پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
در دفاع از برهان غایتانگارانۀ تنظیمِ ظریفِ کیهانی تبیین غایتانگارانة جهان و تبیینهای رقیب آن
1
24
FA
حامد
صفاییپور
دکترای فلسفۀ علم و فنّاوری، دانشگاه تربیت مدرس تهران (نویسندة مسئول)،
ابراهیم
آزادگان
استادیار دانشگاه صنعتی شریف، دانشکدة فلسفۀ علم
از جنجالیترین و کانونیترین بحثهای بین­رشتهای در حوزههای علم و دین، و الاهیات طبیعی (/ عقلی) معاصر، برهان غایت­انگارانه یا «برهان مبتنی بر غایتمندی» بر وجود خداوند است. در این مقاله ضمن تحلیل، نمونه شاخصی از این برهان، با عنوان: «برهان غایت­انگارانه تنظیم ظریف کیهانی (برهان)» (با تقریر ویلیام لین کریگ)، به نقد تبیین­های رقیب می­پردازیم و از ارجحیت «برهان» در برابر تبیین­های طبیعی رقیب- تبیین­های (الف) دیگر انواع حیات؛ (ب) جهان­های بسیار(/چندگانه)؛ (ج) شکستِ تقارنی خودبه­خودی- دفاع می­کنیم. اگر استدلال­های ارائه شده درست و قانع­کننده باشد، «غایت­انگاری خداباورانه» از «طبیعت­گرایی خداناباورانه» در به­دست دادن برترین تبیین بر «وضعیت ریزتنظیمِ جهان» ارجح است و راه «خداناباوری» در دفاع از معقولیت­اش در چارچوبۀ روش­شناسی طبیعت­گرا هموار نیست.
برهان غایتانگارانه,برهان تنظیم ظریف کیهانی,استدلال بر مبنای بهترین تبیین,فرضیه جهانهای بسیار,فرضیه دیگر انواع حیات,نظریه شکست تقارنی
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3875.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3875_3312e0c2728f3c4316deff80461bb706.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
علامه جعفری و واکاوی گزارههای علمی در نهج البلاغه
25
47
FA
مینا
شمخی
دکترای علوم قرآن و حدیث، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده الهیات و معارف اسلامی
m_shamkhi@yahoo.com
قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به ویژه نهج البلاغة امیر مومنان(ع)، در مناسبت های گوناگونی به طرح و واکاوی جهان طبیعت و نمودهای مختلف آفرینش مخلوقات پرداخته اند و البته از این کند و کاوها هدفی جز تبیین هدف مندی و غایت مداری جهان هستی نداشته اند. علامه محقق، محمدتقی جعفری در اثر وزین ترجمه و شرح نهج البلاغه، عالمانه به این امر پرداخته و با ذکر نمونه های فراوانی، ضمن اثبات هماهنگی آموزه های علوی(ع) در تبیین شگفتی های نظام آفرینش با یافته های علوم تجربی، قانون مندی جهان خلقت را از دیدگاه حضرت(ع) و تعالیم اسلامی و اثرات این قانون مندی را در حیات معقول و رو به کمال آدمی تشریح نموده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و استناد به منابع معتبر، بخش هایی از معارف بلند نهج البلاغه امیرمومنان(ع) را که حکایت از شگفتی های جهان طبیعت و آفرینش الهی دارد، در کنار واکاوی های عالمانه شارح معاصر آن گزارش می کند تا نمونه ای باشد از هم خوانی و هم یاری علم و دین.
