چکیده در مکاتب بشری و ادیان تحریفشده تصور این است که آنچه نیاز بشری را تشکیل میدهد، اصل داشتن اعتقاد به معنویت است. از این منظر، اصل چنین نیازی را نمیتوان مورد انکار قرار داد و بر این اساس، صاحبنظران بهویژه روانشناسان، بر ضرورت پذیرش معنویت به عنوان عاملی تسکینبخش و آرامش زا تأکید نمودهاند لیک این که معنویت مورد باور حتما ...
بیشتر
چکیده در مکاتب بشری و ادیان تحریفشده تصور این است که آنچه نیاز بشری را تشکیل میدهد، اصل داشتن اعتقاد به معنویت است. از این منظر، اصل چنین نیازی را نمیتوان مورد انکار قرار داد و بر این اساس، صاحبنظران بهویژه روانشناسان، بر ضرورت پذیرش معنویت به عنوان عاملی تسکینبخش و آرامش زا تأکید نمودهاند لیک این که معنویت مورد باور حتما درست است یا خیر ؟ حتما بر پایۀ عقلانی صحیح استوار است یا خیر،اهمیتی ندارد . در اسلام ضمن تأکید فراوان براصل این نیاز، تصریحشده که ایمان و باور به معنویت میبایست بر پایۀ علمی و معقول شکل بگیرد و اصلا ارزشگذاری رفتار انسانها بر معیار علم و عقل است و همینطور ایمان و باور تنها در صورتی نجاتبخش و باعث سعادت و در عین حال موجب آرامش خواهد بود که شالودۀ آن را اصول مسلم عقلی و علمی تشکیل دهد. این مقاله درصدد است تا ضمن تعیین مرز دقیق میان معنویت بر پایۀ علم و عقل از یکسو و معنویت بر پایۀ احساسات واهی از سوی دیگر به تبیین معنویت مبتنی بر عقل و علم در اسلام بپردازد و نیز فلسفۀ این بناگذاری را بیان نماید