نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری رشته کلام- فلسفه دین و مسائل جدید کلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 استادیار گروه فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 استادیار گروه فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
کلید فهمِ فلسفه متأخرِ ویتگنشتاین توجه به پژوهشهای دستور زبانی است. این مفهوم از دستور زبان، متفاوت از کاربرد سنتی است و به زبان از آن جهت که نظامی از علائم است التفاتی ندارد. با این رویکرد ماهیت گزارههای دینی ویژگی خاصی پیدا میکند که با دیگر مقولات معرفتی متفاوت است. گزارهها از منظر ویتگنشتاین به دو دسته «قابل تعویض» و «غیرقابل تعویض» تقسیم میشوند که گزارههای دینی از نوع «غیرقابل تعویض» هستند؛ بنابراین قابل تبیین یا تفسیر با جملات دیگر نیستند. همچنین ماهیت زبان دین «باطنی» است و فقط در باطن خودش معنا مییابد و مانند گزارههای «خارجی» با کمک گزارههای دیگر معنای واضحتری پیدا نمیکند. بنابراین ارتباط گزارههای دینی با دیگر گزارهها مانند گزارههای علمی قطع میشود. هرچند مقولات دینی به نحو معنادار در حوزه دین استعمال میشوند شئونی غیر از مطابقت با واقع یا صدق و کذب-پذیری دارند. با توجه به اهمیت زبان دین در فهم مسائل دینی، در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دو سوال اصلی پاسخ میدهد: شأن شناختی یا ناشناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین چگونه است؟ از منظر طباطبایی چه نقدهایی بر این دیدگاه وارد است؟ بر این اساس پس از بررسی ویژگیهای زبان دین از منظر ویتگنشتاین به تبعات آن با آراء طباطبایی پرداخته میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Study of the Cognitive status of the Language of Religion from the point of view of the Late Wittgenstein and Its Critique Based on the Opinions of Allameh Tabatabai
نویسندگان [English]
- Arezu Zarezadeh 1
- Babak Abbasi 2
- Alireza Darabi 3
1 PhD Student of Theology: Philosophy of Religion and New Theological Issues, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Philosophy, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Philosophy, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran.
چکیده [English]
The key to understanding Wittgenstein's late philosophy is to pay attention to grammatical research. This concept of grammar is different from the traditional usage and does not care about language because it is a system of signs. With this approach, the nature of religious propositions finds a special feature that is different from other epistemological categories. From Wittgenstein's point of view, propositions are divided into two categories, "intersubstitutable " and " not intersubstitutable", which religious propositions are not intersubstitutable; therefore, they cannot be explained or interpreted in other sentences. Also, the nature of the language of religion is "internal" and finds meaning only in itself and, they are not such as "external" propositions that find a clearer meaning with the other propositions. Thus, religious propositions are disconnected from other propositions, such as scientific propositions. Although religious categories are used significantly in the field of religion, they are beyond reality or truthfulness and falsity. By the importance of the language of religion in understanding religious issues, this article, by descriptive-analytical method answers two main questions: What is the cognitive or non-cognitive status of the language of religion from Wittgenstein's point of view? From Tabatabai's point of view, what are the criticisms of this view? Accordingly, after examining the characteristics of the language of religion from Wittgenstein's point of view, its consequences are discussed with Tabatabai's views.
کلیدواژهها [English]
- Wittgenstein
- Tabatabai
- Language of Religion
- meaning
- cognition