@article { author = {Baqershahi, Ali Naqi}, title = {بازتاب عشق افلاطونی در جهان مسیحیت}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {1-17}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {عشق یکی از موضوعاتی است که افلاطون در سه محاوره خود به آنها پرداخته و متفکران در شرق و غرب  واکنشهای گوناگونی به آن نشان داده اند که در این مقاله فقط به بازتاب آن در جهان مسیحیت پرداخته می شود. بطورکلی در جهان مسیحیت دو جریان فکری در خصوص عشق وجود دارد که یکی متاثر از افلاطون بوده و متفکران آن معتقدند از آنجاییکه اندیشه های افلاطون سازگار با دین مسیحی بوده و مغایرتی با آن ندارد، از این رو  می توان ضمن اعتقاد به سنت مسیحی از فلسفه افلاطون نیز برای فهم بهتر و عمیقتر مفاهیم دینی استفاده کرد. غالب متفکران اولیه کلیسا مانند یوحنا، اوریگن، و آگوستین به این جریان فکری تعلق دارند. جریان بعدی واکنشی بود به جریان اول و پیروان آن احساس می کردند که عناصر یونانی از طریق متفکران اولیه مسیحی وارد دین مسیحیت شده و آن را آلوده کرده است، از این رو در صدد پیراستن و زدودن مسیحیت از اندیشه های یونانی مخصوصا افلاطونی برآمدند. افرادی چون پولس، لوتر و نایگرن به این جریان فکری تعلق دارند. در این مقاله فقط به آراء اوریگن به عنوان نماینده جریان اول پرداخته می شود زیرا او اولین کسی است که پای افلاطون را به جهان مسیحیت کشید، همچنین اشاره ای مختصر نیز به آراء آگوستین خواهد شد. در خصوص جریان دوم نیز به آراء نایگرن پرداخته می شود زیرا او بطور جدی به این مسئله پرداخته و حتی کتابی دوجلدی تحت عنوان آگاپه و اروس نگاشته و در صدد مقابله با جریان فکری اول برآمد}, keywords = {افلاطون,مسیحیت,عشق,آگاپه,اروس,اوریگن,نایگرن,آگوستین}, title_fa = {بازتاب عشق افلاطونی در جهان مسیحیت}, abstract_fa = {عشق یکی از موضوعاتی است که افلاطون در سه محاوره خود به آنها پرداخته و متفکران در شرق و غرب  واکنشهای گوناگونی به آن نشان داده اند که در این مقاله فقط به بازتاب آن در جهان مسیحیت پرداخته می شود. بطورکلی در جهان مسیحیت دو جریان فکری در خصوص عشق وجود دارد که یکی متاثر از افلاطون بوده و متفکران آن معتقدند از آنجاییکه اندیشه های افلاطون سازگار با دین مسیحی بوده و مغایرتی با آن ندارد، از این رو  می توان ضمن اعتقاد به سنت مسیحی از فلسفه افلاطون نیز برای فهم بهتر و عمیقتر مفاهیم دینی استفاده کرد. غالب متفکران اولیه کلیسا مانند یوحنا، اوریگن، و آگوستین به این جریان فکری تعلق دارند. جریان بعدی واکنشی بود به جریان اول و پیروان آن احساس می کردند که عناصر یونانی از طریق متفکران اولیه مسیحی وارد دین مسیحیت شده و آن را آلوده کرده است، از این رو در صدد پیراستن و زدودن مسیحیت از اندیشه های یونانی مخصوصا افلاطونی برآمدند. افرادی چون پولس، لوتر و نایگرن به این جریان فکری تعلق دارند. در این مقاله فقط به آراء اوریگن به عنوان نماینده جریان اول پرداخته می شود زیرا او اولین کسی است که پای افلاطون را به جهان مسیحیت کشید، همچنین اشاره ای مختصر نیز به آراء آگوستین خواهد شد. در خصوص جریان دوم نیز به آراء نایگرن پرداخته می شود زیرا او بطور جدی به این مسئله پرداخته و حتی کتابی دوجلدی تحت عنوان آگاپه و اروس نگاشته و در صدد مقابله با جریان فکری اول برآمد}, keywords_fa = {افلاطون,مسیحیت,عشق,آگاپه,اروس,اوریگن,نایگرن,آگوستین}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2813.