام اثراتی نیز بر زندگی، آداب و رسوم، مذهب، سنتها و فرهنگ و همچنین ...
بیشتر
اسناد و مدارک موجود، نقشهای تصویر شده بر بدنه غارها و نحوه ساخت خانههای اولیه گویای آن است که رابطه مستقیمی بین اعتقادات انسانهای اولیه، نحوه زندگی و محل اسکان بشر و شکل و فرم معماری خانهها وجود داشته است. با این فرض با ورود اعراب به ایران و به ارمغان آوردن اسلام اثراتی نیز بر زندگی، آداب و رسوم، مذهب، سنتها و فرهنگ و همچنین بر معماری و به ویژه ساخت بناهای مذهبی ایران مشاهده میشود. به طور کل تأثیر ادیان مختلف بر فرهنگ و زندگی مردم و به ویژه در معماری آن سرزمین تأثیرگذار بوده است. هویت بخشیدن و تغییرات شکلی و فرمی کنیسه ها، کلیساها، معابد بودایی و مساجد متأثر از این گونهاند. گذشته از اثرات اقلیمی و منطقهای و سنتهای شکلگیری و فرم ابنیه و ساختمانها و تغییرات حاصل شده در معماری مناطق مختلف نتیجه تأثیرپذیری از ادیان مختلف در سرزمینهای گوناگون است. این مقاله سعی دارد با بررسی این مسئله به روش کتابخانهای و استفاده از اسناد و همچنین تصاویر مرتبط با این اماکن این مطلب را به چالش بکشد و امیدوار است در پایان بتواند با بررسی کردن و آوردن نمونههای مختلف به نتیجهگیری برسد و تأثیر ادیان مختلف بر معماری آن سرزمین را بیان کند.
علی سلطان زاده؛ سید حسن حسینی سروری
چکیده
در حالی که عموماً دغدغۀ پژوهشگران فلسفۀ دین مربوط به صدق، توجیه و معناداری گزارههای دینی است، دینپژوه به دنبال تبیین یا فهمِ چراییِ افکار و مناسک دینداران است. در این مقاله به آرای فروید در حوزۀ دینپژوهی میپردازیم تا توضیح دهیم که از نگاه فروید چرا دین در ابتدای تاریخ به وجود آمد. همچنین به این مسئله میپردازیم که اندیشههای ...
بیشتر
در حالی که عموماً دغدغۀ پژوهشگران فلسفۀ دین مربوط به صدق، توجیه و معناداری گزارههای دینی است، دینپژوه به دنبال تبیین یا فهمِ چراییِ افکار و مناسک دینداران است. در این مقاله به آرای فروید در حوزۀ دینپژوهی میپردازیم تا توضیح دهیم که از نگاه فروید چرا دین در ابتدای تاریخ به وجود آمد. همچنین به این مسئله میپردازیم که اندیشههای فروید در تبیین پیدایش دین، چه نسبتی با آرای داروین و برخی داروینیستها پیدا میکند. در مقدمۀ این مقاله در مورد دینپژوهی و دستههای مختلف موجود در آن بحث شده است. در بخش دوم مقاله، آرای فروید در باب چگونگی پیدایش دین در پیشاتاریخ را توضیح دادهایم. در بخش سوم در این باب بحث کردهایم که فروید در کدام قسمت نظریات خود در حوزۀ دینپژوهی از داروین تأثیر پذیرفته و در چه قسمتی با او زاویه پیدا میکند. در بخش چهارم نقدهای برخی داروینیستها به آرای فروید در حوزۀ دینپژوهی را مطرح کردهایم و در بخش پنجم این نقدها را بررسی کردهایم.
سیدحسین میرجلیلی
چکیده
ابن خلدون پیشگام اندیشه اقتصادی مدرن در قرن چهاردهم میلادی است.این مقاله به ارزیابی چهار ادعا در مورد اندیشه های اقتصادی ابن خلدون می پردازد. اول، این که اندیشه های اقتصادی ابن خلدون با اندیشه های بعدی پیوستگی ندارد. دوم، این که اندیشه های وی اندیشه اقتصادی اسلام است. سوم این که ابن خلدون مبدع نظریه ارزش مبتنی بر کار است. چهارم اینکه ...
