شهلا بختیاری؛ هدیه تقوی
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 1-20
چکیده
چکیده واژۀ علم در دورههای گوناگون تاریخی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر هر دوره تطور معنایی پیدا کرده و در معانی مختلفی بهکار رفته است. بررسی معناشناختی این واژه، در تاریخ قبل و بعد از اسلام، نشاندهندۀ کاربرد آن در معانی متفاوت و حتی متضاد است. بدین معنا که در دورۀ جاهلیت، متناسب با فضای فکری و فرهنگی حاکم بر جامعه، معنایی ...
بیشتر
چکیده واژۀ علم در دورههای گوناگون تاریخی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر هر دوره تطور معنایی پیدا کرده و در معانی مختلفی بهکار رفته است. بررسی معناشناختی این واژه، در تاریخ قبل و بعد از اسلام، نشاندهندۀ کاربرد آن در معانی متفاوت و حتی متضاد است. بدین معنا که در دورۀ جاهلیت، متناسب با فضای فکری و فرهنگی حاکم بر جامعه، معنایی که از علم دریافت میشد با معنای آن در دورۀ اسلامی متفاوت بوده است. از بین متون جاهلی، «معلقات سبع» بنابر درجۀ اهمیت و قدمت تاریخی آن میتواند به معناشناسی این واژه متناسب با فضای فکری جاهلیت کمک کند. در دورۀ اسلامی نیز تطور معنایی علم را میتوان در «آیات قرآن»، به عنوان منبع مهمی که اصول و اندیشههای اسلامی از آن نشئت گرفته، پی گرفت. در این پژوهش، با استفاده از روابط معنایی در دو بُعد «تقابل معنایی» و «هممعنایی» سعی شده واژۀ علم در دورۀ جاهلیت و اسلام معناشناسی شود. در روش تقابل با استفاده از کلمات و واژههایی که در تقابل با علم در بافت متن بهکار رفته معنای علم استخراج شده است و در روش هممعنایی نیز با استفاده از واژههایی که در بافت متن به عنوان واژۀ جایگزین علم بهکار رفته معنای علم بهدست آمده است. در دورۀ جاهلیت، بیشترین معنای علم را میتوان در تجربیات فردی و سطحی از آگاهی نسبت به محیط پیرامون مشاهده کرد، در حالی که در آیات قرآن معنای علم ابعاد معرفتی و شناختی پیدا کرده است.
سیدجواد حسینی
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 21-41
چکیده
چکیده در این مقاله مبانی وفاق اجتماعی در قرآن و قانون اساسی و میزان انطباق آنها بر یکدیگر مطالعه شده است. وفاق اجتماعی در هر جامعهای متأثر از عوامل گوناگونی است، اما بدون شک مبانی اعتقادی و قوانین موضوعۀ هر جامعه نقش مهمی در چگونگی آن ایفا میکند. این مطالعه با تأکید بر آموزههای قرآن کریم و اصول قانون اساسی با روش تحلیل محتوای ...
بیشتر
چکیده در این مقاله مبانی وفاق اجتماعی در قرآن و قانون اساسی و میزان انطباق آنها بر یکدیگر مطالعه شده است. وفاق اجتماعی در هر جامعهای متأثر از عوامل گوناگونی است، اما بدون شک مبانی اعتقادی و قوانین موضوعۀ هر جامعه نقش مهمی در چگونگی آن ایفا میکند. این مطالعه با تأکید بر آموزههای قرآن کریم و اصول قانون اساسی با روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش طبقهبندی معنایی و به شکل جعبهای و انباشتی با واحد تحلیل مضمون، و با استفاده از مدارک تحلیل (کل قرآن کریم و کل قانون اساسی) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان میدهد آموزههای قرآن کریم از حیث اعتقادی و از دو بعد اجتماعی و سیاسی مبنای وفاق اجتماعی است که در قانون اساسی نیز تجلی دارد و اساس رفتارهای همگرایانه در جامعه را شکل میدهد و در قانون اساسی نیز وفاق در ابعاد ارزشی، شناختی، نقشی، منزلتی، و میثاقی تجلی دارد.
اصغر محمّدی؛ سحر کاوندی؛ حسن فتحزاده
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 67-90
چکیده
ریچارد سوئینبرن در تقریر خود از دلیل غایتشناختی سعی در معقول جلوهدادن باور به خدا با استفاده از این دلیل دارد. البته سوئینبرن معتقد است هیچیک از ادلۀ اثبات وجود خدا نمیتوانند یقینی ریاضیوار برای ما به همراه آورند؛ بلکه مجموع این ادله باور به وجود خدا را از نقیض آن محتملتر میسازند. سوئینبرن با تفکیک نهادن میان دو نوع نظم: ...
