زهرا بشارتی؛ علی شریفی؛ محمدرضا بشارتی
چکیده
در روایتی از امام علی(ع) وجود مدائنی در آسمان که هر یک به عمودی از نور اتصال دارند، مطمح نظر قرار گرفته است. بعضی مراد از «مدائن سماء» را شهرهایی شبیه به شهرهای زمینی در آسمان دانسته اند و آن را حمل بر وجود زمین های متعدد در فضا کرده اند. برخی نیز بر جعلی بودن روایت مذکور تأکید کرده اند. بر این اساس نوشتار حاضر با عنایت به اختلاف برداشت ...
بیشتر
در روایتی از امام علی(ع) وجود مدائنی در آسمان که هر یک به عمودی از نور اتصال دارند، مطمح نظر قرار گرفته است. بعضی مراد از «مدائن سماء» را شهرهایی شبیه به شهرهای زمینی در آسمان دانسته اند و آن را حمل بر وجود زمین های متعدد در فضا کرده اند. برخی نیز بر جعلی بودن روایت مذکور تأکید کرده اند. بر این اساس نوشتار حاضر با عنایت به اختلاف برداشت ها، جهت تبیین چیستی مدلول روایت مذکور به بررسی متنی و سندی آن با تکیه بر روش های نقد حدیث پرداخته است. بر این اساس می توان با تکیه بر صحت سندی و معنای جامع و فراگیر«محصون بودن» برای واژه «مدائن» و «سیارات» برای «نجوم» در متن، به ترتیب به معانی «مدارهای سیارات» و «نیروی جاذبه خورشیدی» برای «مدائن سماء» و «عمود نور» دست یافت. همچنین طول عمود نور در متن حدیث و شعاع منظومه شمسی یعنی فاصله کمربند کوئیپر از خورشید با نظرداشت مرز بخش سیارهای (با تقریب بالا) برابر است.
حسام امامی دانالو؛ علی شریفی
چکیده
تحلیل فلسفی وحی و تکلّم الهی، یکی از ضرورتهای دینی است. بشری بودن الفاظ قرآن کریم، انگارهای است که حداقل از اوایل قرن چهارم هجری، برای تبیین نحوة تکلّم الهی بهوجود آمده است و برخی در این میان برآنند که با توجه به اصل «سنخیت» ممکن نیست قرآن مخلوق بیواسطة خداوند باشد و بنابراین در جریان وحی، تنها معانی بدون شکل بر پیامبر اکرم ...
بیشتر
تحلیل فلسفی وحی و تکلّم الهی، یکی از ضرورتهای دینی است. بشری بودن الفاظ قرآن کریم، انگارهای است که حداقل از اوایل قرن چهارم هجری، برای تبیین نحوة تکلّم الهی بهوجود آمده است و برخی در این میان برآنند که با توجه به اصل «سنخیت» ممکن نیست قرآن مخلوق بیواسطة خداوند باشد و بنابراین در جریان وحی، تنها معانی بدون شکل بر پیامبر اکرم (ص) نازلشده و ایشان خود به شکلدهی و عربی کردن معانی مبادرت ورزیده است. ازاینرو، پس از تبیین نحوة تمسک قائلان به بشری بودن الفاظ قرآن کریم، به اصل سنخیت، برداشت آنان تحلیل و نقد شده است و چنین به دست آمد که پذیرش اصل سنخیت مانع الهی دانستن الفاظ قرآن کریم نیست و با توجه به مبانی فلسفی، ازجمله مبانی وحدت وجود و تشکیک در وجود، میتوان با فرض پذیرش اصل سنخیت و بساطت ذات، همچنان الفاظ قرآن کریم را مخلوق بیواسطة خداوند دانست
علی شریفی؛ سبحان رنجبرزاده
چکیده
یکی از ثمرات جهش و پیشرفت علوم تجربی افزایش توجهات به رابطه علم و قرآن و تفسیر علمی قرآن بود، در معرض توجه قرار گرفتن تفسیر علمی هم موجب اتخاذ رویکردهای گوناگونی در این مسئله در میان مسلمانان شده، و هم به بحثهای کلامی قلمرو قرآن دامن زده است. اما مستشرقان که در سدههای اخیر وارد مطالعه جدّی در حوزه قرآن و علوم مرتبط با آن شدهاند ...
بیشتر
یکی از ثمرات جهش و پیشرفت علوم تجربی افزایش توجهات به رابطه علم و قرآن و تفسیر علمی قرآن بود، در معرض توجه قرار گرفتن تفسیر علمی هم موجب اتخاذ رویکردهای گوناگونی در این مسئله در میان مسلمانان شده، و هم به بحثهای کلامی قلمرو قرآن دامن زده است. اما مستشرقان که در سدههای اخیر وارد مطالعه جدّی در حوزه قرآن و علوم مرتبط با آن شدهاند هم به تأمّلاتی در این زمینه پرداختهاند، از جمله آنان ماسیمو کامپانینی است که تفسیر علمی قرآن را براساس مبانی هرمنوتیک فلسفی تعریف کرده است. اندیشههای وی در این مسئله مواضع مشترکی با دیدگاههای روشنفکران مسلمان معاصر و متأثر از اندیشههای غربی دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به بررسی آرای وی پرداخته و درنهایت اثبات شده که مؤلفهها و شاخصههای اندیشه وی نظیر مساوی دانستن کاربست هرمنوتیک فلسفی در فهم قرآن با تأویل آن، عبور بدون ضابطه از معانی لغوی و حجیت ظاهری الفاظ قرآن، تاریخمندی قرآن و نگاه پدیدارشناختی به آیات قرآن از شرایط و ضوابط عام تفسیر و نیز ضوابط خاص تفسیر علمی قرآن پیروی نکرده و یا حتی در تقابل با این اصول و ضوابط قرار دارد، در انتها هم تحلیل او از دیدگاههای مسلمانان درباره رابطه قرآن و علم مورد بررسی قرار گرفته و به نقاط ضعف آن اشاره شده است.