پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220Position and rule of wisdom in exegeses of Qurtubi’s Quranic Al Jame El Ahkamنقش و جایگاه عقل در تفسیر الجامع لأحکام القرآن قرطبی1141941FAمجید خزاعیدانشجوی دکتری علوم قرآن و، دانشگاه اصفهانمحمدرضا ستودهنیادانشیار گروه علوم قرآن دانشگاه اصفهانسیدمهدی لطفیاستادیار علوم قرآن و حدیث، دانشگاه اصفهانJournal Article20150826Qurtubi’s exegeses in categorization of exegeses has a great place in exegeses of Ray. This exegeses, in spite of its juristic nature in three fields of juristic, rhetorical and exegeses can be discussed. Qurtubi in position of an interpreter consider no room for entrance of wisdom in fields of juristic and rhetoric, but in practical field he has indicated to wisdom. In the field of Quranic studies, he considers a great position for wisdom. For Qurubi exegeses of hadith has positions based on interpreters’ two different views , and by accepting of the place of wisdom in exegeses of Quran, has presented his own definition from wisdom and its importance in exegeses of Quran and stressed insufficiency relying on quotation. This paper tries to define of wisdom based Qurtubi’s view and its place in three fields of juristic, rhetoric, and exegeses.تفسیر قرطبی، در دستهبندی تفاسیر، در گروه تفاسیر فقهی جای میگیرد و افزون بر مباحث فقهی مباحث گوناگون دیگری را نیز در خود جای داده است. یکی از موضوعات جالب توجه این تفسیر عقل است و جایگاه آن در سه حوزۀ فقهی، کلامی، و تفسیری قابل بررسی است. قرطبی در مقام نظر مجالی برای ورود عقل در حوزههای فقهی و کلامی نمیبیند، اما در عمل در مواردی به دلیل عقلی استناد کرده است. وی در حوزۀ قرآنی نقش پررنگی برای عقل در تفسیر <em>قرآن</em> قائل است. قرطبی در حوزۀ تفسیر با گشادهدستی نقش عقل در تفسیر را تبیین میکند و، با قبول تفسیر به رأی، عقل را منبعی مهم در تفسیر <em>قرآن</em> میداند و موافقان صرف تفسیر اثری را نقد و آنها را تخطئه میکند. قرطبی روایات تفسیر به رأی را ناظر به دو دسته از مفسران میداند و، با قبول نقش عقل در تفسیر، در ذیل آیات به تعریف خود از عقل پرداخته است و بر اهمیت آن در تفسیر<em> قرآن</em> و ناکافی بودن اکتفای بر نقل تأکید دارد. مراد قرطبی از عقل طاعت الهی است و بر این اساس کسانی مانند کافران، که به طاعت الهی نمیپردازند، فاقد عقلاند. در این نوشتار درصدد بررسی تعریف عقل از دیدگاه قرطبی و نیز تبیین جایگاه آن در حوزۀ تفسیری هستیم.https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1941_9e8595accc4ff330701d46c6b4576d21.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220Comparative history of man’s appearance on earth based on the scientific findings and teachings of the Quran and Itrahبررسی تطبیقی تاریخ پیدایش انسان در زمین از نظر علم و آموزههای قرآنی و حدیثی15311955FAمحمدعلی دولتدانشجوی دکتری کلام امامیه، دانشگاه قرآن و حدیث0000-0001-7150-9355علی افضلیدانشیار مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفة ایرانJournal Article20151027
This article seeks to find a way to properly explain the scientific findings about the biology of human beings on Earth before Adam (AS) in the verses and Hadiths. Archaeological findings suggest that pre-existing humans, two types of creatures with intelligence and free will, the Neanderthals and Cromangons, who lived in the land of ten thousand years ago, is depleted. The hadithes In general, talk about the existence of two species of Jinn and Gorilla and indicate the existence of seven types of humanoid creatures on earth. Perhaps we know Neanderthals and Cromangons two types of Gorilla. Based on historical studies and scientific research since the fall of Adam as the father of the current people on the ground, less than in tens of thousands of years ago. No physical connection between Adam and creatures before him there. The theory of Transformism about Adam and his seed is not true.