بیشتر
ابن خلدون پیشگام اندیشه اقتصادی مدرن در قرن چهاردهم میلادی است.این مقاله به ارزیابی چهار ادعا در مورد اندیشه های اقتصادی ابن خلدون می پردازد. اول، این که اندیشه های اقتصادی ابن خلدون با اندیشه های بعدی پیوستگی ندارد. دوم، این که اندیشه های وی اندیشه اقتصادی اسلام است. سوم این که ابن خلدون مبدع نظریه ارزش مبتنی بر کار است. چهارم اینکه وی پیشگام مارکس در تحلیل ماتریالیستی تاریخ است. در این مقاله ادعاهای یادشده با استفاده از روش تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد و نشان داده می شود که اندیشه های اقتصادی ابن خلدون از طریق مکتب سالامانکا به اندیشه های اقتصادی اسکاتلندی (کلاسیک) منتقل شده است. لذا از پیوستگی برخوردار است.اندیشه های اقتصادی ابن خلدون، اندیشه های اقتصادی اسلام نیست، بلکه تحلیل اقتصاد مسلمین در یک جغرافیای محدوداست. همچنین ابن خلدون مبدع نظریه ارزش مبتنی بر کار و ماتریالیسم تاریخی نمی باشد.
احمدرضا کیخا فرزانه؛ محمد زارعی
چکیده
چکیدهاندیشه مولانا درباره دانش حصولی و حضوری و تکیه وی بر گذر دانشهای ظاهری و رسیدن به شهود و دیدن حقایق عالم، نگارنده را بر آن داشت تا به ارجاع عناوین و شواهدی از استدلال، تأیید و اصرار دو رکن رکین عرفان اسلامی بر اصالت و حقانیت حضور و شهود در سلوک الی ا... ، توجهی ویژه به باریک اندیشی مولانا به موضوع اسرار باطنی و حکمت نوری گردد. در این ...
بیشتر
چکیدهاندیشه مولانا درباره دانش حصولی و حضوری و تکیه وی بر گذر دانشهای ظاهری و رسیدن به شهود و دیدن حقایق عالم، نگارنده را بر آن داشت تا به ارجاع عناوین و شواهدی از استدلال، تأیید و اصرار دو رکن رکین عرفان اسلامی بر اصالت و حقانیت حضور و شهود در سلوک الی ا... ، توجهی ویژه به باریک اندیشی مولانا به موضوع اسرار باطنی و حکمت نوری گردد. در این مقاله به طرح دیدگاههای مولانا نسبت به ویژگی های علم حضوری، طریق سلوک، ادراک لطایف و حقایق، سهم مجاهدت بنده در انقطاع و تصفیه نفس، تأمل در نظام بدیع خلقت، عروج به عالم نور، تابش لوامع انوار بر دل سالکان پرداخته شده است و به شواهدی در اثبات اعتقاد و تکیه ی مولانا به سلوک قدسی و حضوری، در دریافتهای باطنی ارجاع گردیده است.
سید محمدرضا محمودپناهی
چکیده
یکی از آموزه های اصیل مدرنیته، موضوع سکولاریسم است، بر اساس این آموزه قانون اساسی، رویه قضایی و عرف قانون گذاری کشورهای مدرن غرب بر عدم مرجعیت دین، خصوصی شدن مناسک مذهبی، جداسازی از حوزه سیاست و نزاع علم و عقل با دین بنیان گذاری شده است. در سال های اخیر، اندیشمندان برجسته علم سیاست همچون یورگن هابرماس با طرح مباحث پست سکولاریسم و استدلال ...
بیشتر
یکی از آموزه های اصیل مدرنیته، موضوع سکولاریسم است، بر اساس این آموزه قانون اساسی، رویه قضایی و عرف قانون گذاری کشورهای مدرن غرب بر عدم مرجعیت دین، خصوصی شدن مناسک مذهبی، جداسازی از حوزه سیاست و نزاع علم و عقل با دین بنیان گذاری شده است. در سال های اخیر، اندیشمندان برجسته علم سیاست همچون یورگن هابرماس با طرح مباحث پست سکولاریسم و استدلال بر ضرورت و چگونگی حضور دین در سپهر عمومی جایگاه دین در جامعه و رابطه سیاست و دین را بازسازی نموده اند. در این مقاله آموزه های پست سکولاری هابرماس و آراء فراسکولار استاد مطهری به روش توصیفی تحلیلی، بررسی و مقایسه می شود. بر اساس دستآوردهای این پژوهش، اندیشه های هابرماس و مطهری در ناقص و ناکافی بودن سکولاریسم و ضرورت حضور دین در سیاست مشابه و در منابع گذار از سکولاریسم و دامنه حضور دین در جامعه پساسکولار متفاوتند.