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2813_b3739ee01406ea298da9656b144ff5fe.pdf} } @article { author = {Pezhhan, Ali and Kamaliha, Anita and Ajam Zamani, Maral}, title = {مطالعه تطبیقی قوانین سقط جنین در کشورهای مسلمان}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {19-48}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {در عصر حاضر ، موضوع سقط جنین به‌عنوان یک مسأله اجتماعی بحث‌انگیز در اکثر کشورهای جهان مطرح است. مساله سقط جنین و احکام مربوط به آن در فقه اسلامی از مسایل مهم به‌شمار می‌آید و با روند تکاملی و رو به رشد علوم جدید وارد حوزه علمی و مجامع پزشکی دنیا از جمله جمعیت‌شناسی نیز شده است. از آنجایی که دین نقش بسیار مهمی در تصمیم‌گیری اخلاقی و سیاست‌های یک کشور در رابطه با سقط جنین  ایفا می‌کند، هدف اصلی این مقاله تطبیق قوانین سقط جنین در کشورهای مسلمان است. برای رسیدن به هدف اصلی به بررسی معتبرترین متون اسلامی (یعنی قرآن و سنت) و همچنین دیگر عوامل (یعنی فتوای معاصر، عرفان و اصول اسلامی) با رویکرد تحلیلی و سیستماتیک نسبت‌به مسئله سقط جنین پرداخته شده است. نتایج نشان می‌دهد که مواضع نسبت به سقط جنین به‌طور چشمگیر متغیراست. بسیاری از علمای دینی مجوز سقط جنین به‌ویژه در مراحل خاصی از حاملگی را صادر می‌کنند. اما از طرف دیگر با رویکردی محافظه‌کارانه 18 کشور  از 47 کشور مورد بررسی مجوز سقط جنین را تحت هیچ شرایطی و حتی جهت حفظ سلامت و زندگی فرد باردار صادر نمی‌کنند. بنابراین اسلام به‌شدت سقط جنین را مذموم دانسته و مجازات سنگینی برای مرتکبین آن قائل شده است.}, keywords = {سقط جنین,نگرش,جهان اسلام و قوانین اسلامی}, title_fa = {مطالعه تطبیقی قوانین سقط جنین در کشورهای مسلمان}, abstract_fa = {در عصر حاضر ، موضوع سقط جنین به‌عنوان یک مسأله اجتماعی بحث‌انگیز در اکثر کشورهای جهان مطرح است. مساله سقط جنین و احکام مربوط به آن در فقه اسلامی از مسایل مهم به‌شمار می‌آید و با روند تکاملی و رو به رشد علوم جدید وارد حوزه علمی و مجامع پزشکی دنیا از جمله جمعیت‌شناسی نیز شده است. از آنجایی که دین نقش بسیار مهمی در تصمیم‌گیری اخلاقی و سیاست‌های یک کشور در رابطه با سقط جنین  ایفا می‌کند، هدف اصلی این مقاله تطبیق قوانین سقط جنین در کشورهای مسلمان است. برای رسیدن به هدف اصلی به بررسی معتبرترین متون اسلامی (یعنی قرآن و سنت) و همچنین دیگر عوامل (یعنی فتوای معاصر، عرفان و اصول اسلامی) با رویکرد تحلیلی و سیستماتیک نسبت‌به مسئله سقط جنین پرداخته شده است. نتایج نشان می‌دهد که مواضع نسبت به سقط جنین به‌طور چشمگیر متغیراست. بسیاری از علمای دینی مجوز سقط جنین به‌ویژه در مراحل خاصی از حاملگی را صادر می‌کنند. اما از طرف دیگر با رویکردی محافظه‌کارانه 18 کشور  از 47 کشور مورد بررسی مجوز سقط جنین را تحت هیچ شرایطی و حتی جهت حفظ سلامت و زندگی فرد باردار صادر نمی‌کنند. بنابراین اسلام به‌شدت سقط جنین را مذموم دانسته و مجازات سنگینی برای مرتکبین آن قائل شده است.}, keywords_fa = {سقط جنین,نگرش,جهان اسلام و قوانین اسلامی}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2814.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2814_740afc481902c274db033f379c6e056d.pdf} } @article { author = {Hasanzade, Saleh and Telvari, Daryush}, title = {The role of intuitive knowledge in the outburst and victory of Hojjat (aj)}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {49-72}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {In the Holy Quran, it is referred to “the science” which our Prophet is the owner of ,being able to perform fantastic affairs, and directing those sciences to the general people is the purpose of the prophet’s mission. What are the nature and tools of these sciences? What is its difference with other human sciences and its effects? Do the follower of Hazrat Hajjat (aj) enjoy these sciences and use their abilities to emerge? The reality of “Intuitive knowledge” is observation of the immediate presence of facts in the world of “God”, whose owners are intuitively aware of truths of the universe and are able of inward-looking  objects. Intuitive education is from prophetic revelation that is specific to the prophets, and non-prophetic revelation , which includes: inspiration, revelation, sincere dream and