مسعود خوشطینت؛ امیر محبیان؛ مهدی نجفی افرا
چکیده
بشر از ابتدای حیات خود تا کنون به دنبال دلیلی برای مبدأ هستی است و این مسئله، زمینه مباحثه اندیشمندان را فراهم کردهاست. آنتونی فلو از جمله اندیشمندانی است که با تکیه بر قرینهگرایی و به دنبال واکاوی جهانبینی دینی، ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری رویمیآورد. فلو با توجه به رویکردش، به دنبال قرائن علمی و تجربی برای باورهای ...
بیشتر
بشر از ابتدای حیات خود تا کنون به دنبال دلیلی برای مبدأ هستی است و این مسئله، زمینه مباحثه اندیشمندان را فراهم کردهاست. آنتونی فلو از جمله اندیشمندانی است که با تکیه بر قرینهگرایی و به دنبال واکاوی جهانبینی دینی، ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری رویمیآورد. فلو با توجه به رویکردش، به دنبال قرائن علمی و تجربی برای باورهای خود بود که با توسل به همین رویکرد و چینش آن در قالب برهان غایتشناختی، در نهایت به خداباوری میرسد که واکاوی این قرائن موضوع این نوشتار است. در نتیجه آشکار خواهدشد که این دلایل علمی و تجربی تا اندازهای میتوانند قرائن مفیدی برای خداباوری باشند ولی ماهیت علم، نبود ثبات و دگرگونی است که سستی مهمی برای امور معرفتی قلمداد میشود. همچنین اگرچه فلو با توسل به آنها از یک خداباورطبیعی فراتر نمیرود، ولی به دخالت خداوند در طبیعت بعد از خلقت اشاره میکند که نشان دهنده نبود انسجام کافی اندیشه او بعد از دگرگونی عقیده است. در نهایت باید گفت که با توجه به خداباورِ طبیعی بودن او، خداباوریاش در عمل تفاوت چندانی با خداناباوری او ندارد.
وحیده رحیمی مهر
چکیده
در طول تاریخ بشر، اندیشه و باورهای خداپرستانه به عنوان بخشی از فرهنگ وجود داشته است و موجب ظهور جلوههای مختلفی از باورهای دینی گردیده است. در این میان، معماری به عنوان بستری برای این فرهنگها، باعث خلق بناهای مذهبی ویژهای شده است. یکی از بناهای مذهبی که ساختار کالبدی آن متاثر از دین بوده، پرستشگاه است. در این بین معابد صابئین ...
بیشتر
در طول تاریخ بشر، اندیشه و باورهای خداپرستانه به عنوان بخشی از فرهنگ وجود داشته است و موجب ظهور جلوههای مختلفی از باورهای دینی گردیده است. در این میان، معماری به عنوان بستری برای این فرهنگها، باعث خلق بناهای مذهبی ویژهای شده است. یکی از بناهای مذهبی که ساختار کالبدی آن متاثر از دین بوده، پرستشگاه است. در این بین معابد صابئین از نمونههایی بسیار عجیبی است که از ابنیه اولیه آنها آثاری برجای نمانده ولی درمتون تاریخی از آنها به عنوان ساختمانهای اسرارآمیز نام برده شده که تاکنون درتحقیقی به صورت مجزا مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین هدف از این تحقیق کیفی، تبیین گونه-شناسی و ریشههای تنوع در ساختار کالبدی هیاکل این آیین است. این پژوهش در نظر دارد از بررسی شواهد و متون تاریخی به بررسی مبانی اعتقادی آیین صابئین حرانی متاثر در معماری معابد بپردازد و ساختار هیاکل و ارتباط ساختار با معنای پنهان معماری را تبیین نماید. نتایج نشان میدهد که در معماری دینی برای بیان باورهای ادیان از عناصر فضایی مختلف استفاده میشود و عنصری چون نماد و نشانه در قالب اثری هنری به عنوان پلی برای انتقال و القای مفاهیم اعتقادی به کار گرفته میشود.
صائمه هادی زاده
چکیده
هدف از این نوشــتار، نگاهی دوباره به طراحــی بیـمارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی می باشـد؛ چرا که ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به او ارزانی دارد و تا سالیان سال با ارزش باقی بماند یک مبحث اساسی در فضای معماری است.در این مطالعه نخـست به معماری، جایـگاه هنر اسلامی و زیبایی، شخصیت ...