مجید معارف؛ شادی نفیسی؛ حسین رضایی
چکیده
در قرآن کریم سخن از دو دریاست که یکی شیرین و دیگری شور و تلخ بوده که این دو با هم تلاقی می کنند، اما بر هم غلبه پیدا نمیکنند و از آنها لولوء و مرجان نیز استخراج نیز می-شود. درباره اینکه مقصود از این دو دریا چیست و مصداق آن کدام است در میان مفسران آراء مختلفی وجود دارد که این آراء از جنبههای مختلف قابل نقد و بررسی هستند. در این میان عده ...
بیشتر
در قرآن کریم سخن از دو دریاست که یکی شیرین و دیگری شور و تلخ بوده که این دو با هم تلاقی می کنند، اما بر هم غلبه پیدا نمیکنند و از آنها لولوء و مرجان نیز استخراج نیز می-شود. درباره اینکه مقصود از این دو دریا چیست و مصداق آن کدام است در میان مفسران آراء مختلفی وجود دارد که این آراء از جنبههای مختلف قابل نقد و بررسی هستند. در این میان عده دیگری تلاش میکنند این آیات را از جنبه علمی مورد نقد قرار داده و آن را خطای علمی قرآن کریم معرفی نمایند که شخصی به نام مستعار سها از جمله آنهاست. وی در کتابی با عنوان نقد قرآن دلایلی در نقد علمی این آیات ارائه کردهاست. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده، قصد دارد با مراجعه به منابع معتبر علمی در حوزه زیستبومشناسی، به نقد و بررسی ادعاهای مطرح شده پرداخته و ضمن بررسی آراء مفسران و محققان، عدم تعارض بین یافتههای علمی با آیات مربوط به بحث را اثبات نماید. در این مقاله دلایلی ارائه می گردد که مقصود از واژه «البحرین» مصبهایی از نوع زبانه آب شور (Salt Wedge) می باشد که ویژگیهای آن، با همه اوصاف برشمرده از این دو دریا در قرآن کریم، در تطابق کامل است.
مطلب غفاری؛ رضا حیدری نوری؛ منیژه فلاحی
چکیده
«ملکوت» از مفاهیم بین الادیانی است که با اشتراکات و افتراقاتی در آیین های یهود، مسیحیت و اسلام مورد توجه بوده و واژه ای است که در قرآن ـ به طور مشخص و نیز در قالب مشتقات آن ـ به کار رفته و در کتب تفسیری ، معادل های معنایی نظیر «مالکیت مطلق خدا و باطن عالم خلقت» برای آن بیان کرده اند .این کلمه در کتب عرفانی نیز که قرآن را ...
بیشتر
«ملکوت» از مفاهیم بین الادیانی است که با اشتراکات و افتراقاتی در آیین های یهود، مسیحیت و اسلام مورد توجه بوده و واژه ای است که در قرآن ـ به طور مشخص و نیز در قالب مشتقات آن ـ به کار رفته و در کتب تفسیری ، معادل های معنایی نظیر «مالکیت مطلق خدا و باطن عالم خلقت» برای آن بیان کرده اند .این کلمه در کتب عرفانی نیز که قرآن را به عنوان یکی از مهم ترین منبع معرفتی مورد توجه قرار می دهند، کاربرد داشته و ازجمله اصطلاحات صوفیه به شمار می رود. توجه ،رویکرد و نگرش هر اندیشمندی به چنین کلیدواژه معرفتی می تواند گویای جهت گیری هستی شناسانه او نسبت به خدا و عالم وجود باشد. حافظ شاعری اندیشه ور است که در پس بیان هنرمندانه عواطف خود ، از تدقیق در مبادی اندیشه و حکمت غافل نیست. او خود را وامدار «دولت قرآن» می داند پس بیراه نیست که می توان بین نگاه هستی شناسانه او با معارف قرآنی ارتباط معناداری یافت. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که: «ملکوت » در «قرآن» و «جغرافیای عرفانی حافظ»، چگونه بازنمایی شده اند؟ و تاثیرپذیری حافظ از معارف قرآن در باره این واژه چگونه است؟. یافته ها حاکی از آن است که در شعر حافظ ، «ملکوت» را علاوه بر مفهوم «باطن و حقیقت هر چیز و مالکیت و حکمرانی خداوند» به معنای «جغرافیای غیب و عالم فرشتگان» می توان تعبیر کرد. این واژه در ذیل روایت ویژه او از داستان آفرینش به کار رفته است. در این ماجرا که اساس هندسة فکری حافظ در نسبت خدا، انسان و ملکوت را در خود دارد، «عشق» به عنوان اصلی ترین موضوع معرفتی مطرح می شود و حافظ گاه با ضمیر اول شخص مفرد، قهرمان روایت خود از حماسة آفرینش می گردد.واژگان مرتبط با کلمه«ملکوت» نظیر:سروش،هاتف، و ... نیز درچارچوب همین روایت حماسی اسطورهای و قرآنی مطرح می شوند؛ از سوی دیگر، حافظ از طریق دعا، مناجات و تهذیب نفس با جغرافیای ملکوت و معنا،رابطه و تجربه عرفانی می یابد.
