احمدرضا کیخای فرزانه؛ حمیرضا اکبری؛ محمد زارعی
چکیده
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف ...
بیشتر
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گرانقدر مطرح میشود.ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری میداند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعینحال راه عقل را بهشرط آنکه حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمیکند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیلۀ شناخت «تعریف الهی» است.ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدودۀ صورتهای ذهنی تلاش میکند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن بهحق است که سرچشمۀ حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است.واژههای کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.
احمدرضا کیخا فرزانه؛ محمد زارعی
چکیده
چکیدهاندیشه مولانا درباره دانش حصولی و حضوری و تکیه وی بر گذر دانشهای ظاهری و رسیدن به شهود و دیدن حقایق عالم، نگارنده را بر آن داشت تا به ارجاع عناوین و شواهدی از استدلال، تأیید و اصرار دو رکن رکین عرفان اسلامی بر اصالت و حقانیت حضور و شهود در سلوک الی ا... ، توجهی ویژه به باریک اندیشی مولانا به موضوع اسرار باطنی و حکمت نوری گردد. در این ...
بیشتر
چکیدهاندیشه مولانا درباره دانش حصولی و حضوری و تکیه وی بر گذر دانشهای ظاهری و رسیدن به شهود و دیدن حقایق عالم، نگارنده را بر آن داشت تا به ارجاع عناوین و شواهدی از استدلال، تأیید و اصرار دو رکن رکین عرفان اسلامی بر اصالت و حقانیت حضور و شهود در سلوک الی ا... ، توجهی ویژه به باریک اندیشی مولانا به موضوع اسرار باطنی و حکمت نوری گردد. در این مقاله به طرح دیدگاههای مولانا نسبت به ویژگی های علم حضوری، طریق سلوک، ادراک لطایف و حقایق، سهم مجاهدت بنده در انقطاع و تصفیه نفس، تأمل در نظام بدیع خلقت، عروج به عالم نور، تابش لوامع انوار بر دل سالکان پرداخته شده است و به شواهدی در اثبات اعتقاد و تکیه ی مولانا به سلوک قدسی و حضوری، در دریافتهای باطنی ارجاع گردیده است.