یوسف شاقول؛ مریم وظیفهدان
دوره 7، شماره 13 ، خرداد 1395، ، صفحه 105-118
چکیده
چکیده مباحثات زمان و مکان عموماً حول محور مطلقگرایی و نسبیگرایی شکل گرفته است. براساس مطلقگرایی زمان و مکان هستیهای واقعی و مستقل از اشیاء محسوب میشوند. در مقابل نسبیگرایان بر این باورند که زمان و مکان نسبت بین اشیاء و تعینات آنها هستند. هرچند نیوتن و کانت هر دو، زمان و مکان را اموری مستقل از اشیاء میدانند، اما زمان و مکان ...
بیشتر
چکیده مباحثات زمان و مکان عموماً حول محور مطلقگرایی و نسبیگرایی شکل گرفته است. براساس مطلقگرایی زمان و مکان هستیهای واقعی و مستقل از اشیاء محسوب میشوند. در مقابل نسبیگرایان بر این باورند که زمان و مکان نسبت بین اشیاء و تعینات آنها هستند. هرچند نیوتن و کانت هر دو، زمان و مکان را اموری مستقل از اشیاء میدانند، اما زمان و مکان نیوتنی وابسته به وجود خدا است و زمان و مکان کانتی وابسته به ذهن انسان است. این نوشتار با بررسی نسبت خدا با زمان و مکان در دو سیستم شناختی نیوتن و کانت قصد پیگرفتن دیدگاهی را دارد که براساس آن، نظریه نیوتن در مورد زمان و مکان، مجال وجود خدا در سیستم شناختی او را فراهم میکند و نظریه کانت در اینباره، راهی برای بیرون گذاشتن خدا از سیستم شناختی او، به وجود میآورد.