ابراهیم نوئی؛ عباس ایزدپناه؛ شریعت آقاجری
چکیده
علم کلام از دانشهایی دینی است که سرگذشت یکنواختی نداشته است. اگر شماری به وجوب فراگیری و اشتغال به آن رأی داده اند، کسانی هم در تحریم پرداختن به آن از هیچ تلاشی دریغ نکردند. اهل حدیث علاوه بر تمسک به دلایل متعدد بر این تحریم، پیامدهایی را برای نادرستی اشتغال به این علم ذکر کرده اند، که درباره هر دانش دیگری هم مطرح شود، باید از پرداختن ...
بیشتر
علم کلام از دانشهایی دینی است که سرگذشت یکنواختی نداشته است. اگر شماری به وجوب فراگیری و اشتغال به آن رأی داده اند، کسانی هم در تحریم پرداختن به آن از هیچ تلاشی دریغ نکردند. اهل حدیث علاوه بر تمسک به دلایل متعدد بر این تحریم، پیامدهایی را برای نادرستی اشتغال به این علم ذکر کرده اند، که درباره هر دانش دیگری هم مطرح شود، باید از پرداختن به آن خودداری کرد. پرسش نوشتار حاضر آن است که اهل حدیث با تمسک به چه پیامدها و لوازم معرفت شناختی و روش شناختی با اشتغال به علم کلام مخالفت کرده اند؟ تا چه مقدار می توان با لازمه بودن امور مزبور همراه شد و تمسک به این قبیل امور چگونه می تواند وجهی برای مخالفت با علم کلام فراهم آورد؟ دستاورد نوشتار حاضر آن است که تلاش مخالفان علم کلام در تمسک به این پیامدها متکلمان را متوجه هشدارهایی می سازد که اگر مسیر پرداختن به این علم را به درستی سپری نکنند، چه تهدیداتی در کمین آنها خواهد بود. البته این پیامدها نه متوجه ذات علم کلامند و نه هیچ اختصاصی به علم کلام دارند. اندیشمندان هر علمی اگر به این قبیل پیامدها التفات نداشته باشند و یا به شیوه درست اشتغال به یک علم ملتزم نباشند در معرض چنین پیامدهایی هستند.
محسن بهرام نژاد
چکیده
علم کلام از الزامات جداناپذیر دین و مذهب است و همواره نقش تعیین کنندهای در قوامسازی بنیادهای فکری و ایمانی آن ایفاء کردهاست. متولیان این علم با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران عصر صفوی در طول تقریباً دو و نیم قرن این فرصت را بدست آوردند تا به بازاندیشی در آراء کلامی پیشینیان بپردازند. در این جستار فرایند تحول تاریخی علم کلام تحت ...
بیشتر
علم کلام از الزامات جداناپذیر دین و مذهب است و همواره نقش تعیین کنندهای در قوامسازی بنیادهای فکری و ایمانی آن ایفاء کردهاست. متولیان این علم با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران عصر صفوی در طول تقریباً دو و نیم قرن این فرصت را بدست آوردند تا به بازاندیشی در آراء کلامی پیشینیان بپردازند. در این جستار فرایند تحول تاریخی علم کلام تحت تأثیر دو مشرب عقلی و اخباری از حیث دستاوردهای کمی با تکیه بر منابع همان دوران و به روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتهاست. رویکرد تاریخی مورد استفاده در این پژوهش نشان میدهد که در نیمۀ اول حکومت صفوی تا زمان شاهعباساول متکلمان شیعی تحت تأثیر روش عقلانی خواجه نصیر طوسی، با شرح و تفسیر جدید، آثار کلامی قدما را احیاء و به دفاع و بسط اصول اعتقادی شیعه در برابر مذهب رقیب یعنی تسنن پرداختند. اما در نیمۀ دوم حکومت صفوی، علم کلام با چیرگی روش اخباری بر ساحت آموزش علوم دینی تا حدود بسیاری از روش استدلالی خواجه نصیر فاصله گرفت، و تنها کوشش های ملاصدرا با دفاع و ادغام روش مشائی و اشراقی در مطالعۀ علوم دینی مانع از آن شد تا علم کلام تسلیم محض اخباریون شود. علاوه بر بازشناسی مسائل سنتی کلام دینی در برابر تسنن، تقابل با جریانهای انحرافی صوفیان و مبشران مسیحی موضوعات تازهای بودند که محور تدوین مکتوبات کلامی شیعه در این نیمه قرار گرفتند.