چکیده زیستکرۀ زمین فارغ از مرزبندیهای سیاسی، دینی و زبانی نیازمند مراقبت ویژهای است. این مراقبت در سایۀ رعایت اصول اخلاقیِ مشترکِ جهانی تحقق میپذیرد که میتوان تحت عنوان اخلاق زمین (Earth Ethics) از آن یادکرد. شاید، اصرار بر ارائۀ تعریف مشترک جهانی پیرامون رابطۀ انسان با خدا، خودش و دیگران ضرورتی نداشته باشد، اما سلامت و ...
بیشتر
چکیده زیستکرۀ زمین فارغ از مرزبندیهای سیاسی، دینی و زبانی نیازمند مراقبت ویژهای است. این مراقبت در سایۀ رعایت اصول اخلاقیِ مشترکِ جهانی تحقق میپذیرد که میتوان تحت عنوان اخلاق زمین (Earth Ethics) از آن یادکرد. شاید، اصرار بر ارائۀ تعریف مشترک جهانی پیرامون رابطۀ انسان با خدا، خودش و دیگران ضرورتی نداشته باشد، اما سلامت و حفظ زیستکره نیازمند تعریفی مشترک از رابطۀ انسان با طبیعت است. بحران محیط زیست که در قرن اخیر چهرۀ خود را آشکارتر ساخته است، موجبشدهاست علاوه بر بازنگری نحوۀ تعامل انسان با طبیعت در استفاده از علم و تکنولوژی، یک بازنگری کلی در همۀ ادیان و نحلههای فکری، دینی و اخلاقی در مورد جایگاه انسان در جهان و اخلاق زیستمحیطی صورتگیرد. شاید، بتوان مقالۀ لین وایت را بزرگترین محرک در این بازنگری در جهان مسیحیت دانست؛ بهگونهای که از سال تألیف این مقاله (1967) تا کنون، به اشکال گوناگون در موافقت و مخالفت آن سخن رفته است که تحت عنوان اخلاق زیستمحیطی (Environmental Ethics) که زیرشاخهای از فلسفه است، از آن یادمیشود. در جهان اسلام نیز شاهد شکلگیری تألیفات و تحقیقات وسیع در این زمینه هستیم؛ از آن جمله، میتوان از آثار سید حسین نصر، پرویز منظور، محقق داماد، خالد فضلان و جوادی آملی نام برد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن بیان گزارشی از این تحقیقات، به این امر تصریح کنیم که بیآنکه لازم باشد برای حفظ محیط زیست به مکتب خاصی در غرب یا شرق رویآوریم، میتوانیم به جهانیهای مشترک در اخلاق زمین دستپیداکنیم که از مکاتب و ادیان مختلف نشئت میگیرد. با شناخت و آموزش این اصول میتوان همزمان با حفظ محیط زیست، به توافقی جهانی در بخشی از اصول اخلاقی نیز نائل شد.