علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجّل نموده که رؤیت مزبور صرفاً معلول حرکت زمین است نه آنکه خورشید را بهواقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهنها تبادر نمییافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ...
بیشتر
علم جدید از مجازی بودن طلوع و غروب خورشید و حرکت ظاهری آن در پهنای آسمان پرده برداشته و مسجّل نموده که رؤیت مزبور صرفاً معلول حرکت زمین است نه آنکه خورشید را بهواقع حرکتی بر گرد زمین باشد. از دیگر سو، قرآن مبین در فضایی که از بیان حرکت خورشید چیزی جز همین حرکت ظاهری آن به ذهنها تبادر نمییافت، به حرکت و سیر آن در مسیری دورانی تصریح ورزیده است. هرچند علم کنونی هم از حرکت خورشید به دور مرکز کهکشان خودی سخن میگوید، امّا حمل بیان قرآن بر این مصداق تازهمکشوف روا جلوه نمیکند. چون متکلّم بلیغ از الفاظ خود، معانی یا مصادیقی را اراده نمیکند که امکان ظهور یافتن آنها در ذهن مخاطبان مستقیمش منتفی است. افزون بر این، اگر مراد قرآن، همان حرکت ظاهری معهود نبود، علیالقاعده با قرینهای شفّاف ذهن مخاطبان را از آن عهد ذهنی منصرف مینمود. بدینسان حمل بیان قرآن بر همان حرکت ظاهری خورشید متعیّن جلوه میکند، ولی در این میان تصادمی میان قرآن و علم رخ نمیدهد. چون متن متین وحی اساساً در مقام تبیین واقعیت فیزیکی امر خورشید نیست و از حرکت خورشید به عنوان موضوعی علمی سخن نمیگوید، بلکه بر آن است تا با استشهاد به آنچه مخاطبان میبینند، تصویری ایمانآفرین و خالقنما خلق کند.
چکیده تحقیق حاضر به بررسی سه نمونه از ادعاهای تعارض قرآن و علم میپردازد. ساکنانگاشتن زمین، ریزش تگرگ از کوههایی در آسمان و اختصاص علم به جنین به خداوند، در زمرۀ مصادیقی هستند که مدعیان تعارض قرآن و علم ـ از جمله «کامل نجّار» در کتاب قرائۀ منهجیه للاسلام ـ بدانها استشهاد جستهاند. مقالۀ حاضر بر آن است تا با بازکاوی ...
بیشتر
چکیده تحقیق حاضر به بررسی سه نمونه از ادعاهای تعارض قرآن و علم میپردازد. ساکنانگاشتن زمین، ریزش تگرگ از کوههایی در آسمان و اختصاص علم به جنین به خداوند، در زمرۀ مصادیقی هستند که مدعیان تعارض قرآن و علم ـ از جمله «کامل نجّار» در کتاب قرائۀ منهجیه للاسلام ـ بدانها استشهاد جستهاند. مقالۀ حاضر بر آن است تا با بازکاوی آیات مربوط بدین سه موضوع و عرضۀ مدالیل آنها به دانش تجربی، ناتمامبودن ادعای تعارض را مدلّل و آشکار سازد. بدینسان بیان خواهدشد که از عدم تصریح به حرکت زمین در قرآن، نمیتوان ساکنانگاری زمین را نتیجه گرفت و وصف «قرار» برای زمین نیز صرفاً دالّ بر سکون عرفی است. به همینسان، نفی «زوال» از «ارض» در قرآن، بیانگر حفظ زمین از حرکتی است که به دگرگونی و نابودی بینجامد (نه حفظ آن از مطلق حرکت). دربارۀ ریزش تگرگ از کوه هم بیان خواهدشد که مراد از تعبیر «جبال فیها مِن بَرد»، کوههایی از ابرهای یخگون هستند که در آسماناند و بر وفق دانش هواشناسی نیز ابرهای بسیار سرد و یخگون خاستگاه بارشهای گوناگوناند. دربارۀ علم به جنین هم، تعبیر «و یَعلمُ ما فِی الاَرحام»، صرفاً دانش همهجانبه و مطلق دربارۀ جنین را به خداوند منحصر میگرداند و این امر با شناخت برخی خصوصیات جنین از سوی انسانها منافاتی ندارد.