بیشتر
ریچارد سوئینبرن در تقریر خود از دلیل غایتشناختی سعی در معقول جلوهدادن باور به خدا با استفاده از این دلیل دارد. البته سوئینبرن معتقد است هیچیک از ادلۀ اثبات وجود خدا نمیتوانند یقینی ریاضیوار برای ما به همراه آورند؛ بلکه مجموع این ادله باور به وجود خدا را از نقیض آن محتملتر میسازند. سوئینبرن با تفکیک نهادن میان دو نوع نظم: نظم زمانی و نظم مکانی، در ارائۀ دلیل خود بر نظم زمانی تأکید میکند. از طرف دیگر برای تبیین پدیدهها میان دو نوع تبیین تفاوت میگذارد: تبیین علمی و تبیین شخصی، و ادعا میکند که تبیین علمی توانایی تبیین اصل قوانین جهان را ندارد و برای تبیین این قوانین باید به تبیین شخصی توسل جست. سوئینبرن تبیین جهان به وسیلة تبیین شخصی را سادهترین تبیینی میداند که خالی از تعقیدها و پیچیدگیها در پاسخ به چرایی پدیدههاست. به عبارت دیگر، به میزان کمتر شدن علل برای تبیین یک پدیده، آن تبیین رو به سادگی میرود. مدعای این مقاله آن است که مفهوم سادگی یا سادهترین تبیین در بیان سوئینبرن خالی از پیچیدگی نیست و ابهاماتی دارد و همچنین فرض وجود امری ماورائی در تبیین پدیدۀ نظم، نه تنها نمیتواند سادهترین تبیین باشد، بلکه آن را گرانبار از پیشفرض میکند.
ذکرالله محمدی
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 43-66
چکیده
در طول تاریخ جهان اسلام از جمله حوادث و وقایع بسیار مهمی که از آن در میان مسلمانان عموماً و در بین ترکان و ایرانیان خصوصاً با افتخار و سربلندی یاد میشود «نبرد ملاذگرد» است. آن حادثه در 463 ق/ 1071 م بین آلبارسلان سلطان سلجوقی و رومانوس دیوگنس امپراتور بیزانس صورت گرفت و درنهایت پیروزی از آنِ آلبارسلان گردید. اهمیت و جایگاه آن ...
بیشتر
در طول تاریخ جهان اسلام از جمله حوادث و وقایع بسیار مهمی که از آن در میان مسلمانان عموماً و در بین ترکان و ایرانیان خصوصاً با افتخار و سربلندی یاد میشود «نبرد ملاذگرد» است. آن حادثه در 463 ق/ 1071 م بین آلبارسلان سلطان سلجوقی و رومانوس دیوگنس امپراتور بیزانس صورت گرفت و درنهایت پیروزی از آنِ آلبارسلان گردید. اهمیت و جایگاه آن حادثه و نیز آثار و نتایج کوتاه یا درازمدت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و دینی آن در بین دو جهان متفاوت یعنی اروپای مسیحی و جهان اسلام باعث توجه و انگیزش جدی مورخان گذشته و محققان امروزی بر آن حادثه گردیده است. دربارۀ اینکه چه عامل یا عواملی در شکست رومانوس و پیروزی آلبارسلان نقش اساسی داشته اظهارنظرهای گوناگونی شده و از عوامل مختلفی سخن گفتهاند. حقیقتاً نمیتوان هیچیک از عوامل مطرحشده در منابع اصلی یا تحقیقات بعدی را نادیده گرفت یا نادرست تلقی کرد؛ اما سؤال اصلی این است که در میان عوامل متعدد مطرحشده عامل مذهبی و باورهای دینی از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟ بر اساس فرضیة مقالة حاضر اعتقادات دینی و عنصر معنویت نه تنها همچون عوامل دیگر عاملی مؤثر در پیروزی سپاه سلجوقی بوده بلکه مهمترین و اساسیترین عامل آن پیروزی نیز بوده است. مغفول ماندن این مقوله در نگاه و قلم مورخان و متون اصلی غیراسلامی (بیزانسی، یونانی، مسیحی، ارمنی، و ...) از یک سو و به صورت مستقل و جدی مطرح نشدن آن از سوی محققان و مورخان معاصر اسلامی و غیراسلامی از سوی دیگر، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهشی مستقل با اتکا به منابع اصلی و استفاده از برخی تحقیقات مهم به روش توصیفی ـ تحلیلی ارائه کند.
مجید ملایوسفی؛ رضا رضایی مستقیم
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 91-114
چکیده
موضوع مقالۀ حاضر بررسی و نقد نظریۀ اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن است. گالتُن، پسر عموی چارلز داروین، با انجام مطالعات آماری بر روی افراد برجستۀ علمی، ادبی، ورزشی، و نظامی انگلستان در طول چندین نسل مدعی شد که هوش و قابلیتهای طبیعی در انسانها امری ارثی است. بر این اساس، وی نظریۀ اصلاح نژاد را مطرح ساخت که در جهت عکس نظریۀ داروین و بر ...