مهدی نعمتی؛ سید سجاد جعفری
چکیده
مدرنیته که بیانگر تازگی، گسست از گذشته و ورد به آیندهای در حال ظهور است، بر تمامی جنبههای زندگی از جمله دین تاثیرگذار بوده است و در تضاد با نقش ادیان الهی از جمله نقش مهمی که اینگونه ادیان در معنا بخشیدن به زندگی دارند قرار گرفته و به دنبال معنا و هدف جدیدی از زندگی است. به همین جهت در پژوهش حاضر با بررسی نقش معنویت مدرن در معنای زندگی ...
بیشتر
مدرنیته که بیانگر تازگی، گسست از گذشته و ورد به آیندهای در حال ظهور است، بر تمامی جنبههای زندگی از جمله دین تاثیرگذار بوده است و در تضاد با نقش ادیان الهی از جمله نقش مهمی که اینگونه ادیان در معنا بخشیدن به زندگی دارند قرار گرفته و به دنبال معنا و هدف جدیدی از زندگی است. به همین جهت در پژوهش حاضر با بررسی نقش معنویت مدرن در معنای زندگی به دنبال پاسخ به این سؤال است که معنویت مدرن چگونه به زندگی معنا داده و دارای چه نقاط قوت و ضعفی است؟روش پژوش توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن بوده است که معنویت مدرن نیز زندگی انسان را دارای معنا و هدف میداند و با داشتن امتیازاتی مانند تاکید بر عقلانیت مدرن، ملاحظه شرایط انسان مدرن، دغدغههای کاهش و درد انسان مدرن... در وهله اول جهت ایجاد معنای زندگی جذاب، معقول و کارآمد به نظر می رسد؛ ولی از آنجایی که معنویت مدرن انسانمحور است و تنها از عقلانیت خود بنیاد برای شناخت معنویت استفاده میکند، این تصویر اولیه از معنویت مدرن از بین می رود؛ بنابراین معنویت مدرن در بحث معنای زندگی به حداقل ها اکتفا کرده است و بیشتر رویکردی پراگماتیستی دارد که نوعاً روشی تسکینی و تخدیری برای انسان می باشد.
علیرضا منجمی
چکیده
پژوهشهای علم و دین که از دهۀ شصت میلادی به حوزهای (field) آکادمیک بدل شد این بختیاری را داشته است که سرشت چندرشتهای-میانرشتهای خود را حفظ کرده، از گزند رشتهای (disciplinary) شدن در امان بماند. رشتهای شدن حوزههای پژوهشی مانند «علم و دین» سبب خواهد شد عرصۀ گفتگو و مباحثه میان متفکران حوزههای مختلف از جمله دانشمندان، الهیاتدانان، ...
بیشتر
پژوهشهای علم و دین که از دهۀ شصت میلادی به حوزهای (field) آکادمیک بدل شد این بختیاری را داشته است که سرشت چندرشتهای-میانرشتهای خود را حفظ کرده، از گزند رشتهای (disciplinary) شدن در امان بماند. رشتهای شدن حوزههای پژوهشی مانند «علم و دین» سبب خواهد شد عرصۀ گفتگو و مباحثه میان متفکران حوزههای مختلف از جمله دانشمندان، الهیاتدانان، فیلسوفان اختصاص یابد به رشتهای چنان تخصصی تبدیل شود که به جز متخصصان اندک آن هیچکس زبانشان را نمیفهمد. این سرشت چندرشتهای-میانرشتهای را نه تنها میتوان در تنوع موضوعات و رشتههای درگیر، بلکه در گسترۀ روشهای پژوهشی در این حوزه از مطالعات تطبیقی تا تحلیلهای تاریخی-فلسفی بازشناخت.