the science of “Asma” and “Quran”. In this paper after the explanation of the real science, its types, the means and methods of epistemologhy and of course their difference, we have tried to clarify the types of intuitive teachings and the benefits of them. The lack of its monopoly to the infallibles (S),  and by claiming an example of the traditions of the advent, we claim that peace by dominating some levels of intuitional knowledge and the resulting powers, we can effect the emergence and victory of Hojja (Aj) and Under the province of Imam, we inherit the land. “ En-al-arz Yaresoha Ebadi al-Salahon”.}, keywords = {science,intellect,heart,intuitive,Knowledge,emergence}, title_fa = {نقش معرفت شهودی در ظهور و پیروزی حضرت حجه (عج)}, abstract_fa = {در قرآن کریم به علومی اشاره شده که صاحب آن مسجود ملائک، شاهد بر رسالت، قادر به انجام امور خارق العاده، و تعلیم آن به عموم انسان‌ها، هدف رسالت نبی اکرم(ص) می‌باشد. ماهیت، ابزار، آثار، و تفاوت این علوم با سایر معارف بشری چیست؟ آیا یاران حضرت حجت(عج) از این علوم  بهره‌مند و از توانمندی‌های حاصله، در ظهور استفاده می‌کنند؟ معرفت شهودی، مشاهده حضوری بلاواسطه حقایق در عالمِ علمِ ربوبی است که صاحبان آن، باطن اشیاء و حقایق عالم را بی­واسطه صورت علمی شهود می­نمایند. معارف شهودی اعم است از وحیِ نبوت که مختص به انبیا است، و وحی غیر نبوت که شامل: الهام، مکاشفه، رؤیای صادقه، علم به اسماء و کتاب است. در این مقاله با رویکرد معرفت‌شناسیِ اسلامی ،پس از تبیین علم، اقسام ، ابزار روش‌های معرفتی و تفاوت آن‌ها با یکدیگر، به اقسام معارف شهودی و مواهب آن پرداخته‌ایم. عدم انحصار آن به معصومین(س) را اثبات و با ذکر نمونه‌ای از روایاتِ ظهور مدعی شده‌ایم که صلحاء با تسلط بر برخی از مراتب معرفت شهودی و قدرت‌های حاصله، در ظهور و پیروزی  حضرت حجه(عج) نقش آفرینی و تحت ولایت امام، زمین را به ارث می‌برند. «ان الارض یرثها عبادی الصالحون»}, keywords_fa = {علم,عقل,قلب,معرفت شهودی,ظهور}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2815.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2815_3a0a80bd92a685de0bc772e8b8817ae9.pdf} } @article { author = {Pasandi, Fariba and Shamshiri, Mohammad Reza}, title = {Comparison of Science and Religion from the Perspectives of " Friedrich Schleiermacher " and "Karl Barth"}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {73-90}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {One of the important topics in the field of religious studies is the relation between "science and religion" and the explanation of the areas of religious doctrines and scientific findings. With the intellectual and cultural changes after the Renaissance, the contradictions of science and religion appeared in Christianity; Friedrich Schleiermacher and Karl Barth were among the most prominent figures who tried to reconcile religion with the demands of modern times. Although both of them had a new and rehabilitating approach in the course of religious modernization, they sought to prove the independence of religion from science and create protective areas for religion, but by presenting their plans for returning to the essence of religion, they made readings from religion that had considerable problems due to their one-dimensionality. Schleiermacher reduced the importance of God and important elements of religion to personal feelings and personal experience; a kind of human-centered and interpreted religious teachings based on human knowledge that Karl Barth called wrong. But Barth was also at risk; The only criterion of his measure was Christian teachings, and the commemoration of God was made by minimizing man; That is exactly the opposite of the direction Schleiermacher had done.