چکیده نظریۀ اقتصادی کلاسیک بیشتر تمایل داشت ادم اسمیت را اقتصاددانی بداند که نیمنگاهی به فلسفۀ اخلاق داشت، نه یک فیلسوف اخلاق جدی با دغدغههای سترگ اخلاقی. به همین دلیل، ثروت ملل ادم اسمیت غالباً اثری کاملاً جدا از اثر اخلاقی او ـنظریهای دربارۀ عواطف اخلاقیـ دانسته شد و بیش از آن قدر دید. این در حالی است که اسمیت اقتصاد ...
بیشتر
چکیده نظریۀ اقتصادی کلاسیک بیشتر تمایل داشت ادم اسمیت را اقتصاددانی بداند که نیمنگاهی به فلسفۀ اخلاق داشت، نه یک فیلسوف اخلاق جدی با دغدغههای سترگ اخلاقی. به همین دلیل، ثروت ملل ادم اسمیت غالباً اثری کاملاً جدا از اثر اخلاقی او ـنظریهای دربارۀ عواطف اخلاقیـ دانسته شد و بیش از آن قدر دید. این در حالی است که اسمیت اقتصاد و اخلاق را مکمل هم و این دو اثر را مرتبط به هم میدانست. او پیش از آنکه دربارۀ اقتصاد بنویسد، دربارۀ فلسفۀ اخلاق نوشت و بیش از آنکه اقتصاددان باشد، فیلسوف اخلاق بود. اسمیت، که غالباً پدرخواندۀ «سرمایهداری» دانسته میشود، ضمن ارائۀ اصول کلی آن، بسیاری از آفاتش را پیشبینی کرد. از میان آفاتی که وی برای «سرمایهداری» برشمرد، میتوان به «دستمزدهای حداقلی»، «بهرهکشی از نیروی کار در مستعمرهها»، «ازخودبیگانگیِ ناشی از تقسیم کار»، «ازبینرفتنِ مهارتهای فرد» و «کاهش استعدادهای انسانی کارگران» اشاره کرد. او کوشید با ارائۀ تمهیداتی اخلاقی مانند تأکید بر «همدلی»، «عدالت در افزایش سطح دستمزدِ کارگران» و «برخورداری از فرصت برابر برای رقابت در اقتصاد»، از پیدایش آن آفات جلوگیری کند؛ اما خوانش یکسویۀ نظریۀ اقتصادی کلاسیک از پازل هنجاری اسمیت و بیتوجهی به تمهیدات اخلاقی او در ثروت ملل و نظریهای دربارۀ عواطف اخلاقی، باعث شد بسیاری از پیشبینیهای اسمیت دربارۀ آفات «سرمایهداری» بهوقوع پیوندند. این مقاله بر آن است با تکیه بر اندیشههای اخلاقی ادم اسمیت و بر اساس «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت»، خوانشی جدید از «سرمایهداری» ارائه کند که بتوان از آن بهعنوان راهکاری برای تحقق «حماسۀ اقتصادی» و پیشبرد «تولید ملی» استفاده کرد.
چکیده در این مقاله، استدلال بر وجود خدا از راه پیچیدگیهای تقلیلناپذیر که در مقابل تکامل داروینی و برای یافتن موارد نقض آن مطرح شده، بررسی شده است. در ابتدا با اشاره به اینکه استدلال از راه پیچیدگی تقلیلناپذیر در رستۀ برهانهای غایتشناختی قرار میگیرد، چنین استدلال شده است که همۀ این برهانها از ساختار واحدی برخوردارند؛ از ...
بیشتر
چکیده در این مقاله، استدلال بر وجود خدا از راه پیچیدگیهای تقلیلناپذیر که در مقابل تکامل داروینی و برای یافتن موارد نقض آن مطرح شده، بررسی شده است. در ابتدا با اشاره به اینکه استدلال از راه پیچیدگی تقلیلناپذیر در رستۀ برهانهای غایتشناختی قرار میگیرد، چنین استدلال شده است که همۀ این برهانها از ساختار واحدی برخوردارند؛ از روش تمثیل استفاده کردهاند و همه از نوع برهانهای استقراییاند. در ادامه، دیدگاه سازگارگرایی تکامل داروینی با باور به وجود خدا- که طرفداران سرسختی دارد- مورد تردید قرار گرفته و بر این نکته تأکید شده است که تبیین از راه تکامل داروین (با اصول انتخاب طبیعی) جایگزین الهیات و خداباوری تلقی میشود.
چکیده مناظر بیپایان هستی نشانی از حکمت و معماری بیبدیل آفریدگار هستی است. معانی مناظر و مفاهیم معماری چیست؟ عوامل آن کدام است؟ بازتاب و مراتب ادراک این مناظر در انسان چگونه است؟ در ظهور این مناظر سلسلهمراتبی وجود دارد که از منشأ قدرت لایزال هستی آغازمیگردد. ظهور و وجود مناظر از جریان دایمالافاضۀ فیّاض علیالاطلاق ...