بیشتر
هدف از این نوشــتار، نگاهی دوباره به طراحــی بیـمارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی می باشـد؛ چرا که ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به او ارزانی دارد و تا سالیان سال با ارزش باقی بماند یک مبحث اساسی در فضای معماری است.در این مطالعه نخـست به معماری، جایـگاه هنر اسلامی و زیبایی، شخصیت انسان و نیاز او به راز و نیاز، پرداخته شد. با در نظر داشتن اینکه معماری سعی دارد به شکل نمادین جایگاه حقیقی انسان را در هستی به او یادآوری کند، به صورت میدانی فضاهای مراکز درمانی و تاثیر بصری رنگ و نگاره ها، بر آرامش بیمار و پزشک، مورد بررسی قرار گرفت و در قدم بعد، طراحی ِ همراه با تصویر، نقوش و خطوطی که در معماری اسلامی بهره گرفته شده اند، پیشنهاد گردید و به صورت پرسشنامه تصویری در اختیار افراد قرار گرفت. نتایج در قسمت کیفی و کمی پژوهش نشان داد که افراد استفاده از فرهنگ و معماری اسلامی در بیمارستان و مراکز درمانی کودکان را مفید می دانند، همچنین طرح های مناسب تر و بهتر را نسبت به آنچه به صورت اتود اولیه در پرسشنامه ارائه شد، پیشنهاد می کنند.
امرالله قلی زاده
چکیده
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده ...
بیشتر
ریچارد داوکینز با رویکرد الحادی به تبیین تکاملیِ منشأ دین پرداخته است. وی در این راستا از فرضیه «دین به مثابه یک امر فرعی» و همچنین فرضیه «مم» سود جسته است. در مقابل آلیستر مکگراث به نقد رویکرد الحادی وی پرداخته و ادله وی را عمیقا ناکافی و ناموجه میداند. به نظر مکگراث تبیینِ صرفا زیستشناختی از منشأ دین، نادرست بوده و ناشی از خلط میان تکامل زیستی و تکامل فرهنگی است. ناسازواری، فقدان دلیل، سوگیری شناختی، عدم تمایز میان گزاره های دین، عدم مشابهت میان ژن و مم از جمله اشکالات وی به دو فرضیه مزبور است. مسأله تحقیق پیشرو آن است که تقابل این دو رویکرد را به تصویر کشد و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانهای – اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جستهایم. دستاورد تحقیق نشان میدهد که اگر چه در مجموع، اشکالات مکگراث، مفید و اثر بخش است؛ اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی وی صورت نپذیرفته است.
سینا آقائی
چکیده
دیدگاه قرآن در مورد آفرینش انسان همواره مورد بحث بوده است. یکی از شبهاتی که مطرح میشود، مربوط به آیات ابتدایی سوره مبارکه طارق است. منتقدان قرآن بر این باور هستند که کتاب خدا در این آیات مرتکب اشتباهاتی جهت نشان دادن منشأ سلولهای جنسی شده است. اشتباهات منتقدان قرآن، درک نادرست آنها از علم لغت، برداشت غلط از قرآن و گره زدن نظرات مفسران ...
بیشتر
دیدگاه قرآن در مورد آفرینش انسان همواره مورد بحث بوده است. یکی از شبهاتی که مطرح میشود، مربوط به آیات ابتدایی سوره مبارکه طارق است. منتقدان قرآن بر این باور هستند که کتاب خدا در این آیات مرتکب اشتباهاتی جهت نشان دادن منشأ سلولهای جنسی شده است. اشتباهات منتقدان قرآن، درک نادرست آنها از علم لغت، برداشت غلط از قرآن و گره زدن نظرات مفسران به نظر قرآن و از طرفی دیگر نظرات گوناگون و مختلف مفسران که در اغلب اوقات فاصله زیادی با علوم روز مانند علم آناتومی دارد، موجب این کجاندیشی شده است. هدف از این پژوهش، بررسی نظرات مفسران، نقد آنها و برداشتی درست از این آیات میباشد. در این پژوهش با گرایش انتقادی و براساس منابع کتابخانهای، پس از بحث روی آیات 5 الی 8 سوره مبارکه طارق و مشاهده نظرات مفسران و لغویان، به تبیین نظر شخصی نویسنده منطبق با علم لغت و آناتومی خواهیم پرداخت و در پایان نشان خواهیم داد که نهتنها اشتباهی از جانب قرآن در این آیات رخ نداده بلکه اعجازی حیرتانگیز نیز مطرحشده است، زیرا برخلاف تصور برخی مفسران، با بررسی کتب لغت نزدیک به زمان نزول قرآن و مشاهده احادیث و روایتی که در توضیح این آیات آمده است، روشن میشود که صلب و ترائب مربوط به مرد بوده و به استخوانهای خاجی و عانه انسان اشاره دارند.