}, keywords = {science,Religion,Relationship of Science and Religion,Schleiermacher,Karl Barth}, title_fa = {مقایسه علم و دین از دیدگاه «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت»}, abstract_fa = {یکی از مباحث مهم در عرصه دین­پژوهی، نسبت میان «علم و دین» و تبیین حوزه‌های آموزه‌های دینی و یافته‌های علمی است. با تحولات فکری و فرهنگی پس از رنسانس، تعارض‌های علم و دین در مسیحیت نمایان شد ؛ «فردریک شلایر ماخر» و «کارل بارت» از شاخص‌ترین چهره‌هایی بودند که در جهت سازگاری دین با اقتضائات دوران مدرن تلاش کردند. این دو هر چند در جریان نواندیشی دینی، رویکردی جدید و بازسازی کننده داشتند و در پی اثبات استقلال دین از علم و ایجاد حوزه‌ای حفاظتی برای دین بودند؛ اما با ارائه‌ی طرح‌های خود در راستای بازگشت به گوهر دین، قرائت‌هایی از دین بیان نمودند که به دلیل تک بعدی بودن از مشکلات قابل توجهی برخوردار بود. شلایر ماخر، خدا و عناصر مهم دین را در حد احساس و تجربه شخصی کاهش داد؛ نوعی انسان محوری و تفسیر آموزه‌های دینی بر اساس معارف بشری که کارل بارت آن را نادرست خواند. اما بارت هم در معرض خطر قرار گرفت؛ تنها معیار سنجش را آموزه‌های مسیحی دانست و بزرگ‌داشت خدا را با  کوچک ساختن انسان همراه ساخت؛ یعنی درست خلاف جهتی حرکت نمود که شلایر ماخر پیموده بود.}, keywords_fa = {دین,رابطه علم و دین,شلایرماخر,کارل بارت}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2816.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2816_fc7b01554f1359798f582eaf49965a34.pdf} } @article { author = {Goli, Javad}, title = {Investigating the Originality and Effectiveness of Javadi Amoli's Perspective on the resolving of the Conflict of Science and Religion}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {91-112}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {One of the important issues in the field of religion is the conflict of science and religion. Javadi Amoli is one of the most prominent scholarly thinkers of the Shiite clergy who has addressed the issue of conflict between science and religion. The main question is whether Amoli's methods of eliminating the conflict between science and religion originate from Islam Or has he repeat the ways of eliminating the conflict of science and religion of Western thinkers? And are his methods successful in resolving the conflict? The purpose of this article is to present Amoli's methods and examine their Originality and their Effectiveness. Referring to the works of Javadi Amoli and the outstanding works of Western thinkers in the field of science and religion, it is evident that some of Amoli's methods are based on the Islamic Philosophy of Science and another on the basis of his Islamic theological views. Hence, the Originality of Amoli's methods has been proven And since he has explained  compatibility of science and religion with the consideration of the nature and characteristics of science and religion and preserves their characteristics, Amoli's methods of resolving conflicts are effective.}, keywords = {Javadi Amoli,science,Religion,Conflict Resolution}, title_fa = {بررسی اصالت وکارایی دیدگاه جوادی آملی دربارۀ رفع تعارض علم ودین}, abstract_fa = {یکی از مسائل مهم در عرصۀ دین‌پژوهی معضل تعارض علم و دین است. جوادی آملی یکی از برجسته‌ترین متفکران روحانیت شیعه است که به حل شبهه تعارض علم و دین پرداخته‌ است. پرسش اصلی این است که آیا شیو‌ه‌های رفع تعارض وی خاستگاه اسلامی دارد یا تکرار شیوه‌های متفکران غربی است و آیا این شیو‌ه‌ها در رفع تعارض موفق هستند؟ هدف از این مقاله ارائۀ شیوه‌های ایشان و بررسی اصالت آن‌ها و ارزیابی کارایی‌شان است. با مراجعه به آثار جوادی آملی و آثار برجسته متفکران غربی در زمینة علم و دین و بررسی آنها مشخص می‌شود که برخی از شیوه‌های جوادی آملی مبتنی بر فلسفه علم اسلامی و دسته دیگر مبتنی بر دیدگاه‌های دین‌شناسانه اسلامی است. ازاین‌رو، اصالت این شیوه‌ها اثبات گردیده و چون وی با ملاحظه ماهیت و ویژگی‌های علم و دین و با حفظ خصوصیات آن‌ها سازگاری‌شان را تبیین کرده، شیوه‌های وی در رفع تعارض کارایی دارد}, keywords_fa = {جوادی آملی,علم,دین,شیوه‌های رفع تعارض}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2817.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2817_385556ab389d336ce780142d9a95c1b7.pdf} } @article { author = {Zurvani, Mojtaba and Afkham, Amin}, title = {Pastoral Epistles: Critiqe and survey}, journal = {Science and Religion Studies}, volume = {8}, number = {1}, pages = {113-140}, year = {2017}, publisher = {IHCS}, issn = {38306462}, eissn = {23830654}, doi = {}, abstract = {The first and second of Timothy and Titus in the New Testament, attributed to Paul, are called the Pastoral Epistles. The credibility of these epistles were acceptable until the Middle Ages, but with the onset of the Biblical historical critique, the authenticity and content of these epistles like other parts of Bible were reviewed. This article is going to answer two questions about these letters, the attribution of these letters to Paul, and then, the influences of teachings and theology of the epistles after the historical criticism of the Bible. Schleiermacher was the first critic of  the authenticity of these letters and later scholars confirmed his opinion by providing further arguments. Method of study is conceptual analysis method. It seems that the actual writer of the Pastoral Epistles is not Paul, and despite all the reviews and surveys, nowadays Pastoral Epistles are a source of inspiration and influence in the Christian community. The influences of Pastoral Epistles on the structure of the Christian Church, the pattern of believer's behavior and charity associations are still significant.}, keywords = {Criticism of the Bible,Pastoral Epistles,Paul,Timothy,Titus,Christian}, title_fa = {رسالات شبانی: نقد جایگاه آن در میان مسیحیان}, abstract_fa = {سه رسالۀ اول و دوم تیموتائوس و تیتوس در عهد جدید، منسوب به پولس، معروف به رسالات شبانی هستند. وثاقت این رسالات تا قرون‌وسطی موردپذیرش بود اما با شروع جریان نقد تاریخی کتاب مقدس همچون دیگر نوشته های کتاب مقدس، سندیت و محتوای این رسائل موردبررسی جدید قرار گرفتند. این مقاله درپی پاسخ به دو سؤال دربارۀ این رسالات است؛ نخست بررسی انتساب این رسالات به پولس و دوم تأثیر آموزه‌ها و الهیات این رسالات بعد از جریان نقد تاریخی کتاب مقدس. نخستین بار شلایرماخر سندیت این رسالات را مورد تردید قرار داد و دانشمندان بعدی با تأیید نظر او دلایل بیشتری را ارائه دادند. روش بررسی ای مسئله روش تحلیل مفهومی است. به نظر می‌رسد پولس نویسندۀ حقیقی رسالات شبانی نیست. علی‌رغم تمامی نقدها و بررسی­ها، امروزه رسالات شبانی منشأ الهام و تأثیر در جامعۀ مسیحی هستند. تأثیر رسالات شبانی بر ساختار کلیسای مسیحی، الگوی رفتاری مؤمنان و انجمن‌های خیریه هنوز قابل‌توجه است}, keywords_fa = {نقد کتاب مقدس,رسالات شبانی,پولس,تیموتائوس,تیتوس,مسیحیان}, url = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2818.html}, eprint = {https://elmodin.ihcs.ac.ir/article_2818_dd1385b583c2b3d70cdabb4d1ba44a3b.pdf} }