مهدی مشکی
چکیده
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متأثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تأثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین ...
بیشتر
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متأثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تأثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین طبیعت را کشف می کند چگونه پیش فرض و جهان بینی در کشف قانون تأثیر می گذارد؟ و اگر کارکرد دین تفسیر و تبیین طبیعت نیست، چگونه می تواند در تفسیر و شناخت طبیعت دخالت کند و در نتیجه علم متصف به دینی شود؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می کند تا معنای علم طبیعی دینی را بیان کرده، و تحقق آنرا اثبات نماید. از نظر این مقاله یکی از مهمترین ویژگی های دین "غایت شناسی طبیعت" است است و همین ویژگی علوم طبیعی را وابسته به دین می کند.