اصغر محمّدی؛ سحر کاوندی؛ حسن فتحزاده
دوره 5، شماره 9 ، خرداد 1393، ، صفحه 67-90
چکیده
ریچارد سوئینبرن در تقریر خود از دلیل غایتشناختی سعی در معقول جلوهدادن باور به خدا با استفاده از این دلیل دارد. البته سوئینبرن معتقد است هیچیک از ادلۀ اثبات وجود خدا نمیتوانند یقینی ریاضیوار برای ما به همراه آورند؛ بلکه مجموع این ادله باور به وجود خدا را از نقیض آن محتملتر میسازند. سوئینبرن با تفکیک نهادن میان دو نوع نظم: ...
بیشتر
ریچارد سوئینبرن در تقریر خود از دلیل غایتشناختی سعی در معقول جلوهدادن باور به خدا با استفاده از این دلیل دارد. البته سوئینبرن معتقد است هیچیک از ادلۀ اثبات وجود خدا نمیتوانند یقینی ریاضیوار برای ما به همراه آورند؛ بلکه مجموع این ادله باور به وجود خدا را از نقیض آن محتملتر میسازند. سوئینبرن با تفکیک نهادن میان دو نوع نظم: نظم زمانی و نظم مکانی، در ارائۀ دلیل خود بر نظم زمانی تأکید میکند. از طرف دیگر برای تبیین پدیدهها میان دو نوع تبیین تفاوت میگذارد: تبیین علمی و تبیین شخصی، و ادعا میکند که تبیین علمی توانایی تبیین اصل قوانین جهان را ندارد و برای تبیین این قوانین باید به تبیین شخصی توسل جست. سوئینبرن تبیین جهان به وسیلة تبیین شخصی را سادهترین تبیینی میداند که خالی از تعقیدها و پیچیدگیها در پاسخ به چرایی پدیدههاست. به عبارت دیگر، به میزان کمتر شدن علل برای تبیین یک پدیده، آن تبیین رو به سادگی میرود. مدعای این مقاله آن است که مفهوم سادگی یا سادهترین تبیین در بیان سوئینبرن خالی از پیچیدگی نیست و ابهاماتی دارد و همچنین فرض وجود امری ماورائی در تبیین پدیدۀ نظم، نه تنها نمیتواند سادهترین تبیین باشد، بلکه آن را گرانبار از پیشفرض میکند.