چکیده
اهمیت مطالعۀ طبیعت بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا طبیعت بستر اصلی زندگی انسان است. از این رو، علوم طبیعی که با جهان طبیعت سروکار دارند نقش فزایندهای در بهبود و تغییر چهرۀ زندگی انسان دارند. اما برخی تلقیهای نادرست در علوم طبیعی جدید لزوم بازاندیشی در نگرشهای علوم طبیعی را با استفاده از آموزههای الهی نشان میدهد. در این زمینه، ...
بیشتر
چکیده
اهمیت مطالعۀ طبیعت بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا طبیعت بستر اصلی زندگی انسان است. از این رو، علوم طبیعی که با جهان طبیعت سروکار دارند نقش فزایندهای در بهبود و تغییر چهرۀ زندگی انسان دارند. اما برخی تلقیهای نادرست در علوم طبیعی جدید لزوم بازاندیشی در نگرشهای علوم طبیعی را با استفاده از آموزههای الهی نشان میدهد. در این زمینه، قرآن به مثابۀ منبعی الهی آموزههای مهمی در جهانشناسی طبیعی دارد. این کتاب الهی ضمن معرفی مهمترین ویژگیهای کلیت جهان هستی، یعنی ماسوی الله، برخی از خصوصیات مهم جهان طبیعت را برمیشمارد که مخلوقیت، نیازمندی، وابستگی تام در بقا، نظم و علیت، تفاوت و تنوع موجودات، وجود شعور و ادراک، زنده بودن و تسبیحگویی همۀ موجودات طبیعت، کارکرد خاص موجودات طبیعی و تحت سیطرۀ الهی بودن کل طبیعت فقط نمونههایی از آنهاست. آموزههای طبیعتشناسی قرآن، ضمن رازگشایی از چهرۀ برخی از ابعاد طبیعت، از مهمترین طرق خداشناسی و شکلگیری جهانبینی الهی است که تأمینکنندۀ سعادت حقیقی انسانهاست
چکیده
جریان اسلامیسازی معرفت که از حدود دو قرن پیش آغاز شده طرفدارانی جدی در برخی ملل اسلامی و عربی دارد، از جمله اسماعیل راجی الفاروقی و همفکران او توجه خاصی به این امر کردهاند. آنها در مقام نظریهپردازی بر بازخوانی میراث علمی گذشته، شناسایی علل عقبماندگی مسلمانان معاصر، تأسیس روششناسی اسلامی ملهم از قرآن، ایجاد ادبیات ...
بیشتر
چکیده
جریان اسلامیسازی معرفت که از حدود دو قرن پیش آغاز شده طرفدارانی جدی در برخی ملل اسلامی و عربی دارد، از جمله اسماعیل راجی الفاروقی و همفکران او توجه خاصی به این امر کردهاند. آنها در مقام نظریهپردازی بر بازخوانی میراث علمی گذشته، شناسایی علل عقبماندگی مسلمانان معاصر، تأسیس روششناسی اسلامی ملهم از قرآن، ایجاد ادبیات انگلیسی ـ اسلامی و اصلاح نظام آموزشی کنونی جوامع اسلامی تأکید کردهاند، و در عمل، برخی مؤسسات و دانشگاههای اسلامی، انجمنهای علمی و اسلامی و موارد شبیه آنها را تأسیس کردهاند و برای شناسایی استعدادهای کشورهای اسلامی کنفرانسهایی برگزار کردهاند و در مجموع توانستهاند ادبیات اسلامیسازی معرفت را به متفکران جهان اسلام معرفی کنند؛ اما نگرشهای قشری و گاه سلفیگری و انتظارات روششناختی نابهجای آنان از قرآن برای تمهید نظریههای علمیشان مانع از موفقیت این اندیشه شده است. در این مقاله، ضمن بررسی دیدگاهها و اقدامات فاروقی و همفکران او دربارۀ اسلامیسازی معرفت، ابعاد مثبت و منفی آن بررسی و نقد شده است، تا ابعاد امکان استفاده از تجربیات آنان در اسلامیسازی علم در عصر حاضر آشکار شود.
چکیده
نحوۀ مناسبات علم و دین همواره از جملة پرسشهای مهم قرون گذشته بوده و پاسخهای متفاوتی نیز به آن داده شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا نشان دهد که، بهرغم پیشرفتهای خیرهکنندۀ علم و نقش فزایندۀ آن در حیات بشری، نسبت طولی، و نه عرضی دین و علم و منشأ الهی و وحیانی دین باعث شده است که دین همواره از جمله نیازهای اساسی ...
بیشتر
چکیده
نحوۀ مناسبات علم و دین همواره از جملة پرسشهای مهم قرون گذشته بوده و پاسخهای متفاوتی نیز به آن داده شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا نشان دهد که، بهرغم پیشرفتهای خیرهکنندۀ علم و نقش فزایندۀ آن در حیات بشری، نسبت طولی، و نه عرضی دین و علم و منشأ الهی و وحیانی دین باعث شده است که دین همواره از جمله نیازهای اساسی بشر باشد، و این دین بوده که پرسشهای بنیادین انسان را پاسخ گفته است؛ لذا نمیتوان اندیشۀ محدودیت قلمرو و کارکردهای دین را معقول و قابل دفاع دانست. البته، وجود برخی تشابهات در ویژگیهای علم و دین باعث شده است که همکاری آن دو بیشتر باشد، اما این امر بدان معنی نیست که یکی جای دیگری را بگیرد. در این باره میتوان به برخی شباهتها در تجربه، تبیین، عینیت، مدلها، و پارادایمهای آن دو اشاره کرد؛ در عین حال که هریک کارکرد خاص خود را دارد و این کارکرد از دیگری ساخته نیست. در این زمینه میتوان به نقش بنیادین دین در تأمین مبانی اساسی علم و شکلدهی به نظریهها و قوانین علم و نیز نقش پیشرفتهای علمی در تبیین بیشتر باورهای دینی نگاه کرد.