بیشتر
چکیده مناظر بیپایان هستی نشانی از حکمت و معماری بیبدیل آفریدگار هستی است. معانی مناظر و مفاهیم معماری چیست؟ عوامل آن کدام است؟ بازتاب و مراتب ادراک این مناظر در انسان چگونه است؟ در ظهور این مناظر سلسلهمراتبی وجود دارد که از منشأ قدرت لایزال هستی آغازمیگردد. ظهور و وجود مناظر از جریان دایمالافاضۀ فیّاض علیالاطلاق من جمیع الجهات و الحیثیات است که انقطاع فیض موجب انهدام آنهاست. هر موجودی در عالم مادی، جایگاه و زمان و مکان خاص خود را داراست. عوامل مناظر به سه دستۀ کلی: ناظر، نور و فضا تقسیممیشود و هر کدام از مناظر بازتابی در ناظر ایجادمیکند و حکمتی را به او متذکرمیشود. مراتب ادراک انسان از مناظر، بهترتیب از حس به خیال و تعقل صعود پیدامیکند. تعقل در مناظر تا عمق معانی آنها نفوذ کرده و تا کنه وجودی آنها در حد وسع و توانایی پیشمیرود تا به حقیقت هستی برسد.
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را ...
بیشتر
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایستۀ احترام میداند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتقاد به وجود خداوند هموار میسازد و به آن جهت طبیعی میبخشد. این برهان مدعی است که از طریق شناخت طبیعت و بدون استناد به هیچ برهان استعلایی میتواند وجود خدا را مبرهن سازد؛ لیکن در عمل از عهدۀ این کار برنمیآید و به ناچار در مراحلی از برهان از تجربه دست میکشد و به دو برهان دیگر یعنی برهان جهانشناختی و برهان وجودی پناه میبرد. در نتیجه، برهان نظم علاوه بر نقایص خاص خود، مغالطههای دو برهان دیگر را نیز مرتکب میشود. کانت با انحصار براهین اثبات وجود خدا در سه برهان و رد هر سه، راه عقل نظری را در اثبات هستی خدا بسته میبیند و در نهایت مدعی است که اعتقاد به خدا را فقط بر بنیادهای اخلاقی میتوان استوار ساخت.
چکیده از مقلّد تا محقّق فرقهاست کاینچو داود است وآندیگر، صداست قرآن کریم، روایات معصومین (ع) و حکیمان مسلمان، با طرح نقشۀ راهِ دانشپژوهی -از تقلید تا تحقیق-، علو همت، پویایی، اشتیاق به فراگیری، پاسداشت حرمت استاد، تفقه وتدبر، زمانشناسی ونوگرایی، خلاقیت وابتکار و...، را از مهمترین محرکهای رسیدن دانشپژوه به ...
بیشتر
چکیده از مقلّد تا محقّق فرقهاست کاینچو داود است وآندیگر، صداست قرآن کریم، روایات معصومین (ع) و حکیمان مسلمان، با طرح نقشۀ راهِ دانشپژوهی -از تقلید تا تحقیق-، علو همت، پویایی، اشتیاق به فراگیری، پاسداشت حرمت استاد، تفقه وتدبر، زمانشناسی ونوگرایی، خلاقیت وابتکار و...، را از مهمترین محرکهای رسیدن دانشپژوه به افتخارات علمی میدانند و از این طریق او را از جمود وخمودگی، دون همتی، قناعت در کسب معرفت، حیا از پرسشگری، هراس از اظهارنظر علمی، همیشه شاگرد و مقلد ماندن و...، باز میدارند. واضح است که تحقق کامل این نقشه و عبور از مرحلۀ تقلید و رسیدن به مرحلۀ جویای علم بودن و نشستن بر اریکۀ تحقیق وتولید علم کردن، علاوه بر سعی و اهتمام خود دانشپژوه، همت و تدبیر مشفقانۀ خانواده و جامعه- به ویژه استادان فرزانه و مسئولان مربوط- را نیز میطلبد.
چکیده هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، بهگونهای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافتههای تحقیق: 1. میتوان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفهگرایی ...
بیشتر
چکیده هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، بهگونهای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافتههای تحقیق: 1. میتوان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفهگرایی معرفتی دفاع کرد. 2. در شرایطی که رویکردهای تأسیسی علم دینی موفق به تولید نظریۀ علمی نشده، استفاده از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود بهترین گزینه است. 3. تأمل در نحوۀ استفاده از این رویکرد در تمدن اسلامی که به تولید فلسفۀ اسلامی انجامید، میتواند به ارائۀ الگویی مناسب برای مواجهه با علوم جدید منتهی شود.