علامه جعفری,نهج البلاغه,علم ودین,نظام آفرینش,قانونمندی
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3876.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3876_518bbe5a464edc4865d3d756eaa9af1e.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
نسبت علم و دین در فلسفة ایان باربور و نقد آن از منظر استاد مرتضی مطهری
49
71
FA
امیر
قنبری همایکوه
دانشجوی دکتری فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی، دانشگاه علامة طباطبایی و مدرس دانشگاه،
amir_2000gh@yahoo.com
ایراندخت
فیاض
دانشیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه علامة طباطبایی، گروه علوم تربیتی
محسن
ایمانی نائینی
دانشیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس، گروه علوم تربیتی
اکبر
صالحی
استادیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی، گروه علوم تربیتی
salehihidji2@yahoo.com
امروزه نسبت علم و دین، یکی از مسائل بحث­انگیز و مهم در جوامع غربی و اسلامی است. این پژوهش از نظر طرح جزء تحقیقات کیفی بوده و از نظر روش در چهارچوب روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. ایان باربور و استاد مطهری با دو نگرش متفاوت، در تشخیص مکمل بودن علم و دین تلاش کردند. باربور با تکیه بر «فلسفة پویشی» به طرح چهار رویکرد «تعارض، تمایز، گفتگو و مکمل» پرداخته که از دید مطهری نقدهایی شامل: وحدت علم و دین در چارچوب فلسفة پویشی، رئالیسم انتقادی، همعرض بودن خداوند و جهان هستی، تقدم معرفت تجربی بر معرفت دینی وارد است که در این مقاله با طرح سه پرسش «نسبت علم و دین در دیدگاه شهید مطهری»، «نسبت علم و دین در دیدگاه باربور» و «نقاط قوت و ضعف ایان باربور بر اساس نظریه استاد مطهری» مورد بررسی قرار گرفت. مطهری با واکاوی پیش­فرض­های ذهنی افراد در پی مکمل بودن رابطه علم و دین است و اعتقاد دارد که علم و دین به یکدیگر نیازمندند. آراء باربور در آخرین اظهارنظرش درباره رابطه علم و دین با تکیه بر الهیات پویشی از تمایز علم و دین به مکمل بودن این دو تغییر یافت.
باربور,مطهری,نسبت,علم و دین,نقد
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3877.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3877_3ff10d256436596197a282231971ac73.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
نسبیّت معقولیت علمی در کوهن و کاسیرر
73
95
FA
حسین
کلباسی اشتری
استاد گروه آموزشی فلسفه، دانشکدة ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
hkashtari@yahoo.com
امیر
حاجیزاده
دانشجوی دکتری، گروه آموزشی فلسفه، دانشکدة ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
از زمان چاپ کتابِ جریان سازِ <em>ساختار انقلابات علمی</em> تامس کوهن، رویکردهای تاریخی و جامعه<sub>­</sub>شناختی به علم به نوعی نسبیّت­باوری در قبال ارزیابی نظریات علمی دامن زده و همچنین موجب اعتقاد به گسست در تاریخ علم شده است. قیاس<sub>­­</sub>ناپذیری هسته اصلی دعاوی کوهن در این زمینه است. از منظر کوهن مصداق/مرجع مفاهیمِ علمی در نظریات مختلف کاملا متفاوت هستند. از سوی دیگر، هر پارادایم پیش از فرایند صورتبندی مفهومی همچون یک چرخش شناختی حوزه ادراکی را دگرگون می کند. و نهایتا برخلاف نظرگاه رایج فیلسوفان علم رسمی (اثبات­گرایان و ابطال­گرایان) هیچ قاعدة صریحی جهت داوری نظریات وجود ندارد. در مقابل، کاسیرر با تاکید بر وجوه پایدار نظریات به عنوان صورت<sub>­</sub>هایِ نامتغیرِ انتظام­بخش، نظریات علمی را قیاس­پذیر و تاریخ علم را پیوسته و تکوینی میبیند. در این مقاله تلاش می شود پاسخهای کاسیرر در مقابل کوهن صورتبندی شود. در پایان مقاله نیز سعی می­کنیم اختلاف آنها را در پرتو نوع تاریخنگاری ایشان شرح دهیم.