احمدرضا کیخای فرزانه؛ حمیرضا اکبری؛ محمد زارعی
چکیده
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف ...
بیشتر
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گرانقدر مطرح میشود.ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری میداند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعینحال راه عقل را بهشرط آنکه حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمیکند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیلۀ شناخت «تعریف الهی» است.ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدودۀ صورتهای ذهنی تلاش میکند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن بهحق است که سرچشمۀ حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است.واژههای کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.
آرزو زارع زاده؛ بابک عباسی؛ علی رضا دارابی
چکیده
کلید فهمِ فلسفه متأخرِ ویتگنشتاین توجه به پژوهشهای دستور زبانی است. این مفهوم از دستور زبان، متفاوت از کاربرد سنتی است و به زبان از آن جهت که نظامی از علائم است التفاتی ندارد. با این رویکرد ماهیت گزارههای دینی ویژگی خاصی پیدا میکند که با دیگر مقولات معرفتی متفاوت است. گزارهها از منظر ویتگنشتاین به دو دسته «قابل تعویض» و ...
بیشتر
کلید فهمِ فلسفه متأخرِ ویتگنشتاین توجه به پژوهشهای دستور زبانی است. این مفهوم از دستور زبان، متفاوت از کاربرد سنتی است و به زبان از آن جهت که نظامی از علائم است التفاتی ندارد. با این رویکرد ماهیت گزارههای دینی ویژگی خاصی پیدا میکند که با دیگر مقولات معرفتی متفاوت است. گزارهها از منظر ویتگنشتاین به دو دسته «قابل تعویض» و «غیرقابل تعویض» تقسیم میشوند که گزارههای دینی از نوع «غیرقابل تعویض» هستند؛ بنابراین قابل تبیین یا تفسیر با جملات دیگر نیستند. همچنین ماهیت زبان دین «باطنی» است و فقط در باطن خودش معنا مییابد و مانند گزارههای «خارجی» با کمک گزارههای دیگر معنای واضحتری پیدا نمیکند. بنابراین ارتباط گزارههای دینی با دیگر گزارهها مانند گزارههای علمی قطع میشود. هرچند مقولات دینی به نحو معنادار در حوزه دین استعمال میشوند شئونی غیر از مطابقت با واقع یا صدق و کذب-پذیری دارند. با توجه به اهمیت زبان دین در فهم مسائل دینی، در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دو سوال اصلی پاسخ میدهد: شأن شناختی یا ناشناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین چگونه است؟ از منظر طباطبایی چه نقدهایی بر این دیدگاه وارد است؟ بر این اساس پس از بررسی ویژگیهای زبان دین از منظر ویتگنشتاین به تبعات آن با آراء طباطبایی پرداخته میشود.
البرز محقق گرفمی؛ جواد ایروانی
چکیده
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عدهای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزههای دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از ...
بیشتر
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عدهای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزههای دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانهای، برآن است تا در گام اول، رابطه میان علم ودین را براساس تعریف برگزیده از گستره آنها بازشناسد. و پس از آن به دیدگاه الهیات شیعی پیرامون بیماریهای همه گیر و راهکارهای برون رفت ومحدودیت آن بپردازد. بر اساس یافته این نوشتار، تنگاره تعارض تنها میان معرفت دینی و معرفت علمی متصور خواهد بود نه ذات دین و علم. هم چنین بر اساس الهیات شیعی، نظام وقوع رخدادهای هستی بر قوانین ثابتی بنا نهاده شده که توسط اسباب مادی و معنوی به ثمر می نشینند. ازینرو روشهای مواجهه با پدیدهها از منظر آموزههای شیعی، به دو رده توصیههای خرد محور و راهکارهای معنوی افراز می گردد. نتیجه اینکه، مجموعه این روشها، بر نقش هم افزایی معرفت دینی با شناخت تجربی در بهبود زیست آدمی رهنمون هستند.