چکیده
در این مقاله به دنبال یافتن راهکاری مناسب برای توجیه صحیح یافتههای علمی پیرامون زیست انسان در زمین و موجودات پیش از آدم (ع) در آموزههای <em>قرآن</em> و عترت هستیم. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و از گونۀ تحلیل اسنادی و کتابخـانهای است و یافتههای زیستشناسی را با استناد به اطلاعات گردآوریشده از آیات و روایات ارزیابی کردهایم. یافتههای باستانی حاکی از آن است که، پیش از انسانهای کنونی، دو نوع از موجودات انسانگونه، یعنی نئاندرتالها و کرومانیونها، در زمین میزیستهاند که دهها هزار سال پیش نسل آنها منقرض شده است. در روایات نیز از سویی به طور کلی از وجود دو گونۀ جنّ و نسناس پیش از انسان صحبت به میان آمده و، از سوی دیگر، حاکی از وجود هفت گروه از موجودات انسانگونه در زمین است. شاید بتوان نئاندرتالها و کرومانیونها را دو گونه از نسناس به شمار آورد. ضمن آنکه، بر اساس مطالعات تاریخی و پژوهشهای علمی، هبوط آدم (ع) که پدر انسانهای کنونی است به زمین در محدودۀ زمانی کمتر از 10 هزار سال پیش رخ داده است و هیچ گونه ارتباط فیزیکی میان آدم (ع) و موجودات پیش از او وجود ندارد؛ بنابراین نظریۀ تکامل دربارۀ آدم (ع) و نسل او صدق نمیکند.https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1955_274819a1d95994912164f4ca000e485c.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220The Problem of Cartesian Circle in The Demonstration of God’s Existence: The Solution of Memory and Its Critique.مسئلۀ دور دکارتی در اثبات وجود خداوند راهحل حافظه و نقد آن33551956FAسیدمسعود سیفاستادیار فلسفه، دانشگاه بینالمللی امام خمینیپریسا وفامندکارشناس ارشد فلسفه، دانشگاه امام خمینیJournal Article20151103Cartesian circle is a well-known topic. This issue first put forward by his contemporaries to the extent that according to Descartes “if I am certain that God exists and is not deceiver, I can be certain that whatever I perceive clearly and distinctly is true.” and “only if I first be certain that whatever I perceive clearly and distinctly is true, then I can be certain that god exists and is not deceiver.” That is, certainty of the two propositions: “God exist and is not deceiver”, and “whatever I perceive clearly and distinctly is true”, depend on each other and it entails circle. There is several solution for Cartesian circle among which the solution of memory, of twofold certainty, and of psychological interpretation are very important. This article deals whit the solution of memory, according to which God guarantees our memory rather than the truth of our clear and distinct perceptions.یکی از مسائل مهم در فلسفۀ دکارت دور دکارتی است. این مسئله را اولینبار معاصران دکارت مطرح کردند؛ اینکه دکارت معتقد است: «اگر من یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریبکار نیست، میتوانم یقین داشته که هر آنچه را به طور واضح و متمایز ادراک کردهام صحیح است» و «فقط در صورتی که در ابتدا یقین داشته باشم که هر آنچه را به طور واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است، میتوانم یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریبکار نیست»؛ یعنی یقین به دو قضیۀ «خداوند وجود دارد و فریبکار نیست» و «هر آنچه به نحو واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است» منوط به یکدیگر است و بنابراین مستلزم دور است. برای حل مسئلۀ دور دکارتی راهحلهای متعددی ارائه شده است که مهمترین آنها عبارتاند از راهحل حافظه، راهحل یقین دوگانه و راهحل مبتنی بر تفسیر روانشناسانه. در این مقاله راهحل حافظه و نقد آن را بررسی میکنیم که بنا بر آن خداوند ضامن دقت حافظۀ ماست، نه ضامن درستی ادراکات واضح و متمایز.https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1956_a72aba5e790bc62ff30f8540c5b810ad.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220The Reaction of Moslem Scholars to the Religious Activities of
European and Christian propagandas at the beginning of Qajar Dynastyواکنش علمای شیعه به فعالیتهای مذهبی مبلغان مسیحی اروپایی در اوایل دورة قاجاریه51751957FAباقرعلی عادلفراستادیار تاریخ، دانشگاه بینالمللی امام خمینیJournal Article20150616Abstract:
From the beginning of the 16th century, a Shia government was established in Iran during which powerful European and Christian governments appeared in its southern borders. As a consequence, the religious missioners of these countries could facilely and effortlessly step onto Iran`s soil with the support of their governments. During the subsequent centuries, missioners were one of the most suitable organizations for influencing Iran`s culture. For this purpose, Catholic and Protestant missionaries tried different political and religious approaches. Europeans' resounding and considerable success in conquering historical and new (contemporary and recent) continents as well as the propagation of Christianity during that period spawned the use of incursive methods for their propaganda in Iran. The translation of holy texts of Christianity into Persian as well as writing books running athwart Islamic beliefs and engendering dubitation among Muslims started in Safavid dynasty, however, these exercises reached to the zenith and peak owing to the intensification of competitions among colonialist governments. This research aims to analyze some priests` books and statements (especially Henry Martin`s) disproving and discrediting Shia`s beliefs and also how Shia scholars and clergies responded to them by writing theories confuting Christian missionaries.چکیده
از آغاز قرن شانزدهم میلادی، ایران همزمان با استقرار دولت شیعی و حضور قدرتهای نوظهور عیسوی اروپایی در مرزهای جنوبی خود با تجربهای تازه مواجه شد. ورود مسیونرهای مذهبی با حمایت کشورهای متبوع به ایران تسهیل شد؛ به گونهای که میسیونرها طی سدههای بعدی به یکی از مؤثرترین نهادها در ایجاد دگرگونیهای فرهنگی ایران بدل شدند. مبلغان کاتولیک و پروتستان شیوههای متفاوت سیاسی و مذهبی را در ایران به کار گرفتند که همگام با توفیق چشمگیر اروپاییها در فتح سرزمینهای قارة کهن و جدید و گسترش مسیحیت بود. دستیابی به قدرت حاصل از این فضاهای تازه غربیان را به اتخاذ شیوههای تبلیغی تهاجمی در کشورهای مسلمان از جمله ایران ترغیب کرد. ترجمة متون مقدس به زبان فارسی و نگارش کتابهای متعدد علیه متون و باورهای اسلامی برای ایجاد تشکیک در میان عقاید و آموزههای مسلمانان در دورۀ صفویه آغازگر چنین هجوم فرهنگیای محسوب میشود که با گسترش پدیدة شرقشناسی و شدتگیری رقابتهای استعماری در دورة قاجار به اوج خود رسید. بنا بر اهمیت و ضرورت بازخوانی چنین رویکردی و ریشهیابی تاریخی آبشخورهای نفوذ فرهنگی غرب در ایران، تلاش میکنیم، با بررسی متون و آثار کشیشان بهویژه هنری مارتین، کیفیت واکنش علمای شیعه و بازخوانی رسالههای تقابلی و ردیههای آنان را تحلیل کنیم.https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1957_0ddec5c1c0e6e9832fbea9609b023908.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220لوازم معرفتشناختی جهانشناسی قرآن برای علوم طبیعیلوازم معرفتشناختی جهانشناسی قرآن برای علوم طبیعی77971958FAقدرتالله قربانیاستادیار فلسفه، دانشگاه خوارزمی تهرانJournal Article20150903اهمیت مطالعۀ طبیعت بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا طبیعت بستر اصلی زندگی انسان است. از این رو، علوم طبیعی که با جهان طبیعت سروکار دارند نقش فزایندهای در بهبود و تغییر چهرۀ زندگی انسان دارند. اما برخی تلقیهای نادرست در علوم طبیعی جدید لزوم بازاندیشی در نگرشهای علوم طبیعی را با استفاده از آموزههای الهی نشان میدهد. در این زمینه، <em>قرآن</em> به مثابۀ منبعی الهی آموزههای مهمی در جهانشناسی طبیعی دارد. این کتاب الهی ضمن معرفی مهمترین ویژگیهای کلیت جهان هستی، یعنی ماسوی الله، برخی از خصوصیات مهم جهان طبیعت را برمیشمارد که مخلوقیت، نیازمندی، وابستگی تام در بقا، نظم و علیت، تفاوت و تنوع موجودات، وجود شعور و ادراک، زنده بودن و تسبیحگویی همۀ موجودات طبیعت، کارکرد خاص موجودات طبیعی و تحت سیطرۀ الهی بودن کل طبیعت فقط نمونههایی از آنهاست. آموزههای طبیعتشناسی <em>قرآن</em>، ضمن رازگشایی از چهرۀ برخی از ابعاد طبیعت، از مهمترین طرق خداشناسی و شکلگیری جهانبینی الهی است که تأمینکنندۀ سعادت حقیقی انسانهاست.چکیده
اهمیت مطالعۀ طبیعت بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا طبیعت بستر اصلی زندگی انسان است. از این رو، علوم طبیعی که با جهان طبیعت سروکار دارند نقش فزایندهای در بهبود و تغییر چهرۀ زندگی انسان دارند. اما برخی تلقیهای نادرست در علوم طبیعی جدید لزوم بازاندیشی در نگرشهای علوم طبیعی را با استفاده از آموزههای الهی نشان میدهد. در این زمینه، <em>قرآن</em> به مثابۀ منبعی الهی آموزههای مهمی در جهانشناسی طبیعی دارد. این کتاب الهی ضمن معرفی مهمترین ویژگیهای کلیت جهان هستی، یعنی ماسوی الله، برخی از خصوصیات مهم جهان طبیعت را برمیشمارد که مخلوقیت، نیازمندی، وابستگی تام در بقا، نظم و علیت، تفاوت و تنوع موجودات، وجود شعور و ادراک، زنده بودن و تسبیحگویی همۀ موجودات طبیعت، کارکرد خاص موجودات طبیعی و تحت سیطرۀ الهی بودن کل طبیعت فقط نمونههایی از آنهاست. آموزههای طبیعتشناسی <em>قرآن</em>، ضمن رازگشایی از چهرۀ برخی از ابعاد طبیعت، از مهمترین طرق خداشناسی و شکلگیری جهانبینی الهی است که تأمینکنندۀ سعادت حقیقی انسانهاستhttps://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1958_fcdf1b9b7681ab671bb65da3a8c30cd4.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220Religious nature of the natural sciences in Farabi and Avicenna’s viewماهیت دینی علوم طبیعی در اندیشۀ فارابی و ابنسینا991181959FAرضا ماحوزیاستادیار فلسفه، پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعیJournal Article20150904Abstract:
Because of the relation between science and philosophy on the one hand and the relation between Farabi and Avicenna’s philosophy and metaphysics with theology and religion on the other hand, natural sciences has many dimensions and numerous issues in connecting with philosophical theology and theoretical philosophy of them. In this paper I want to show the relation between natural sciences and philosophical theology in Farabi and Avicenna’s metaphysics. After that, I want to say the natural sciences for Farabi and Avicenna is differing from the discourse of science in the contemporary world.چکیده
به علت نسبت وثیق میان علم و فلسفه از یک سو و نسبت وثیق میان فلسفه و مابعدالطبیعۀ فارابی و ابنسینا با الهیات و دین از سوی دیگر، علوم تجربی و طبیعی در اندیشۀ این دو فیلسوف ایرانی و مسلمان در ابعاد و مسائل متعددی با الهیات فلسفی که در مابعدالطبیعۀ مد نظر این دو ذیل حکمت نظری شاخۀ الهیات طرح شده است گره خورده و از مبانی این زیرشاخه تغذیه کرده است. در این نوشتار تلاش میشود، در چند موقف اساسی، پیوندهای علوم طبیعی و تجربی با مابعدالطبیعه و بهویژه الهیات فلسفی بیان شود و در نهایت نشان داده شود که گفتمان علوم طبیعی و تجربی نزد این دو دانشمند و فیلسوف متمایز از گفتمان علوم تجربی در دنیای جدید استhttps://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1959_944bc3efee13081916c43bfe88633f90.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیپژوهشهای علم و دین3830646261220160220Proof of God's Existence, possible or impossible?اقامۀ برهان بر اثبات وجود خداوند، امکان یا امتناع؟1191331960FAعباس یزدانیدانشیار فلسفۀ دین، دانشگاه تهرانJournal Article20150622Is it possible to prove God’s existence through logical argument? Some philosophers hold that it is possible. In contrast others believe that it is impossible to prove God’s existence through logical argument. Although the third group maintain that proof of God’s existence is not impossible, yet, they reject the concept of classical natural theology on such proofs and suggest modern conditions for validity of proof. They believe that although some of the dissenting discourse towards classical natural theology arguments in proving God’s existence are subject to criticisms and that provability of God’s existence is rationally defendable, but the conceptions of proof of the proponents of classical natural theology from the concept of proof, the conditions posed by it and the certainty of such arguments to everyone as they claim, are not defendable. By accepting new epistemic paradigms and redefinition of the concept of proof as a person-relative argument, it is possible to defend the proofs of God’s existence and present new conception of the rationality of belief in God.چکیده
آیا میتوان با اقامۀ برهان منطقی وجود خدا را اثبات کرد؟ برخی فیلسوفان معتقدند اثبات وجود خدا با اقامۀ برهان منطقی امکانپذیر است؛ در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اثبات وجود خدا با برهان منطقی امتناع دارد؛ اما گروه سومی هستند که هرچند اثبات وجود خدا را ممتنع نمیدانند، تلقی طرفداران الهیات طبیعی سنتی از برهان را رد و شرایط جدیدی را برای برهان پیشنهاد میکنند. اینان بر این باورند که هرچند برخی از استدلالهای مخالفان براهین کلاسیک الهیات طبیعی در اثبات وجود خدا قابل نقد است و میتوان به نحوی از اثباتپذیری وجود خدا دفاع عقلانی کرد، تلقی مدافعان الهیات طبیعی سنتی از مفهوم برهان و شرایط آن و یقینی بودن براهین کلاسیک اثبات وجود خدا برای همگان قابل دفاع نیست. با پذیرش پارادایمهای جدید معرفتشناختی و بازسازی مفهوم برهان به عنوان برهان وابسته به شخص، میتوان از برخی براهین اثبات وجود خدا دفاع کرد و تلقی جدیدی از عقلانیت باور به خدا ارائه کرد.https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_1960_949bbdb407fdc37e886dca20cf05fd85.pdf