معقولیت علمی,قیاسناپذیری,کوهن,کاسیرر,مفهوم,تابع
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3878.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3878_821260ddebbf4b8e8bea83c2ca323b0a.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
تحلیل اسطورهای در مطالعات ادبی قرآن کریم
97
117
FA
زهرا
محققیان
استادیار پژوهشکدة مطالعات قرآنی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
z.mohaghegh@gmail.com
تحلیل اسطوره ای، شاخه ای از نقد ادبی است که به تجزیه و تحلیل ساختار و معنای متن می پردازد و ارزش ادبی آن را از جهت کاربست باورهای اسطوره ای در آن ارزیابی و بررسی می کند. کاربست این روش در حوزه مطالعات قرآنی، از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در فهم معنای قرآن است و از دیگر سو، میراث بشری این متن را بررسی می کند. در سنت تفسیری و علمی مسلمانان بوده اند کسانی که از این منظر به قرآن کریم بپردازند و بیان هایی از قرآن را مبتنی بر باورهای اساطیری بدانند و از آن جا روش های مختلف نقد ادبی را برای تحلیل معنای متن بکار گیرند. این مطالعه برای بازشناسی همین کوشش ها نگارش یافته و درصدد است آن ها را از یکدیگر تفکیک کند. بنابراین ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که رویکردهای عمده و شناخته شده در تحلیل اسطوره ای قرآن کریم کدام اند؟ این رویکردها چه مناسبتی با یکدیگر دارند؟ آیا می توان برمبنای این رویکردها، سطوح مختلف این متن را از یکدیگر تفکیک کرد؟ <br /> یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل اسطوره ای قرآن کریم، فارغ از تمامی پیش فرض های کلامی و تعلیمی، حداقل در سه لایه از متن قرآن قابل پیگیری است: مضامین، زبان و بلاغت. نوشتار حاضر به واکاوی آثار مختلف پژوهشگران در هریک از سه سطح فوق پرداخته است.
اسطوره,تحلیل اسطوره ای قرآن کریم,نقد ادبی,بیان اسطوره ای
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3879.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3879_00bed0421e5d083c55c28af9e4bd3278.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشهای علم و دین
38306462
23830654
9
2
2019
01
21
فراطبیعتباوریِ ترکیبی کاتینگهام و نقش آن در معناداری زندگی
119
148
FA
مهدی
منزّه
دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه زنجان و هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد نقده
محسن
جاهد
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه زنجان
jahed.mohsen@znu.ac.ir
سحر
کاوندی
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه زنجان
drskavandi@yahoo.com
نوشتار حاضر در صدد است تأثیر عوامل فراطبیعی در معناداری زندگی را بر اساس دیدگاه جان کاتینگهام تبیین نماید. در این راستا ابتدا رویکردهای سه­گانه­ی «طبیعت­گرایی، ناطبیعت­گرایی، فراطبیعت­گرایی» که ناظر به نظریه­های معنای زندگی (هدف، ارزش، کارکرد) هستند تبیین شده و سپس به نقد و بررسی دیدگاه کاتینگهام در باب معنای زندگی پرداخته می­شود. کاتینگهام خدا و جاودانگی روح را به عنوان دو عامل فراطبیعی در معنابخشی به زندگی لحاظ می­کند. وی «هنجارهای تغییرناپذیر اخلاقی» را درباره­ی عامل خدامحوری و استناد به مؤلفه­ی «موفقیّت» را درباره­ی جاودانگی روح به عنوان دو دلیل برای مبنای تأیید خویش قرار می­دهد. او در دلیلی که برای دیدگاه خدامحوری ارائه می­دهد به تبعیت از دیدگاه فراطبیعت­گرایی، نقش خدا را در معناداری، نه به صورت تشریعی و در قالب «امر و نهی الهی» محض، بلکه به صورت تکوینی و در قالب «قانون طبیعی» بیان می­کند. از این روی می­توان دیدگاه­های اختصاصی کاتینگهام در باب معنای زندگی را به قرار زیر معرفی نمود: الف) تفسیر معنا به «هدفِ ارزشمند»، ب) بهره­گیری از نظریه­ی قانون طبیعی برای معنادار کردن زندگی، ج)پذیرش فراطبیعت­باوریِ ترکیبی.
کاتینگهام,معنای زندگی,فراطبیعتگرایی ترکیبی,خدامحوری,جاودانگی روح
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3880.html
https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_3880_e92131a899a4d50a3ca6afa5ebfcf592.pdf