چکیده نسبت میان علم و دین از مسائلی است که در هر دو حوزه فلسفۀ علم و فلسفۀ دین مطمح نظر پارهای از اندیشمندان این دو حوزه بوده است. کتاب علم، عقل و دین نوشتۀدرک استینزبی تلاشی است برای جمع علم و دین و انعکاس پیامدهای نظریات علمی و نظریات فیلسوفان علم برای دین. وی که خود روحانی مسیحی است معتقد است که علم و دین را نباید دو فرهنگ یا جهانبینی ...
بیشتر
چکیده نسبت میان علم و دین از مسائلی است که در هر دو حوزه فلسفۀ علم و فلسفۀ دین مطمح نظر پارهای از اندیشمندان این دو حوزه بوده است. کتاب علم، عقل و دین نوشتۀدرک استینزبی تلاشی است برای جمع علم و دین و انعکاس پیامدهای نظریات علمی و نظریات فیلسوفان علم برای دین. وی که خود روحانی مسیحی است معتقد است که علم و دین را نباید دو فرهنگ یا جهانبینی مجزا و مستقل از هم تلقی کرد که یکی عقلانی و دیگری غیرعقلانی است. این دو یکی هستند و هر دو میکوشند جهان و جایگاه انسان را در آن بفهمند. وی در این کتاب به بررسی نظریات پارهای از فیلسوفان علم، پوزیتیویستها، پوپر، کوون، فایرابند و یکی از فیلسوفان بزرگ معاصر ویتگنشتاین پرداخته است و البته در این میان با پوپر همدلی بیشتری دارد و حجم بیشتری از کتاب را به تحلیل اندیشههای او اختصاص میدهد. وی در بحث از اندیشههای هر یک از این فیلسوفان تأثیرات اندیشه ایشان را بر فلسفه دین ردیابی و تحلیل میکند. در این مقاله به معرفی این کتاب و ذکر برخی کاستیهای آن خواهیم پرداخت.
چکیده
کاوش در چیستی و چگونگی رابطة علم و دین و مدلسازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاههایی که درصدد تبیین رابطة علم و دین برآمدهاند (دیدگاههای تمایز، تعارض، تلاقی و تأیید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداختهاند و همگی در این نقص سهیماند که عمدتاً بر جنبههای عملی و کاربردی تعامل ...
بیشتر
چکیده
کاوش در چیستی و چگونگی رابطة علم و دین و مدلسازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاههایی که درصدد تبیین رابطة علم و دین برآمدهاند (دیدگاههای تمایز، تعارض، تلاقی و تأیید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداختهاند و همگی در این نقص سهیماند که عمدتاً بر جنبههای عملی و کاربردی تعامل میان علم و دین تأکید میکنند و مدل نظری مشخصی را، در خصوص رویارویی گزارههای علمی و گزارههای الاهیاتی و نحوة رابطة آنها با یکدیگر، ارائه نمیدهند. در مسیر ارائة چنین مدلی و با نگاهی دقیق به دو مقولة علم و دین و به تبع آن، رابطة میان آنها، میتوان چهار رویکرد متمایز، هرچند مرتبط با هم، را در این خصوص از یکدیگر تمییز داد: رویکردهای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، معناشناسانه، و تکوینی. در این مقاله ضمن تبیین رابطة علم و دین در دو حوزة هستیشناسی و معرفتشناسی، دو مدل در خصوص تبیین این رابطه در دو حوزة مذکور ارائه میشود. برای مدلسازی و تبیین رابطة هستیشناختی علم و دین، از نمای مکانیکی مولکول DNA بهره میگیریم و سپس مدل را بر اساس سه مفهوم حقایق دینی، حقایق طبیعی، و نقاط انطباق ارائه میکنیم؛ مدلی که برای تبیین رابطة معرفتشناختی گزارههای علمی و گزارههای الاهیاتی ارائه میشود بر مبنای تفکیک میان هستة سخت نظریات علمی و الاهیات دینی از کمربند محافظ آنها استوار است. پس از ارائة مدلهای مذکور، سعی میکنیم تا انسجام منطقی آنها را نشان دهیم.