بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایبنیتس سستترین و ضعیفترین بخش فلسفه او میداند، این بخش به معنایی اساسیترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایبنیتس بدون خداوند نه چیزی میتواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین ...
بیشتر
بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایبنیتس سستترین و ضعیفترین بخش فلسفه او میداند، این بخش به معنایی اساسیترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایبنیتس بدون خداوند نه چیزی میتواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین وی برهان مبتنی بر حقایق سرمدی است. برخی این برهان را متقاعد کننده تر از برهان وجودی، و حتی اعتبار برهان وجودی را به معنایی متوقف بر این برهان دانسته اند. در این مقاله قرائت های مختلف برهان مذکور بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را ...
بیشتر
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایستۀ احترام میداند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتقاد به وجود خداوند هموار میسازد و به آن جهت طبیعی میبخشد. این برهان مدعی است که از طریق شناخت طبیعت و بدون استناد به هیچ برهان استعلایی میتواند وجود خدا را مبرهن سازد؛ لیکن در عمل از عهدۀ این کار برنمیآید و به ناچار در مراحلی از برهان از تجربه دست میکشد و به دو برهان دیگر یعنی برهان جهانشناختی و برهان وجودی پناه میبرد. در نتیجه، برهان نظم علاوه بر نقایص خاص خود، مغالطههای دو برهان دیگر را نیز مرتکب میشود. کانت با انحصار براهین اثبات وجود خدا در سه برهان و رد هر سه، راه عقل نظری را در اثبات هستی خدا بسته میبیند و در نهایت مدعی است که اعتقاد به خدا را فقط بر بنیادهای اخلاقی میتوان استوار ساخت.