امرالله قلی زاده
چکیده
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده ...
بیشتر
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده و ناشی از خلط میان تکامل زیستی و تکامل فرهنگی است. ناسازواری، فقدان دلیل، سوگیری شناختی، عدم تمایز میان گزاره های دین، عدم مشابهت میان ژن و مم از جمله اشکالات وی به دو فرضیه مزبور است. مسأله تحقیق پیشرو آن است که تقابل این دو رویکرد را به تصویر کشد و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانهای – اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جستهایم. دستاورد تحقیق نشان میدهد که اگر چه در مجموع، اشکالات مکگراث، مفید و اثر بخش است؛ اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی وی صورت نپذیرفته است.