صالح حسنزاده؛ محمود رسولی؛ محسن جاهد؛ وهب جعفریان
دوره 8، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 23-43
چکیده
اندیشهی پیچیدگی تقلیلناپذیر حیات را مایکل بیهی برای نقد نظریهی تکامل داروین با تکیه بر یافتههای بیوشیمی بکار برده است. وی آن را سازگانِ یکپارچهای تعریف میکند که اجزای آن لزوماً در عین متعامل و هدفمندبودن، کارکرد ویژه ای دارند. بیهی با تشریح دستهای از واکنشهای بیوشیمیایی که در طبیعت رخ میدهد، انتخاب طبیعی ...
بیشتر
اندیشهی پیچیدگی تقلیلناپذیر حیات را مایکل بیهی برای نقد نظریهی تکامل داروین با تکیه بر یافتههای بیوشیمی بکار برده است. وی آن را سازگانِ یکپارچهای تعریف میکند که اجزای آن لزوماً در عین متعامل و هدفمندبودن، کارکرد ویژه ای دارند. بیهی با تشریح دستهای از واکنشهای بیوشیمیایی که در طبیعت رخ میدهد، انتخاب طبیعی را نقضپذیر معرفی میکند. وی با استناد بر روششناسی علمی و همچنین پیشفرضهای موجود در فلسفهی علم خود، استدلال پیچیدگی تقلیلناپذیر حیات را معرفی کرده است و به پاسخگویی علمی به نقدهای تجربی و روششناختی تکاملگرایان میپردازد. بیهی حیات را به دو بخش تقلیلپذیر و تقلیلناپذیر تقسیم میکند. وی بنابر نظریهی خود مبنی بر تقلیلناپذیربودن حیات در سطح مولکولی و بنیادی، نظریهی تکامل را که فرایند تدریجی دارد در بخش مولکولی حیات ابطال شده معرفی میکند. روی همرفته، با توجه به گزارشها و پژوهشهای علمی گوناگون انجامگرفته توسط بیهی و پیروان نظریهی وی، استدلال پیچیدگی تقلیلناپذیر در حال حاضر مصداقِ استدلال از طریق بهترین تبیین است که میتواند راهکار علمی مناسبی برای تبیین منشأ حیات ارائه داده، و هدایت و طراحیشدگی آن را نشان دهد.