چکیده
جریان اسلامیسازی معرفت که از حدود دو قرن پیش آغاز شده طرفدارانی جدی در برخی ملل اسلامی و عربی دارد، از جمله اسماعیل راجی الفاروقی و همفکران او توجه خاصی به این امر کردهاند. آنها در مقام نظریهپردازی بر بازخوانی میراث علمی گذشته، شناسایی علل عقبماندگی مسلمانان معاصر، تأسیس روششناسی اسلامی ملهم از قرآن، ایجاد ادبیات ...
بیشتر
چکیده
جریان اسلامیسازی معرفت که از حدود دو قرن پیش آغاز شده طرفدارانی جدی در برخی ملل اسلامی و عربی دارد، از جمله اسماعیل راجی الفاروقی و همفکران او توجه خاصی به این امر کردهاند. آنها در مقام نظریهپردازی بر بازخوانی میراث علمی گذشته، شناسایی علل عقبماندگی مسلمانان معاصر، تأسیس روششناسی اسلامی ملهم از قرآن، ایجاد ادبیات انگلیسی ـ اسلامی و اصلاح نظام آموزشی کنونی جوامع اسلامی تأکید کردهاند، و در عمل، برخی مؤسسات و دانشگاههای اسلامی، انجمنهای علمی و اسلامی و موارد شبیه آنها را تأسیس کردهاند و برای شناسایی استعدادهای کشورهای اسلامی کنفرانسهایی برگزار کردهاند و در مجموع توانستهاند ادبیات اسلامیسازی معرفت را به متفکران جهان اسلام معرفی کنند؛ اما نگرشهای قشری و گاه سلفیگری و انتظارات روششناختی نابهجای آنان از قرآن برای تمهید نظریههای علمیشان مانع از موفقیت این اندیشه شده است. در این مقاله، ضمن بررسی دیدگاهها و اقدامات فاروقی و همفکران او دربارۀ اسلامیسازی معرفت، ابعاد مثبت و منفی آن بررسی و نقد شده است، تا ابعاد امکان استفاده از تجربیات آنان در اسلامیسازی علم در عصر حاضر آشکار شود.