علی همتی عفیف
چکیده
موضوع ورزش بهعنوان یک پدیده مهم اجتماعی در کلیه جوامع پیشرفته مطرح است، اثرات این پدیده از دیدگاه علوم مختلف مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است و تقریباً همه مکاتب فلسفی و ادیان به نحوی راجع به آن اظهارنظر کردهاند، آیین مقدس دین اسلام نیز ورزش را بهطور اعم در نظر داشته است. از دیدگاه اسلام انسان در پیمودن راه کمال و تقرب، همواره ...
بیشتر
موضوع ورزش بهعنوان یک پدیده مهم اجتماعی در کلیه جوامع پیشرفته مطرح است، اثرات این پدیده از دیدگاه علوم مختلف مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است و تقریباً همه مکاتب فلسفی و ادیان به نحوی راجع به آن اظهارنظر کردهاند، آیین مقدس دین اسلام نیز ورزش را بهطور اعم در نظر داشته است. از دیدگاه اسلام انسان در پیمودن راه کمال و تقرب، همواره با سه امر مرتبط به یکدیگر سروکار دارد؛ فرد، جامعه و عالم هستی، انسان نیز سه بعد جسمانی، عقلانی و نفسانیت دارد که عبارت است از: تزکیه، تربیت و آموزش. همه ابعاد وجود انسان، توأم و موازی همواره مورد توجه آیین نجاتبخش اسلام بوده است؛ لذا در این پژوهش با استفاده از تحلیل علی- لایهای، بهعنوان یک روش مدیریتی آیندهنگر، سناریوهای مختلفی طراحی و مطرح شده است تا لایههای مختلف موضوع چرایی ورزش در دین مبین اسلام بررسی شود. در این راستا بر اساس تحلیلهای مربوط به لایههای پایینتر و با توجه به میزان عدم قطعیت و اهمیت دو پیشران، «الگوی توسعه ورزشی» و «جهتگیری فرهنگی غالب» شناسایی، و بر اساس آنها سناریوهای موردنظر طراحی شده است.
محمود نمازی
چکیده
چکیدهجریان فکری اگزیستانسیالیسم از مغالطات مهمی رنج می برد؛ مغالطه موضوعی و اخذ عرضی به جای ذاتی یا اصالت بخشیدن به عمل به جای عامل، مغالطه روشی و بکارگیری تمثیل واستقراء ناقصِ ظنی به جای قیاس و استقراء تامِ یقینی و مغالطه هدفی و خلط هدف با وسیله. جریان اگزیستانسیالیسم به دلیل نفوذش در عالمان و اندیشمندان علوم انسانی، آنها را تحت ...
بیشتر
چکیدهجریان فکری اگزیستانسیالیسم از مغالطات مهمی رنج می برد؛ مغالطه موضوعی و اخذ عرضی به جای ذاتی یا اصالت بخشیدن به عمل به جای عامل، مغالطه روشی و بکارگیری تمثیل واستقراء ناقصِ ظنی به جای قیاس و استقراء تامِ یقینی و مغالطه هدفی و خلط هدف با وسیله. جریان اگزیستانسیالیسم به دلیل نفوذش در عالمان و اندیشمندان علوم انسانی، آنها را تحت تاثیر خود قرار داد و سبب شد عالمان علوم انسانی از این دریچه به فکر، اندیشه و انتخابهای انسان بنگرند. حاصل این فرایند آن شد که علوم انسانی که تدوین مییافتند تا به ابعاد اجتماعی انسان توجه کنند و به آنها برسند و جامعه را به نحو صحیح اداره کنند، از این هدف باز ماندند. به عنوان مثال روانشناسی وجود گرا متاثر از اندیشمندان اگزیستانسیالیسم، آنها که انسان را محدود به یک تجربه عملی و یک حیوان محدود دنیوی دانستد، با غفلت از سرشت و طبیعت فراحیوانی انسان و نادیده گرفتن میدان وسیعی از خصوصیات مشترک، غیراکتسابی و زوالناپذیر انسان مانند ادراکات، گرایشات و توانشهای ویژه، نتوانستند دریابند که این ویژگیهای زوالناپذیر از تجربه زیسته قابل اسخراج نیست و نیازمند درک عقلانی و درک این حقیقت اند که انسان از دو بعد جسمانی و روحانی تشکیل یافته است.مقاله حاضر بروش توصیفی تحلیلی، ضمن ارائه تعریف قابل دفاعی از علوم انسانی، تأثیر اشتباهات و مغالطات این جریان فکری را در موضوع، روش و هدف علوم انسانی ارزیابی خواهد کرد.