آرش رجبی
چکیده
عنوان انسان کامل از منظر مکتب ابن عربی، عنوانی کلی و جامع و دارای مصادیق متعدد است که شامل شماری از اولیاء الهی از جمله انبیاء عظام و نیز ائمه اطهار (علیهم السلام) می شود؛ و بدین رو از عنوان امامت و امام عامتر است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، با توصیف دیدگاه ابن عربی در مورد انسان کامل و نیز دیدگاه علامه حلی در مورد امامت، ...
بیشتر
عنوان انسان کامل از منظر مکتب ابن عربی، عنوانی کلی و جامع و دارای مصادیق متعدد است که شامل شماری از اولیاء الهی از جمله انبیاء عظام و نیز ائمه اطهار (علیهم السلام) می شود؛ و بدین رو از عنوان امامت و امام عامتر است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، با توصیف دیدگاه ابن عربی در مورد انسان کامل و نیز دیدگاه علامه حلی در مورد امامت، به تطبیق و تحلیل این دو نگاه پرداخته است. از منظر این پژوهش، ابن عربی معتقد است انسان کامل، جامع کمالات، خلیفة الله، برنامه جامع، مظهر اتم اسماء و صفات الهیه، و اسم اعظم الهی است، اما نص بر خلافت ظاهری ضرورتی ندارد، و رسول الله نیز بر خلافت کسی تنصیص نکرد، و عصمت نیز هر چند برای خلیفه باطنی و معنوی ضرور است، اما برای خلیفه ظاهری ضرورت ندارد، اما علامه حلی معتقد است، علم و عصمت ازبایستههای امامت است، و این دو امری خفی هستند، و کشف آن برای مردمان ناممکن است، ناگزیر علم و عصمت مقتضی وجود نص هستند.
عبدالرفیع رحیمی
چکیده
آموزههای تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریهپردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشههای گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزههای آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه ...
بیشتر
آموزههای تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریهپردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشههای گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزههای آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه گلدزیهر از ریشهها و بن مایه های منابع اصیل تاریخی و مذهبی تراوش کرده یا محور دیدگاه وی یهودیگری وتوراتانگاری یا حداقل غرق شدن در منابع و مصادر غیرشیعی است؟ فرضیه نگارنده بر آن است که اگرچه تلاش شده مبانی تحقیقاتی گلدزیهر بر اساس روش علمی عنوان گردد، لکن تأثیرپذیری وی از محیط و منابع یهودی و لااقل غیرشیعی نیز خالی از گفتگو نیست. یافته پژوهش نشان میدهد که انشعابپذیری دنیای اسلام و گرایش به مباحث ویژه چون: امامت و مهدویت تا حدی دامن زدن به طرح شبهات فرقهها و نحلههای متعدد است با این همه باید اذعان نمود در پارهای جزئیات نگاه ایشان بدین نتیجه میرسیم که دستکم مبنای وجود مباحث موردنظر گلدزیهر چون تقریب آیین وتفکر شیعی با دیگر فرقهها وگروهها مانند تأثیر ایرانیگری و خاصه معتزله واجد حقیقت است.