بیشتر
موضوع مقالۀ حاضر بررسی و نقد نظریۀ اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن است. گالتُن، پسر عموی چارلز داروین، با انجام مطالعات آماری بر روی افراد برجستۀ علمی، ادبی، ورزشی، و نظامی انگلستان در طول چندین نسل مدعی شد که هوش و قابلیتهای طبیعی در انسانها امری ارثی است. بر این اساس، وی نظریۀ اصلاح نژاد را مطرح ساخت که در جهت عکس نظریۀ داروین و بر مبنای انتخاب مصنوعی بود. هدف گالتُن از طرح نظریۀ اصلاح نژاد بهبود و اصلاح نسل و تبار انسان از طریق افزایش هوش و ممانعت از بلاهت و کودنی بود. درواقع، گالتُن مدعی بود، همانند حیوانات اهلی، انسانها را نیز میتوان با انتخاب مصنوعی اصلاح کرد. با شروع قرن بیستم ایدۀ گالتُن به جنبشی اجتماعی و فراگیر در کشورهای مختلف عالم از جمله انگلستان، امریکا و آلمان تبدیل شد و باعث تصویب قوانینی غیراخلاقی از سوی دولتها همچون عقیمسازی اجباری و نظایر آن به بهانۀ اصلاح نسل شد. در آلمان نازی، جنبش اصلاح نژاد به ابزاری برای نژادپرستی و ارتکاب جنایتهای بزرگ مبدل گشت. با این حال ایدۀ اصلاح نژاد هیچگاه به طور کامل از میان نرفت. پیشرفتهای علمی در حوزۀ ژنتیک انسانی و کشف DNA انسان و نیز رمزگشایی از ژنوم انسانی همراه با عواملی دیگر باعث احیای نظریۀ اصلاح نژاد در سالهای پس از جنگ جهانی دوم شد. جریان جدید اصلاح نژاد بر خلاف جریان اصلی آن، که ترکیبی از باورهای علمی و شبهعلمی بود، بر باورهای علمی مبتنی بود. از این حیث اشکالات علمی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد بر آن وارد نبود. با این حال نظریۀ اصلاح نژاد همواره، چه در گذشته و چه در حال، به دلیل پیامدهای خطیری که داشته است و نیز سوءاستفادههای زیادی که از آن شده است مورد نقدهای اخلاقی جدی بوده است. در نوشتار حاضر سعی شده است مهمترین نقدهای علمی و اخلاقی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد مورد بحث و فحص قرار گیرد.
روحالله نجفی
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 115-131
چکیده
علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجّل نموده که رؤیت مزبور صرفاً معلول حرکت زمین است نه آنکه خورشید را بهواقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهنها تبادر نمییافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ...
بیشتر
علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجّل نموده که رؤیت مزبور صرفاً معلول حرکت زمین است نه آنکه خورشید را بهواقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهنها تبادر نمییافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ورزیده است. هرچند علم کنونی هم از حرکت خورشید به دور مرکز کهکشان خودی سخن میگوید، امّا حمل بیان قرآن بر این مصداق تازهمکشوف روا جلوه نمیکند. چون متکلّم بلیغ از الفاظ خود، معانی یا مصادیقی را اراده نمیکند که امکان ظهور یافتن آنها در ذهن مخاطبان مستقیمش منتفی است. افزون بر این، اگر مراد قرآن، همان حرکت ظاهری معهود نبود، علیالقاعده با قرینهای شفّاف ذهن مخاطبان را از آن عهد ذهنی منصرف مینمود. بدینسان حمل بیان قرآن بر همان حرکت ظاهری خورشید متعیّن جلوه میکند، ولی در این میان تصادمی میان قرآن و علم رخ نمیدهد. چون متن متین وحی اساساً در مقام تبیین واقعیت فیزیکی امر خورشید نیست و از حرکت خورشید به عنوان موضوعی علمی سخن نمیگوید، بلکه بر آن است تا با استشهاد به آنچه مخاطبان میبینند، تصویری ایمانآفرین و خالقنما خلق کند.
مرتضی نصیری؛ امید صادقی؛ حسام اسحاقی شهرضایی
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، صفحه 133-152
چکیده
میوهها سرشار از ویتامینها، مواد معدنی، و املاح هستند و مصرف آنها تأثیر بهسزایی در سلامتی انسانها، پیشگیری، و درمان بیماریها دارد. در قرآن کریم خداوند از بعضی میوهها چون انگور، انار، خرما، انجیر و زیتون به عنوان هدیۀ بهشتی نام برده است. احتمالاً در این تذکر، فواید جسمی و روحانی برای انسان وجود دارد. لذا این مقاله با هدف بررسی ...
بیشتر
میوهها سرشار از ویتامینها، مواد معدنی، و املاح هستند و مصرف آنها تأثیر بهسزایی در سلامتی انسانها، پیشگیری، و درمان بیماریها دارد. در قرآن کریم خداوند از بعضی میوهها چون انگور، انار، خرما، انجیر و زیتون به عنوان هدیۀ بهشتی نام برده است. احتمالاً در این تذکر، فواید جسمی و روحانی برای انسان وجود دارد. لذا این مقاله با هدف بررسی خواص درمانی میوههای مذکور از منظر قرآن و احادیث و مقایسۀ آن با یافتههای نوین علوم پزشکی صورت گرفته است تا به نگرش پویایی اسلام به عنوان یک دین جهانشمول بیشتر پی برده شود و حقایق بیشتری در این زمینه آشکار گردد.