سید محمد تقی موحد ابطحی
چکیده
در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است که تا سال 1444 ایران به کشور پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی تبدیل خواهد شد. در دهههای گذشته بحثهای گستردهای در ارتباط با معنا، امکان، ضرورت و چگونگی دستیابی به علوم انسانی اسلامی انجام گرفته و مراکز متعدد فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و سیاستگذاری تأسیس گردیده تا این هدف را محقق سازند. ...
بیشتر
در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است که تا سال 1444 ایران به کشور پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی تبدیل خواهد شد. در دهههای گذشته بحثهای گستردهای در ارتباط با معنا، امکان، ضرورت و چگونگی دستیابی به علوم انسانی اسلامی انجام گرفته و مراکز متعدد فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و سیاستگذاری تأسیس گردیده تا این هدف را محقق سازند. با وجود این، تا کنون تحقیقی در ارتباط با آینده این ایده به انجام نرسیده است. پرسش محوری این مقاله آن است که آیا پیشتازی ایران در تولید علوم انسانی اسلامی تا سال 1444 ممکن است؟ در این راستا پس از نقد پیشبینیهای بیآینده بودن ایده علوم انسانی اسلامی به دو شیوه پیشینی و مستقل از شواهد تاریخی و پسینی و مبتنی بر شواهد تاریخی، با بهره-گیری از روش تحلیل روند، نشان داده میشود که ایده علوم انسانی اسلامی، ایدهای رو به رشد و در نتیجه آینده دار است؛ هر چند اگر این فرایند مطابق با روند دهههای گذشته پیش برود، دستیابی به افق تصریح شده در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در سال 1444 دور از انتظار است. در پایان با بهرهگیری از نظر نخبگان این حوزه، برخی از عواملی که می-تواند در سرعت بخشیدن به این روند تأثیرگذار باشد، معرفی شده است.
اسماعیل علیخانی
چکیده
انکار خداوند ناشی از دو گونه عوامل معرفتی یا برهانی و غیرمعرفتی یا غیراستدلالی است. خود عوامل غیرمعرفتی الحاد در گونههای مختلف روانشناختی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بروز مییابد. پرسش پیش روی این نوشتار این است که آیا فقدان فیزیکی پدر یا ناکارآمدی و فساد او، به عنوان یک عامل غیرمعرفتی، نقشی در انکار خداوند از سوی فرزندان در سنین ...
بیشتر
انکار خداوند ناشی از دو گونه عوامل معرفتی یا برهانی و غیرمعرفتی یا غیراستدلالی است. خود عوامل غیرمعرفتی الحاد در گونههای مختلف روانشناختی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بروز مییابد. پرسش پیش روی این نوشتار این است که آیا فقدان فیزیکی پدر یا ناکارآمدی و فساد او، به عنوان یک عامل غیرمعرفتی، نقشی در انکار خداوند از سوی فرزندان در سنین بزرگسالی ایفا میکند یا خیر. این پژوهش با کمک روش توصیفی تحلیلی، یعنی با استناد به دیدگاههای مختلف مربوط به این ایده، علت پیوند میان آن دو را از ابعاد گوناگون مورد کندوکاو قرار داده است و شواهدی بر این باور ذکر کرده است و در نهایت با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی و نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که: الف) بسیاری از رد و انکارهای خداوند در سنین بزرگسالی، بهویژه در جوامع مسیحی غرب، ریشه در کودکی شخص و عوامل ناخودآگاه، از جمله فقدان پدر یا پدر خوب دارد؛ ب) اما نمیتوان از عوامل دیگر و نیز، بیتأثیر یا کمتأثیر بودن این عامل در جوامع و فرهنگهای دیگر غافل بود.
سید هدایت سجادی
چکیده
عمده نظریههای علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزههای دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گستردهتر "تحققپذیری علم دینی" قرار دارد و در ...
بیشتر
عمده نظریههای علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزههای دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم(طبیعی) است که در ذیل مسئله گستردهتر "تحققپذیری علم دینی" قرار دارد و در راستای تحلیل و بررسی دقیقتر مسئله، در آغاز سه تز(پیشنهاد) طرح میشوند: نخست، آموزش علم دینی یک آرمان بیمعنی و امکانناپذیر است؛ دوم، به جای آموزش علم دینی باید از آموزش دینی علم سخن راند؛ و سوم، آموزش دینی علم هم خود یک متناقضنما(پارادوکس)است. این پیشنهادها با روشی تحلیلی و با اتکا به نظریههای علم دینی و نیز شناختی که درباره ماهیت، ساختار و اهداف آموزش علوم وجود دارد بررسی میشوند. این پژوهش نشان میدهد که آموزش علم دینی در وضعیت کنونی و با توجه به فقدان مدل دینی برای علوم، اگرچه علیالاصول بیمعنا و امکانناپذیر نیست، اما یک آرمان(نه به مفهوم دستنیافتنی) است.در عوض، آموزش دینی علم در وضعیت کنونی ممکن و تحققپذیر است؛ با این وصف، باتوجه به اهداف کنونی آموزش علوم در صورت جانبداری جزمگرایانه از دین، آموزش دینی علم میتواند واقعیتی متناقضنما(پاردوکسیکال) باشد. با توجه به این شرایط، مسئله کاربست علمدینی در آموزشعلوم نه تنها با چندین مسئله دیگر گره خورده است، بلکه میتواند به آنها هم تقلیلپذیر باشد و پاسخ دقیقتر مسئله هم مبتنی بر پاسخ آن مسائل وابسته است.