یاسر سالاری؛ محمد نجاتی
چکیده
چکیدهملاصدرا در تفسیر واقعه قیامت اعتقاد دارد هر دو نوع قیامت صغری و کبری از جهت ذات و فی نفسه تحقق یافته اند و در تفسیر قرآن خویش، آیات مرتبط با تحقق قیامت و نفخین را به صورت ماضی تفسیر نموده است. دکتر سروش در مدعایی غریب، این رویکرد تفسیری ملاصدرا را، موید اذعان و پذیرش مبنای رویا انگاری وحی دانسته و از همرایی صدالمتالهین با خویش سخن ...
بیشتر
چکیدهملاصدرا در تفسیر واقعه قیامت اعتقاد دارد هر دو نوع قیامت صغری و کبری از جهت ذات و فی نفسه تحقق یافته اند و در تفسیر قرآن خویش، آیات مرتبط با تحقق قیامت و نفخین را به صورت ماضی تفسیر نموده است. دکتر سروش در مدعایی غریب، این رویکرد تفسیری ملاصدرا را، موید اذعان و پذیرش مبنای رویا انگاری وحی دانسته و از همرایی صدالمتالهین با خویش سخن می گوید. در بررسی و نقد این مدعا ، که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، دو مساله اصلی به ذهن خطور می کند: اول اینکه بر خلاف مدعای سروش، اعتقاد ملاصدرا به تحقق قیامتین، مبتنی بر مبانی فکری و فلسفی وی در حکمت متعالیه است و ارتباطی به مبنای رویا انگاری وحی ندارد. مساله دوم اینکه فهم صحیح دیدگاه ملاصدرا در قبال بحث قیامت، موید وجه خطابی قرآن خواهد بود؛ زیرا از نظر صدرا، فارغ از عالم رویا و خواب پیامبر، هر دو قسم قیامت صغری و کبری به صورت عینی تحقق یافته و قیام آن نسبت به افراد مختلف به جهت تفاوت های وجودی آنها می تواند متقدم یا متاخر باشد..